کسب و کارهای روستایی وابسته به شبکههای مجازی با توقف فروش مواجه شدهاند
خاموشی صنایع دستی با دکمه فیلترینگ
در سالهای اخیر با گسترش شبکههای اجتماعی زنان حتی در دورافتادهترین روستاها هم یاد گرفتهاند از این ابزار برای کسب درآمد خانوادههایشان با فروش صنایعدستیشان استفاده کنند. در بسیاری از روستاها گروهی از زنان یک صفحه برای خودشان راه انداخته و با آن کار فروش را انجام میدادند. با این حال یکی از مشکلاتی که این زنان شاغل درهفتههای اخیر تجربه میکنند از دست دادن بازارهای فروششان با فیلترینگ اینستاگرام و قطعیهای اینترنت است. نمونه آنها «فریبا رادی» از اعضای انجمن «گوجینو» است. انجمنی که در حوزه حفظ محیط زیست و احیای قنات در روستای شفیعآباد استان کرمان فعالیت میکند و یکی از راههای کسب درآمدشان فروش پتههای کرمان است. رادی به «دنیای اقتصاد» میگوید: با فیلترینگ اینستاگرام ما عملا بازار خود را از دست دادهایم.
اگر بازار را به دو بخش بازار مجازی و بازار در تعریف کلاسیک آن یعنی فروش به خریدار به شکل فیزیکی و چهره به چهره تعریف کنیم، به نظر میرسد اعضای این انجمن حجم بیشتری از محصولات خود را در بخش اول یعنی به شکل مجازی میفروختند. رادی در این باره عنوان میکند: زمانی که ما صنایع دستیمان را به شکل مجازی میفروختیم فرقی نداشت در کدام فصل سال باشیم. قرار نبود حتما گردشگر یا مسافری باشد که معمولا در فصول سردتر به کرمان سفر میکنند بلکه میتوانستیم طیف گستردهای از خریداران از هر نقطهای از کشور داشته باشیم.
او ادامه میدهد: فروش به شکل مجازی انگیزه زیادی در میان زنان انجمن گوجینو که تقریبا ۱۵۰ نفر هستند ایجاد کرده بود، اما این روزها اغلب ما دچار افسردگی شدهایم و نمیدانیم آیا محصولی که تولید میکنیم مخاطب خواهد داشت یا نه. در روستای شفیعآباد این روزها زنان در بازارچه محلی صنایعدستیشان را میفروشند. رادی با بیان این مطلب اضافه میکند: در شفیعآباد دو بازارچه محلی داریم که در یکی از آنها غرفه ما دایر است. از صبح به بازارچه میرویم شاید توریستی بیاید و صنایع دستی ما را بخرد با این حال اوضاع فروش ما آنقدر بد است که میتوانم بگویم از عدد ۱۰۰ به ۵ رسیدهایم.
تعداد گردشگرانی که این روزها به شفیعآباد میروند بسیار اندک است و همین موضوع گروه زنان گوجینو را با چالش مواجه کرده است. این فعال حوزه صنایع دستی میگوید: انجمنها در اغلب مناطق به شبکههای مجازی وابسته هستند و اگر این شبکهها فیلتر بمانند عملا این بازار از دست میرود. زنان روستای شفیعآباد مدام به خود دلداری میدهند که به زودی قادر خواهند بود ارتباط مستقیم با مخاطبان خود در شبکههای اجتماعی برقرار کنند و فروش سابق را داشته باشند. فریبا رادی با بیان این مطلب میافزاید: ما هر روز به خودمان میگوییم بمان و کار کن! با این حال نمیدانیم «پته»هایی که امروز میدوزیم آیا در آینده نزدیک فروش میرود یا نه. همین موضوع ما را نگران کرده و از خودمان میپرسیم این وضع قرار است تا کی ادامه داشته باشد.
«احسان مهتدی» هم از جمله کسانی است که در حوزه روستایی کار میکند. تلاش او این است که با فروش صنایعدستی و محصولات آنها در کنار بستهبندی مناسب، بازار دائمی برایشان ایجاد کند. او در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگوید: فروش ما به صفر رسیده و با فیلترینگ اینستاگرام نتوانستهایم فروش داشته باشیم. او با اشاره به اینکه فروش آنها از دو طریق پایگاه اینترنتی و پلتفرم اینستاگرام بوده است، میافزاید: ما فروش حضوری نداریم و فیلترینگ و اختلال در اینترنت باعث شده نتوانیم فروشی داشته باشیم. کسبوکاری که مهتدی به همراه همسرش راهاندازی کردهاند یک کسب و کار اجتماعی است که در آستانه سه سالگی قرار دارد. او میگوید: ما کارمان را در زمان کرونا شروع و با مشقتهای زیاد و در واقع چنگ و دندان تلاش کردیم آن را حفظ کنیم. از ابتدای سال جاری رونق اندکی در فضای کاری ما به وجود آمد که به ناگاه با وضعیت شکل گرفته، فروشمان به سمت صفر میل کرد.
زمانی که اینستاگرام فیلتر شد، چرا آنها نتوانستند از طریق سایت خود فروش داشته باشند؟ این فعال در حوزه کسب و کار روستایی بیان میکند: بخش بزرگی از فعالیت ما در اینستاگرام است و تنها میزان محدودی از طریق سایت فروش میکردیم. با این حال کندی دسترسی به اینترنت باعث شد همین فروش محدود را هم از دست بدهیم و چیزی برای ما باقی نماند. زمانی که فروش به صفر میرسد به این معنا نیست که آنها متضرر نشدهاند، در واقع هزینههای جاری برای صاحبان این کسب و کار وجود دارد. مهتدی در این باره میگوید: برخی مسوولان در چنین مواقعی از کمکهایی صحبت میکنند که برای کسبوکارهای روستایی در نظر میگیرند با این حال بسیاری از این کسب وکارها به شکل غیررسمی انجام میشود؛ یعنی فردی که در روستا با ما در ارتباط است، تولید صنایع دستی یا محصولاتش در قالب یک تعاونی و... نیست و با توقف فروش هیچ حمایتی دریافت نمیکند.
او با اشاره به اینکه با توقف فروش در مجموعه آنها مجموعهای از فعالیتهای توسعهای در روستاهای محل کار آنها نیز متوقف شده است، اضافه میکند: کسب وکار ما از جنس اجتماعی است که با بخشی از سود فروشمان پروژههای توسعه روستایی انجام میدهیم. با توقف فروش در واقع این پروژهها نیز متوقف میشوند ضمن اینکه زندگی تمام روستاهایی که با ما در ارتباط بودند نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. مهتدی این روزها گفتوگوهای متعددی با روستاییان داشته است. او میگوید: این روزها جامعه هدف آنها نگران حتی مخارج روزمره خود هستند و نمیتوانند آن را تامین کنند. ما با روستاییانی طرف هستیم که محصولات یا صنایع دستیشان روی دستشان مانده در حالی که نیاز فوری به فروش آن دارند.
گفتههای این فعالان حوزه صنایع دستی روستایی نشان میدهد، روزهای فیلترینگ اینستاگرام و کند شدن اینترنت، زیانهای زیادی برای این قشر داشته و باعث شده تا آنها در تامین روزانه مخارج خود نیز با چالش جدی مواجه شوند. سیاستگذاران و کسانی که تصمیم به فیلترینگ یک پلتفرم که گفته میشود ۹ میلیون نفر در ایران از آن امرار معاش میکنند میگیرند باید تبعات آن را در نظر داشته باشند تا جامعه را دچار مشکل نکنند.