تراکتور و داستانهای بیپایان یک تیم
عجب سال بدی!
جدایی پاکو خمز از تراکتور شاید فوتبالی نبود، اما واقعیت اینجاست که حتی با حضور او هم به نظر نمیرسید که طلسم قهرمان نشدن تبریزیها در لیگ برتر شکسته شود. تیتیها در سال ۱۴۰۳ هنوز موفق به کسب پیروزی نشدهاند و پس از شکست خانگی ۴بریک برابر ذوبآهن بحرانزده باخت این هفته دیگر آخر دنیا بود. بارها درباره اشتباهات مدیریتی و تمایل بیش از حد افراد داخل در باشگاه برای پروپاگاندا نوشتیم، اما اوضاع تغییری نکرده و تراکتور همچنان تیمی است که سعی در جمع کردن اسامی بزرگ دارد بدون آنکه نقشه راه درستی داشته باشد. در این بین تعصب بالای هواداران که گاهی اوقات از حد اعتدال هم خارج میشود، سبب شده تا شرایط تبریزیها تبدیل به تیمی شود که کمتر کسی جرات حضور در آن را داشته باشد. فقط به واکنش طرفداران خشمگین در فرودگاه پس از بازی با نساجی توجه کنید که واقعا دلهرهآور است. خسارتی که به اتوبوس تیم و حتی خودروهای فرودگاه زده میشود در کنار توهینهای دستهجمعی به بازیکنان مخصوصا شجاع خلیلزاده، احتمالا موجب هراس در وجود مربیانی میشود که قصد دارند برای ادامه کار به این شهر بروند. نکتهای که هوشنگ نصیرزاده، مدیرعامل باشگاه هم روز گذشته علنا به آن اشاره کرد. البته شاید کمی هم حق با آنها باشد که وقتی میبینند بازیکنان گرانقیمت و اسم و رسمداری در ترکیب دارند، اما بازهم تیمشان ناکام است. وقت آن نشده که مشکلات به وجود آمده در این باشگاه به صورت اساسی ریشهیابی شوند؟