ابتکارات ساده و حالی که خوش میشود
برای «زندگی» تربیت شدهاند!
بعید است تهیه این انگشترها هزینه چندانی داشته باشد، اما موج مثبتی که از آن متصاعد میشود، قابل توصیف نیست. این، هنر فکر کردن و خلاقیت داشتن است. همیشه قرار نیست «پول» کارها را پیش ببرد؛ گاهی اگر شما از قدرت اندیشه و حسن سلیقه خودتان استفاده کنید، نتایج خوب و چشمگیری به دست میآورید. اما در فوتبال ما نسبتی با این داستانها نیست. اینجا اگر قرار باشد به تیم روحیه بدهند و مثلا قبل از مسابقات مهم موجب تهییج بازیکنان شوند، نخستین و آخرین راهی که به ذهنشان میرسد واریز بخشی از طلب آنهاست! نه اینکه کار بدی باشد، اما هزار فرمول دیگر هم برای عمق دادن به احساس و عاطفه عوامل تیم میتواند وجود داشته باشد. به عنوان مثال بسیاری از باشگاههای اروپایی رسم دارند «بازیکن برتر ماه» انتخاب کنند؛ یک رقابت درون مجموعهای برای بهتر و بهتر شدن فوتبالیستها. تندیسی میگیرند، عکسی به یادگار میاندازند و حال خوشی به دست میآورند.
داستان این انگشترها هم همین است و با یک ابتکار ساده، انرژی بالایی تولید میشود، ضمن اینکه بازیکن هم پیام قدرشناسی باشگاه را میگیرد و همیشه جلوی چشمش دارد. در آخرین حضور پپ گواردیولا روی نیمکت بارسلونا، همه منتظر بودند ببینند باشگاه چه برنامهای برای وداع با این مربی پرافتخار دارد. به جای هر طرح پرهزینهای، تنها یک فیلم تهیه شده بود از خاصترین لحظات پپ در نیوکمپ؛ از خوشیها و ناخوشیهایش تا بزنگاههایی که از فرط هیجان از خود بیخود میشد. در خلال این فیلم کوتاه، روند سفید شدن موهای گواردیولا هم مشخص بود و نظر میلیونها بیننده را در سراسر جهان جلب میکرد. اینها قشنگیهای فوتبال هستند؛ خلاقیتهایی که از ذهنهای باز سر میزند، از ورزشکاران و مدیرانی که برای «زندگی کردن» تربیت شدهاند، برای در صلح بودن، نه فقط ستیز کردن و بیانیه دادن و شر راه انداختن!