دود فرصتسوزی لاستیکسازان بلند شد
افزایش اصطکاک تایرسازان
این صنعت که دل خوشی از واژه تولید ندارد، اکنون به شرایطی دچار شده است که با وجود نیاز صنعت خودرو به تایر، روند رو به رشد تولید تایر در کشور متوقف شده است. آمارها نشان میدهد که تولید تایر در 6ماه ابتدایی سال افت چشمگیری را تجربه کرده است. این امر، در تولیدکنندگان بورسی نیز بهوضوح مشخص است و تولید عمده شرکتهای بورسی از ابتدای سال نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش یافته است. یکی از دلایل این امر، تامین مواد اولیه و معضل خریداری آن به دلیل عدمتخصیص درست ارز است.
همچنین قیمتگذاری نادرست تایرسازان بر عملکرد آنان تاثیرگذار بوده است. طی فصول اخیر به دلایل متعددی حاشیه سود صنعت بهبود پیدا کرده؛ اما مشکلات اساسی تایرسازان بهطور ریشهای حل نشده است. در این گزارش، به بهانه بررسی قیمت مواد اولیه و بهای تمامشده این صنعت و مقایسه آن با قیمت فروش، به فرصتها و چالشهای این صنعت پرداخته شده است. سوال اصلی این است که گزارشهای تابستان نیز مانند بهار خواهند بود یا بهتر عمل خواهند کرد و آیا رشد حاشیه سود تایرسازان تداوم خواهد داشت؟ آیا فرصتهای فعلی زمینهساز رشد این صنعت خواهد شد؟
سوز تابستانی تایرسازان
تایرسازان و به طور کلی صنعت لاستیک و پلاستیک، به دلیل ریسکهای یادشده، تابستان بدتری را نسبت به بهار تجربه کردند. هرچند طی بهار سالجاری حاشیه سود این صنعت بسیار بالا رفت و رشد عجیب سودآوری تایرسازان فراتر از انتظارات بود، اما به نظر میرسد تابستان مانند بهار نباشد؛ چرا که مطابق با گزارشهای شهریورماه، صنعت تایرساز طی تابستان موفق شده است 6هزار و 300میلیارد تومان درآمد عملیاتی به ثبت برساند که نسبت به بهار سالجاری که درآمد صنعت معادل 6هزار و 900میلیارد تومان بوده، افت 8درصدی را تجربه کرده است. به نظر میرسد کارنامه ثبات قیمتهای فروش و کاهش تولید در این صنعت کاملا مبین است. به احتمال زیاد تابستان غافلگیرکنندهای در این صنعت وجود داشته است و گزارشهای تابستان ممکن است برخی از سهامداران را وارد باتلاق افت قیمت کند. از اینرو، این صنعت از کانون توجه سهامداران خارج شده است.
نگاهی به چارت تکنیکال نمادهای این صنعت نیز نشان میدهد که قیمتها در بهار و بهخصوص در اواخر سال گذشته، بهار سبزی را برای این صنعت نوید میدادند؛ به طوری که حتی با گزارشهای بهار همچنان قیمت تابلوی نمادهای لاستیکساز در سطح بالایی حفظ شدند و در محدودههای مقاومتی مورد معامله قرار میگرفتند. این در حالی بود که بازار با افت سهمگینی همراه بود. اما قیمتهای فعلی و افت نسبتا قابلتوجه آن نسبت به بهار، حاکی از آن است که احتمالا سهامداران کارنامه سبزی را برای این صنعت پیشبینی نمیکنند. این در حالی است که ثبات نرخ ارز و کاهش قیمتهای مواد اولیه در آن سوی مرزها میتوانست دست صنعت تایر را گرفته و از زمین بلند کند.
در میان گزارشهای تابستان که مجموع گزارش تیر، مرداد و شهریورماه است، تنها گزارش «پسهند» قابلتوجه بوده است. این نماد رشد درآمدی 40درصدی را نسبت به بهار به ثبت رسانده و در شرایط کنونی تنها نمادی است که قیمت محصولات آن به صورت آزاد محاسبه میشود. بنابراین با توجه به ثبات بهای تمامشده گزارش بهتری در انتظار این نماد خواهد بود. اما ریسک سرمایهگذاری در سهام نمادهای این صنعت همچنان بالاست.
زنجیره تامین تایرسازان؛ فرصت یا تهدید؟
تایرسازان بورسی اکنون در شرایطی به سر میبرند که اگر تغییر رویهای در سیاستگذاریهای نادرست صورت گیرد، میتوانند سهامداران خود را غافلگیر کنند. قیمتهای فعلی مواد اولیه در این صنعت نشان میدهد که تغییرات چشمگیری نسبت به بهار سالجاری حاصل نشده است. بنابراین انتظار نمیرود بهای تمامشده رشد آنچنانی را تجربه کند. از سوی دیگر، اگر نرخ فروش تایرسازان تعدیل میشد، قطعا افزایش نرخ به افزایش انگیزه تولید منجر شده و رشد درآمدی این صنعت را به همراه داشت. اما متاسفانه قیمتگذاری دستوری سبب شده است تا ورق دوباره به ضرر تایرسازان برگردد. بررسیها از قیمت جهانی کائوچوی طبیعی نشان میدهد که این ماده اولیه بااهمیت در صنعت تایرساز، افت قیمتی شدیدی را از اوایل سال 2022 تجربه کرده است؛ به طوری که نرخ هر تن کائوچوی طبیعی، در اوایل 2022، حدود هزار و 800دلار بوده است و قیمت این ماده در مدت یکسال به هزار و 200دلار رسید. قیمت این ماده اولیه حیاتی، از اواخر سال 2022 تاکنون هزار و 200 تا هزار و 400دلار بوده است. این موضوع فرصتی است برای صنعت تایرساز که بتواند با افزایش نرخ محصولات، سودآوری خوبی را برای سهامداران رقم بزند.
در اواخر سال گذشته و اوایل امسال نرخ دلار نیمایی جهش چشمگیری را نسبت به میانگین سال تجربه کرده است، اما به دلیل افت قیمت جهانی کائوچوی طبیعی، نرخهای ریالی خرید تغییر بهخصوصی را تجربه نکردهاند. کائوچوی مصنوعی نیز که توسط پتروشیمی شازند اراک و پتروشیمی تختجمشید تامین میشود، روندی خنثی را طی یکسال و نیم اخیر طی کرده و در کوتاهمدت سیر نزولی به خود گرفته است. بنابراین از این منظر نیز بهای تولید تایرسازان تهدید نمیشود. همچنین رشد قیمت فرآوردههای نفتی در بورسکالا، با جهش ارزی این صنعت به 37هزار و 500تومان، موجب رشد نرخ روانکارها نشده است. گزارشهای ضعیف صنعت روانکار نیز حاکی از آن است که این صنعت که یک صنعت پاییندست برای فرآوردههای نفتی به شمار میآید، موفق نشده است متناسب با رشد بهای تمامشده، افزایش نرخ بالایی را تجربه کند.
بر همین اساس، از آنجا که لوبکات به عنوان محصول اصلی صنعت روانکار رشد نرخ شدیدی را تجربه نکرده است، عدمرشد چشمگیر لوبکات به عنوان ماده اولیه صنعت دوده سبب شده است تا نرخ دوده نیز در تابستان تغییرات چشمگیری نداشته باشد. از اینرو، دوده صنعتی که خود، ماده اولیه تولید تایرسازان است، جهش قیمتی شدیدی را طی تابستان تجربه نکرده است. بررسیها از نرخ فروش سه دودهساز بورسی براساس گزارشهای ماهانه نشان میدهد که نرخ فروش دوده بهطور میانگین در تابستان سالجاری، نسبت به بهار 10درصد رشد کرده است و با توجه به موجودی خوب تایرسازان و مالکیت برخی از شرکتهای دودهای بر شرکتهای تایرساز، از محل افزایش نرخ دوده نیز بهای تمامشده مورد تهدید قرار نمیگیرد.
پودر شدن فرصتها
با وجود فرصتهایی که به آن اشاره شد، زور تایرسازان بورسی به نهادهای قیمتگذار نرسید. بهانه این نهادها ثبات نرخ ارز است، اما کارنامه حاشیه سود این صنعت، شاخص مناسبی برای سنجش سودآوری است؛ چرا که در بلندمدت همواره حاشیه سود تایرسازان با افت شدیدی همراه شده و همین موضوع شرایط اسفناکی را برای آنان رقم زده است.
عدمرشد سود همگام با رشد فروش نشاندهنده عدمتناسب رشد نرخهای فروش با افزایش بهای تمامشده است. فاجعهبارتر از موضوعات یادشده، ثبات و حتی کاهش نرخ تایر رادیال بهعنوان محصول اصلی شرکتهای تایرساز طی تابستان است. بررسیها از گزارشهای ماهانه 4نماد تایرساز نشان میدهد که قیمت فروش محصولات نمادهای «پتایر» و «پارتا» با افت نیز همراه بوده است. این شرایط اسفناک موجب حفظ فاصله سهامداران از این صنعت پرریسک شده است. در شرایط فعلی که کلیت بازار بهواسطه ریسکهای سیستماتیک خطرناکتر از همیشه است، سرمایهگذاری در این صنعت میتواند، امری سهمگینتر باشد.
تکلیف سهامداران صنعت چه میشود؟
با وجود آنکه حاشیه سود این صنعت طی بهار سالجاری، در سطح بالایی قرار داشت و از سالهای قبل امیدوارکنندهتر بود، بازهم سیاستهای دستوری نهادهای قیمتگذار سبب شد این صنعت از چشم سهامداران بیفتد. افت درآمدها در شهریورماه و کاهش نرخهای فروش برخی از نمادها سبب شد تا ریسکهای این صنعت افزایش یابد. همچنین قیمت تابلوی معاملات نیز حکایت از آن دارد که امیدی به گزارشهای تابستان نیست. این در حالی است که قیمت مواد اولیه در این صنعت از ثبات خوبی برخوردار است و در این شرایط صنعت تایرساز میتوانست روزهای سخت گذشته را جبران کند. اما آمارها شرایط مایوسکنندهای را نمایش میدهند. با وجود نسبت قیمت به سود آیندهنگر مناسب در برخی از نمادهای این صنعت، فقدان چشمانداز مثبت در تایرسازان سبب شده است تا P/E نمادها رشد نکنند.
در این میان برخی از نمادها نظیر «پسهند» روزهای خوبی را پشت سر میگذارند. این نماد به دلیل آزاد بودن نرخ تسمه نقاله و ثبات نسبی نرخ مواد اولیه تابستان بهتری را خواهد داشت. نسبت قیمت به سود آیندهنگر این نماد در محدوده 6واحد قرار دارد و گزینه جذابی برای سرمایهگذاری است. اما به طور کلی باید به این صنعت به چشم یک صنعت خطرناک نگاه کرد. خبرهایی در خصوص آزادسازی نرخ تایر شنیده شده است. در صورتی که این امر محقق شود، با توجه به کاهش نرخهای جهانی کائوچوی طبیعی فرصت خوبی برای نمادهای تایرساز وجود خواهد داشت.