در حاشیه رنگی بودن داوران لیگ برتر
حداقل کارهای آسان را انجام دهید!
پیش از بازی روز گذشته دوتیم تهرانی، محمود فکری سرمربی هوادار بر اساس شنیدههایش اشکان خورشیدی، داور مسابقه را پرسپولیسی نامید. داستان عکسهای جنجالی خورشیدی پس از دربی سال گذشته که انگار از پیروزی سرخها خوشحال شده بود، هنوز هم در اخبار هست، اما تصور کنید قبل از هر بازی سرمربی یک تیم داور را متهم به طرفداری از رقیب کند. آنوقت روز بازی هر اتفاقی که له یا علیه تیم فوق رخ بدهد، مردم با یادآوری آن صحبتها میگویند که یا حرف آقای مربی درست بوده یا اینکه چنین اظهارنظری سبب فشار مضاعف شده و قاضی میدان هم برای مبرا شدن از انگ رنگی بودن، مجبور به اتخاذ تصمیمهای غلط شده است. شکی نیست که وضعیت داوری فوتبال ایران هم مثل سطح فنی مسابقات چنگی به دل نمیزند و این موضوع قطعا بیربط به امکانات فنی و عدم توجه کافی به آنها نیست. ولی حالا که از نظر سختافزاری توان رقابت با قدرتهای دنیا را نداریم، استفاده از برخی متدهای آنها میتواند راهگشا باشد.
به لیگ برتر جزیره توجه کنید؛ یکی از نکات آموزنده درباره جامعه داوری انگلیس، وجود صداقت نزد آنها است، چراکه تمامی داورها وقتی در ابتدای هر فصل فرمهای مخصوص را پر میکنند، یکی از الزاماتشان نام بردن از تیم محبوبشان است. این موضوع بر کسی پوشیده نیست که داور هم به عنوان یک انسان و یک هوادار فوتبال، حق دارد که طرفدار یک تیم باشد و حتی آن را علنی کند. هدف اصلی کمیته برگزارکننده مسابقات نیز همین است که با بررسی این عوامل و انتخاب صحیح داور برای هر بازی به خصوص، اجازه ندهد فشارهای بیرونی مضاعف و بعضا غیرمنصفانه به داورها تحمیل شود. البته هرگز کمیته مسابقات و مقامات رسمی مرتبط، در رسانهها بهطور علنی نگفتهاند محل سکونت داور یا حتی تیمهای مورد علاقه آنها تاثیر مستقیمی بر انتخاب داور برای هر مسابقه دارد، ولی در عمل چنین قانون نانوشتهای بنا به مصلحتاندیشی و دوری از هر نوع شائبه اعمال میشود.
اینکه چنین پروژهای در کشور ما هم اجرایی شود، واقعا خواسته غیرمعقولی نیست. البته تفاوت فوتبال ایران با کشورهای صاحب فوتبال در بعد هواداری اینجاست که به جز چند شهر مثل تبریز و اصفهان و اهواز و خطه شمال، اکثریت مردم برای طرفداری از یک باشگاه ایرانی یا استقلال را انتخاب میکنند یا پرسپولیس را. به همین دلیل موضوع اصلی، مدیریت این مورد است که اگر یک داور به صورت داوطلبانه و صادقانه اعلام کرد که مثلا در زمان کودکی طرفدار تیم قرمز پایتخت بوده، اطلاعاتش جایی درز نکند که بهانهای به هواداران حریف داده شود، ولی حداقل اگر در یک مسابقه پرسپولیس هم شائبهای درخصوص اشتباهات وی به وجود بیاید، دیگر حق قضاوت بازیهای این تیم را نداشته باشد. هرچند ما هنوز هم درگیر امکانات اولیهای نظیر تهیه هدست داوری یا حقوق ناچیز داوران هستیم (VAR که بماند) اما وقتی کمیته داوران میتواند با چنین الگویی حداقل برای خودش یک سیکل اطلاعاتی درست کند و اجازه تهمت زدن اهالی فوتبال به داوران را ندهد، چرا چنین کار سادهای انجام نمیشود؟ البته یادمان نبود که آقای رئیس کمیته داوران از اتاق با تلویزیون دستور وتو شدن پنالتی در بازی صنعت نفت و آلومینیوم را میدهد، ما احتمالا خیلی جلوتر از زمان خودمان هستیم که چنین خواستههایی داریم!