«دنیای اقتصاد» از ورود متفاوت سرمایهگذاران به مزرعهها گزارش میدهد
مهاجرت معکوس با سرمایهگذاری در مزارع گردشگری
«دنیای اقتصاد» ۴ مزیت اقتصادی «گردشگری کشاورزی» را بررسی میکند
برگزاری جشنواره آفتابگردان در یکی از مزارع اطراف تهران، فرصتی را برای گردهمایی فعالان این عرصه فراهم کرده تا به بررسی چالشهای موجود و پیشروی این بخش بپردازند. سیاوش ناصری و عبداحمدنیا دو فعال حوزه گردشگری کشاورزی و میزبان این جشنواره، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به بررسی جایگاه گردشگری کشاورزی در ایران و فرصتها و تهدیدات این بخش پرداختند.
ناصری قبل از هرچیز تعریفی از گردشگری کشاورزی ارائه داد و گفت: یک تعریف جامع و عمومی از گردشگری کشاورزی وجود دارد که بر اساس آن؛ «مجموعهای از فعالیتهایی است که منجر به جذب مخاطبان به مزارع و کسب تجربههای جدید میشود که در نهایت افزایش فروش محصولات کشاورزی را به همراه میآورد.» در این مفهوم دو دیدگاه وجود دارد «گردشگری» و «کشاورزی.» اما نکتهای که وجود دارد این استکه وزنه بیشتر به سمت کشاورزی است. یعنی گردشگری کشاورزی به این معنا نیست که مثلا یک شرکت گردشگری بخواهد مزرعه ای بگیرد و کار گردشگری انجام دهد. بر اساس آنچه که در مقالات، تعریفها و سایتهای مرجع آمده، گردشگری بهعنوان یک افزونه بر کشاورزی سوار شده و باعث فروش بیشتر محصول میشود. علت اصلی بیان این موضوع، همین «تهدید» است.
افراد گمان میکنند که گردشگری کشاورزی یک مجموعه گردشگری است که در کنار آن چند محصول هم کاشته میشود. در حالیکه چنین نیست و این دیدگاه یک «مجتمع گردشگری» را تعریف میکند. ناصری، در ادامه به بررسی اگری توریسم یا همان گردشگری کشاورزی در ایران و جایگاه آن در کشور پرداخت که به اعتقاد او این شکل از گردشگری نوع جدیدی نیست؛ بلکه این نوع از گردشگری بهشکل غیررسمی سالیان سال در ایران وجود داشته و فقط در ایران با این اسم شناخته نمیشد. بهطور مثال گلابگیری کاشان، عکاسی در مزرعه آفتابگردان یا خرماچینی در جنوب به عنوان کاری داوطلبانه در زمره گردشگری کشاورزی به شمار میرود که سالهای طولانی تکرار میشد. اما اگر بخواهیم به صورت رسمی به این موضوع بنگریم، تقریبا دو سال و نیم است که به ایران ورود کرده و در ارگانهای ذیربط یعنی «وزارت جهاد کشاورزی» و «وزارت گردشگری» رسمی شده است.
این دو ارگان دولتی در دو سال و نیم گذشته، تفاهمنامهای امضا کردند که بر اساس آن، گردشگری کشاورزی شکل بگیرد و مجوزی به این اسم داده شود. در حال حاضر، نزدیک به ۱۰ تا ۱۲ مزرعه گردشگری رسمی در استانهایی همچون اردبیل، گلستان، یزد و گیلان وجود دارد که مجوز گردشگری کشاورزی دارند. اما این نوع از گردشگری در ابعاد گستردهتری در حال اتفاق است، زیرا افرادی که مهاجرت معکوس به روستاها داشتند، کشاورزی میکنند، پذیرای مهمان هستند و محصولات خود را میفروشند. بنابراین، گردشگری کشاورزی جایگاه بسیار جذابی هم برای مردم و هم افراد فعال و علاقهمند در این حوزه دارد و بازخوردهای مثبتی تاکنون دریافت کرده است. وی در ادامه به این نکته اشاره کرد: «برخلاف آنچه که بهنظر میرسد گردشگری کشاورزی، بسیار کار پیچیدهای است؛ هرچند ظاهر جذابی دارد. در واقع یکی از دلایلی که اکثر افراد نام مزارع گردشگری را نشنیدهاند، همین پیچیدگیها است.
افرادی که در این حوزه وارد میشوند کشاورز هستند و دیدی نسبت به گردشگری ندارند. یا اگر داشته باشند بسیار محدود است. مزارعی که قصد ورود به حوزه گردشگری را دارند باید از متخصص حوزه گردشگری کمک بگیرند. هر فردی تنها در حوزه کاری خود متخصص است نه در همه حوزهها. این کلیاتی درباره مزرعه گردشگری در ایران است که بهشدت در حال رشد بوده و افراد زیادی در حال ورود به این عرصه هستند که البته این خود یک چالش بهشمار میرود. زیرا کشاورزی زیرساختهایی لازم دارد و نمیتوان برای ورود این عرصه احساساتی عمل کرد. «مزرعه دارای محصول» اولین مرحله برای ورود به بازار گردشگری کشاورزی است.»
فرصتها و تهدیدهای گردشگری کشاورزی
آنچه که در گردشگری کشاورزی بسیار اهمیت دارد بررسی فرصتها و تهدیداتی است که در این مسیر قرار دارد؛ زیرا با شناخت صحیح از این حوزه و رفع چالشها و تهدیدات، میتوان گردشگری کشاورزی را در ایران به جایگاه مناسب آن رساند. در این زمینه این دو فعال گردشگری به بررسی فرصتها و تهدیدات پیش روی این بخش پرداختهاند. در ابتدا احمدنیا شناخت تهدیدات را در اولویت قرارداده و معتقد است بیشتر باید درباره تهدیدات صحبت کرد، چرا که فرصتها کاملا مشخص است فرصتی که در مزارع ایجاد میشود و به تبع آن فروش محصولات مزارع و حذف شدن واسطهها را بههمراه دارد. اما تهدیدات نیاز به بررسی جدی دارد. نخستین تهدید را میتوان در صنعتی شدن شکل کشاورزی دانست.
وقتی گردشگری سوار بر کشاورزی میشود خیلی نامحسوس از حالت «سنت» به «صنعت» تبدیل میشود و این تبدیل شدن کشاورزی به صنعت در فرهنگ خانوادههای کشاورز قطعا تاثیرگذاراست. این موضوع از چالشهای بسیار مهمی است که باید در این زمینه فرهنگسازی شود. با تبدیل شدن کشاورزی از حالت سنتی به صنعتی در خانوارها، بسیاری از سنتها از بین رفته که تاثیر مستقیمی در فرهنگ خانوارها خواهد گذاشت. موضوع بعدی، کاهش حمایت دولتها با رشد درآمدی کشاورزی است. در شرایط سنتی، دولت مثلا گندم یا محصولات دیگر را به قیمت ثابت از کشاورز خریداری میکند. اما وقتی شکل صنعتی پیدا کند دولت با این استدلال که کشاورز میتواند درآمد بیشتری کسب کند حمایت خود را کاهش میدهد که نمونه این کاهش حمایتی دولت از کشاورزان را میتوان در ایتالیا مشاهده کرد. این در حالی است که کشاورز همیشه با چالشها و تهدیداتی همچون آفتها و وقوع حوادث طبیعی مواجه است.
تغییرات اقلیمی یکی از تهدیدات مهمی است که امروزه در دنیا بسیار به چشم میخورد و سیلابهای ویرانگر یا خشک شدن رودخانهها و آب سدها به مراتب اتفاق میافتد. در ایران این موضوع بسیار جدیتر است، زیرا موضوع آب ارتباط مستقیمی با کشاورزی دارد. در گردشگری کشاورزی باید فرهنگسازی شود که آب به مراتب کمتر مصرف شود. اگر گردشگری کشاورزی بخواهد مصرف آب را بیشتر کند، گردشگری کشاورزی، خود تهدیدی برای زمین، آب و خاک محسوب میشود. «تغییر کاربری و تکه تکه شدن زمین» یکی دیگر از تهدیدات مهم در عرصه گردشگری کشاورزی و بهویژه در کشاورزی است. با کم شدن متراژ زمین، سود نیز کاهش می یابد و وقتی سود کم شود کشاورزان دیگر علاقهای به کشاورزی ندارند. همانطور که در شمال کشور تکه تکه شدن و فروختن زمینها بهوفور دیده میشود و به ویلا، اقامتگاههای بومگردی و... تبدیل میشود. با ورود گردشگری شرایط تغییر کاربری و خرد شدن زمینها تسهیل میشود، چون از کشاورزی یک قدم فاصله میگیرد.
ناصری دیگر فعال در حوزه گردشگری کشاورزی نیز، تهدیدی دیگر را به این تهدیدات افزود: «در ایران به هرچیزی که ورود میکنیم با تب و تاب مواجه میشود. وقتی تب گردشگری کشاورزی داغ شود، بسیاری از افراد به این عرصه ورود کرده و افرادی بهعنوان مشاور و متخصص وارد میشوند و کشاورزان را با وعدههای سود و درآمد بیشتر، دعوت به ایجاد مزرعه گردشگری میکنند. در چنین شرایطی، در روستایی که سالی ۱۰ گردشگر هم ندارد ۵ مزرعه گردشگری راهاندازی میشود و نتیجه آن چیزی جز ورشکستگی کشاورزان و رها کردن شغل نیست و این اتفاقی است که در حوزه اقامتگاههای بومگردی افتاده است و این میتواند تهدید جدی برای گردشگری کشاورزی نیز باشد. این فعال گردشگری اما گردشگری کشاورزی را یک فرصت بسیار مهم و مثبت میداند و معتقد است از هر زاویهای به این موضوع نگاه کنیم حمایت از مفهوم گردشگری کشاورزی به رشد کشور کمک میکند، زیرا این بخش، حوزهای کلیدی است که امنیت غذایی کشور را تامین میکند.
بنابراین، کشاورزی موضوع بسیار مهمی است. درباره فرصتها باید گفت در دنیای امروز بحث غذا بهشدت اهمیت پیدا کرده و بهطوری که با یک جنگ در یک کشور و یک قاره دیگر، مردم در یک قاره دیگر دچار معضل غذایی و افزایش قیمت میشوند و این بهدلیل اهمیت صنعت کشاورزی است و ما هرچه جلوتر برویم این میزان افزایش پیدا میکند. در نگاه کلی، ما شاهد کاهش تمایل افراد به کشاورزی و رها کردن آن به دلایلی همچون کمبود آب، سود کم، نبود دانش یا وجود دلالها هستیم.
مجموع این عوامل باعث میشود که کشاورز سرخورده شود. اما گردشگری کشاورزی کمک میکند تا با اصولی کار کردن، رونق ایجاد شود و افراد در کشاورزی باقی بمانند. درنتیجه بحث امنیت غذایی در آینده، روند مثبتی به خود میگیرد. گردشگری کشاورزی این فرصت را برای بازگشت جوانان به روستاها و مزارع فراهم میکند و مهاجرت معکوس را رقم میزند. نبود شغل و بیکاری منجر به مهاجرت فرزندان از روستاها و فروختن زمینهای کشاورزی شد. اما گردشگری کشاورزی باعث بازگشت مجدد رونق به روستاها میشود. البته در صورتی که بهشکل اصولی انجام شود. در حال حاضر کشاورزانی هستند که از دانش روز در کشاورزی بهره نمیگیرند. در ادامه، وی نقش دولت در این امر را بسیار مهم میداند و افزود: «اگر دولت بسترهای لازم را فراهم کرده و تسهیلسازی کند تاثیر مضاعفی بر رشد این نوع از گردشگری خواهد گذاشت. «علاقه» مهمترین فاکتور ورود به این بخش است و موفقیت افراد در این عرصه در همین کلمه خلاصه میشود.»
فرصت دیگری که میتوان به آن اشاره کرد اینکه، اگر روستایی باشد که هیچ جاذبه گردشگری از نظر بناهای تاریخی و مناظر طبیعی ندارد در نتیجه، گردشگر هم به آنجا نمیرود. در حالی که گردشگری یکی از معدود صنعتهایی است که در ایران هنوز سرپا باقی مانده و میتواند حتی برای روستاهای دورافتاده ایجاد درآمد کند. همانند اتفاقی که برای بلوچستان افتاد. چه کسی فکرش را میکرد که روزی روستای «گواتر» در نقطه صفر مرزی با پاکستان اکنون به یک قطب گردشگری تبدیل شود. هزاران جا در ایران وجود دارد که جاذبه گردشگری چندانی ندارند، اما در حوزه کشاورزی میتوانند هدف گردشگری قرار گیرند. از جمله میتوان به مزرعه گل محمدی در کرمان یا مزرعه زغال اخته در قزوین اشاره کرد. با یک فعالیت گردشگری وابسته به کشاورزی یک روستا به هدف گردشگری تبدیل شده و سالانه گردشگران بسیاری به این روستا سفر میکنند. ورود استارت آپهای گردشگری، فرصت دیگری است که گردشگری کشاورزی برای فعالان این عرصه فراهم کرده است. فروش آنلاین، علاوه بر حذف واسطهها منجر به افزایش درآمد و سود مستقیم به کشاورزان میشود.
در نتیجه، سود و درآمد بیشتر، انگیزه برای ادامه کار را برای کشاورز ایجاد میکند و باردهی محصولات را افزایش میدهد. در مجموع، اگر بخواهیم بهصورت خرد به قضیه نگاه کنیم، روستاهای بسیاری مورد هدف گردشگری قرار گرفتهاند اما با چالش ورود مسافر یا چالش نبود فعالیتهای جذاب برای جذب مسافر مواجه هستند. تجربه ما طی این دو سال و فعالیت دیگر همکاران در دیگر شهرها بهشدت برای افراد جذاب بوده و علاقهمند هستند تا بهعنوان یک مخاطب به مزارع ورود پیدا کنند. ناصری معتقد است: در نهایت گردشگری کشاورزی فقط مفهومی برای زراعت و کشاورزی نیست و فرصت بسیار خوبی برای حوزههای مشابه مثل باغداری، پرورش اسب، مرغ، شتر مرغ، گاو، گوسفند و ماهی ایجاد میکند. در واقع همه اینها قابلیت تبدیل شدن به مزارع گردشگری را دارند. در کشور ما غالبا به شیوه سنتی کشاورزی انجام میشود که این مساله آسیب جدی به منابع آبی، خاکی و هم منابع مالی کشاورز وارد میکند و بهرهوری را پایین میآورد. بنابراین بهترین فرصت برای گردهم آمدن سه گروه افراد علاقهمند، متخصص و استارتآپها فراهم شده تا با استفاده از دانشها و تکنیک روز به گسترش و توسعه گردشگری کشاورزی دست یابند و این تنها با سرمایهگذاری بخشخصوصی و حمایتهای دولتی امکانپذیر است.