مردم؛ سنگصبور فوتبالیستها
ثروتمندان همیشه نالان!
روز گذشته علیرضا بیرانوند با انتشار یک متن بلند بالا در صفحه شخصیاش از مدیران باشگاه پرسپولیس انتقاد کرد که چرا پاداشهای پرداختی بعد از برخی پیروزیهای این تیم را از اصل قرارداد بازیکنان کسر کردهاند. همزمان با او، مرتضی پورعلیگنجی، مدافع مصدوم سرخپوشان هم استوری مشابهی منتشر کرد و از برآورده نشدن درخواستهای مالی بازیکنان از سوی باشگاه سخن گفت. همانطور که گفتیم اصل ماجرا به اندازه کافی لوس هست؛ چرا که مثلا همان یک فقره پاداش مورد اعتراض دوستان، معادل چند سال حقوق کارمندی و کارگری هواداران است و خدا را خوش نمیآید که «آن» به «این» گله کند و خون دل بدهد. از اینکه بگذریم، مشخصا همین دو بازیکنی که از آنها صحبت شد کمترین حق اعتراض را دارند. پورعلیگنجی که در مسابقات ملی رباط پاره کرد و تقریبا در کل فصل به کار پرسپولیس نیامد، در مورد بیرانوند هم که به جرات میتوان گفت ضعیفترین فصل فوتبالیاش را پشت سر گذاشت؛ از حواشی اول فصل و فسخ قرارداد با پرسپولیس تا نمایش فنی ضعیف در اغلب مسابقات و آن مصدومیت کذایی اعلام نشده پس از مسابقات ملی فروردین. الان یعنی شما دو نفر برای اعتراض از همه محقتر هستید؟
کاش این فوقستارههای محترم قدری هم کفش مردم عادی را به پا کنند و با آن قدم بزنند؛ آنگاه احتمالا درخواهند یافت که چه کار زشتی است گلایههای لاکچریشان را پیش این جماعت خون به جگر ببرند. نمیگوییم دنبال حق و حقوقتان نباشید؛ اصلا بر سر ریال به ریالش چانه بزنید، اما پشت درهای بسته و در خلوت. خیلی از هواداران شما گرفتاریهایی دارند که فقط اگر خبرش به گوشتان برسد، دود از سرتان بلند خواهد شد. آنها اگر مجالی مییابند و گوشی تلفنشان را چک میکنند، برای این است که چهار تا خبر متفاوت فوتبالی بخوانند و سرشان گرم شود. پسندیده نیست که آنجا هم خواننده و شنونده غرغرهای بیپایان شما باشند؛ شما که دنبال تبدیل کردن ۲۰میلیاردتان به ۲۱میلیارد تومان هستید. شبیه این کارها را هیچ کجای دیگر دنیا هم نمیبینید. بازیکن یا با باشگاه توافق میکند یا اگر شکایتی دارد آن را از مجاری قانونی پی میگیرد؛ دیگر قرار نیست جنگ و دعوایش را پیش مردم ببرد و سر خلق خدا را درد بیاورد. حالا بگذریم از اینکه خیلی از این استوریها صرفا به قصد افزایش فشار روی مدیران باشگاه منتشر میشوند که خودش حکم استفاده ابزاری از احساسات هواداران را دارد. نکنید از این کارها؛ میلیاردرهای همیشه نالان!