چرا همسایه ایران برای راهنمایان گردشگری جذاب شده است؟
خطر مهاجرت تورلیدرها
در این راه راهنمایان با مصائب مختلفی دست و پنجه نرم میکنند. این مشکلات در کنار رکود در سفرهای داخلی و خارجی و تورهای ورودی و سیاستهای نادرست در زمینه گردشگری باعث شده بسیاری از راهنمایان باسابقه گردشگری به فکر مهاجرت به همسایه جنوبی ایران بیفتند. با خالی شدن صنعت گردشگری از راهنمایان باسابقه، حتی به فرض رونق سفر در ایران، این صنعت با چالشی جدی مواجه خواهد شد. به گفته میثم امامی از راهنمایان گردشگری که تورهای خروجی و ورودی زیادی را به مقصد کشورهای اروپایی برگزار کرده، یکی از این چالشها به تعریف نادرست ما از تورلیدر و حوزه وظایف و مسوولیتهایش برمیگردد.
او در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» بیان میکند: ما در وزارت میراث بخش آموزش داریم که دوره راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی یا طبیعتگردی را برگزار میکند. در این دورهها بیشتر اطلاعات تئوریک به شرکتکنندگان داده میشود در حالی که کار تورلیدری نیازمند تجربه و مهارتهای زیادی است و کمتر از ۱۰درصد آنچه شرکتکنندگان میآموزند به حوزه عملی بازمیگردد. البته برخی موسسات با توجه به نیازی که وجود دارد برخی درسهای مهارتی را اضافه میکنند ولی در سرفصلهای آموزشی این دروس وجود ندارد. به گفته امامی در ایران تفاوتی میان تورلیدر و تورگاید وجود ندارد. او اضافه میکند: راهنمای تور یا همان تورگاید با مسافر در ارتباط است در حالی که تورلیدر به عنوان سرپرست، باید با اقامتگاه، هتل، راننده و... هم هماهنگ باشد و این بخشها را مدیریت کند.
در تورهای خارجی که به کشورهای دیگر داریم در گشتها، راهنمای تور به ما میپیوندد و موارد مختلف را توضیح میدهد در حالی که در تورهای ورودی، ما هم نقش راهنمای تور و هم تورلیدر را ایفا میکنیم. کسانی که سفر میکنند قصد دارند از روتین زندگیشان خارج شده و اوقات فراغتشان را به بهترین نحو بگذرانند. آنها از طیفهای مختلف جامعه هستند، ممکن است یکی استاد دانشگاه باشد و دیگری پزشک و... از لحاظ سن و سال نیز همین تفاوتها وجود دارد که هر کدام به شیوه خاص خود از یک سفر لذت میبرند، رسیدن به رضایت حداکثری تمام این افراد چالشی است که امامی در گفتههایش به آن اشاره میکند و میافزاید: رسیدن به رضایت ۱۰۰درصد که نه، حتی رضایت ۸۰ درصدی کار بسیار سختی است. ما نیاز داریم خواستههای مسافران خود را در نظر بگیریم و بتوانیم فضای مناسبی را برای آنها فراهم کنیم. کرونا ضربه سختی به صنعت گردشگری و به تبع آن شغل راهنمایان گردشگری زد، آیا این ضربه در این حوزه ترمیم شده است؟
این راهنمای گردشگری پاسخ میدهد: متاسفانه گردشگری اولین صنعتی است که در برابر هر اتفاقی تاثیر میپذیرد. در دوره کرونا به واسطه سرایتپذیری ویروس، صنعت گردشگری اولین صنعتی بود که آسیب دید و تعطیل شد، در کنار آن اتفاقات سیاسی نیز به همان نسبت صنعت توریسم را تحتتاثیر خود قرار میدهند. با این حال از آنجا که سفر و گردشگری در طول تاریخ یکی از نیازهای انسان بوده، این مقوله به شکل دائمی تعطیلیبردار نیست. او در همین رابطه به ییلاق و قشلاق عشایر یا پایتختهای زمستانه و تابستانه شاهان هخامنشی و... اشاره میکند و میگوید: پس از ۱۱ سپتامبر گروهی از تعطیلی توریسم حرف میزدند با این حال شاهد بودیم پس از یک دوره، بار دیگر این صنعت رونق گرفت. پس از کرونا هم در ایران شاهد ورود توریستهای خارجی به کشور بودیم هر چند ملیت گردشگران با تغییر مواجه شده است، در حال حاضر توریستهای چینی و روسی بیشتر به ایران سفر میکنند. برخی معتقدند راهنمای گردشگری یک کار موقت است و میتوان در کنار آن یک شغل اصلی داشت.
امامی با این گزاره مخالف است و میگوید: گروهی با چنین برداشتی این موضوع را مطرح میکنند که نباید به داشتن شغل راهنمای گردشگری اکتفا کرد و آن را باید به شکل تفنن دید. به نظر من اگر کسی به این شغل به شکل تفنن نگاه کند در آن موفق نخواهد شد. تورلیدری یک کار تخصصی است که باید برای آن دانش و تجربه داشت. ما در حال حاضر چند راهنمای گردشگری داریم که حتی اگر ایران پر از تور گردشگری هم شود هزار نفر از آنها مشغول به کار هستند، از این میان تعداد کسانی که در سطح ملی فعالیت میکنند و یک تور ۱۰روزه برگزار میکنند به کمتر از ۵۰۰ نفر میرسد. او میافزاید: سفر نیاز همه انسانهاست و ما هم به اندازه کافی تور داریم که علاقهمندان این حوزه به لیدری به عنوان یک حرفه تماموقت نگاه کنند، با این حال لازم است خلاقیتمان را بالا برده و تلاش لازم را داشته باشیم.
توان اقتصادی پایین مردم و کاهش تورهای خروجی
مهسا مطهر راهنمای گردشگری که تاکنون تورهای ورودی و خروجی زیادی برگزار کرده و در این حوزه شناخته شده است هم به «دنیایاقتصاد» میگوید: درآمد راهنمایان گردشگری در صورت داشتن کار، مناسب است با این حال این شغل از شرایط بیرونی تاثیر زیادی میپذیرد. در حال حاضر تورهای ورودی به کشورمان کاهش یافته و راهنمایانی که با زبان روسی کار میکنند، شرایط کارشان نسبت به دیگران بهتر است. تور خروجی در همه فصلها نیست، ضمن اینکه توان اقتصادی مردم هم پایین آمده و همین امر خروج راهنمایان را از این حرفه به دنبال داشته است. او در این باره که آیا آماری در این زمینه وجود دارد، میگوید: آمار دقیقی در این زمینه ندارم. با این حال از شرایط گردشگری در کشور میتوان وضعیت حرفه لیدری گردشگری را هم حدس زد.
در دوره کرونا توجیه این بود که همه کشورها شرایط مشابهی دارند ولی درحال حاضر که توریسم در سایر کشورها رونق گرفته، وضعیت برای راهنمایان ایرانی تغییر ویژهای نکرده است. ما گروهی گردشگر ورودی داریم که از خدمات راهنمایان استفاده نمیکنند و به شکل شخصی به کشورمان میآیند و گروههایی که به ایران میآیند هم محدود به برخی کشورها شدهاند. به گفته مطهر بیمه راهنمایان گردشگری در بودجه ۱۴۰۲ حذف شد و همین موضوع وضعیت را برای شاغلان این حوزه سختتر کرد. او میافزاید: مجموعه این شرایط باعث شده گروهی از راهنمایان باسابقه یا به فکر تغییر شغل باشند یا مهاجرت را به عنوان یک راه برگزینند. یکی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در حال جذب راهنمایان گردشگری است و شرایط خوبی را فراهم میکند.
پژوهش، لازمه کار تورلیدری
مهدی گوهری راهنمای گردشگری که اغلب تورهای طبیعتگردی برگزار میکند، درباره درآمدی که راهنمایان گردشگری دارند به «دنیایاقتصاد» میگوید: راهنمایان معمولا روزانه بین یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان تا یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان درآمد دارند. اما اگر بخواهند این شغل را حفظ کنند نباید شغل دیگری داشته باشند و زمان خود را به مطالعه و پژوهش و... بگذرانند تا بتوانند راهنمای خوبی برای مسافرانشان شوند.
او سختی این شغل را در تعریف نادرست از آن میداند و میگوید: برخی معتقدند که راهنمای خوب راهنمایی است که بتواند فضای مفرحی برای گردشگران ایجاد کند. دیدن تصاویر و برخی فیلمها هم این انگاره را تقویت میکند. برخی هم البته از برخی تصاویر این تصور را دارند که تورلیدری یک کار مفرح و شاد است. در حالی که در یک تور ما با مسافرانی با انواع و اقسام سلیقهها مواجهیم که باید رضایت آنها را تامین کنیم. به گفته او در حرفه و شغل تورلیدری گرچه روابط عمومی خوب یک مولفه مثبت است اما کافی به حساب نمیآید. گوهری میافزاید: برخی گردشگران برای گرفتن آرامش پس از یک دوره سخت در زندگیشان به سفر میروند در حالی که انگیزه برخی کاملا با آنها متفاوت است و به دنبال آرامش در سفر نیستند.
راهنمای گردشگری باید بتواند وضعیت میانهای را بین این دو گروه ایجاد کند و از این رو نیازمند آشنایی با علم روانشناسی است. علاوه بر آن مسوولیت افراد اعم از اینکه از پرواز، اتوبوس و... جا نمانند یا به لحاظ فیزیکی آسیب نبینند با راهنمای گردشگری است و همین امر استرس و فشار زیادی به آنها وارد میکند.
عدمشفافیت آژانس گردشگری و دردسرهای راهنمایان
علی رشیدیفر دیگر راهنمای گردشگری که درحوزه طبیعتگردی فعالیت بیشتری دارد هم به «دنیایاقتصاد» میگوید: یکی از چالشهای تورلیدرها به محدودیتهایی برمیگردد که از جانب آژانس به آنها تحمیل میشود، آنها ناچارند به لحاظ هزینهای و... مطابق برنامههای آژانس رفتار کنند و همین موضوع گاهی آنها را با انتقادات گردشگران مواجه میکند. به گفته او فشار دیگری که به تورلیدرها برمیگردد به واسطه شفاف نبودن آژانسها در خدماتشان است. رشیدیفر میافزاید: آژانسها در تبلیغاتشان تصاویری از مناظر میگذارند که انتظاری را در گردشگر ایجاد میکند و با عدمانطباق تبلیغ و واقعیت این نارضایتی را به تورلیدر منتقل میکنند. به عنوان مثال در تبلیغات آژانس تصویری از یک دشت پر از گل به عنوان جاذبه مقصد گذاشته شده که توریست با رفتن به مقصد میفهمد بهواسطه خشکسالی، در آن سال خبری از این دشت نیست و نمیتواند همان تصاویر را از نزدیک ببیند.
او ادامه میدهد: در موضوع اقامت نیز در مواردی اتفاق افتاده که بین خواسته و تصور گردشگر با آنچه به عنوان محل اقامت به او عرضه شده تفاوتهایی وجود دارد. از این رو لازم است آژانس گردشگری تصویری از محل اقامت را در صفحه تبلیغات خود قرار دهد. متاسفانه گردشگران تصورشان این است که راهنما برای هر کدام از این موارد مسوول است و همین امر فشار مضاعفی به تورلیدر وارد میکند، کما اینکه اگر راننده هم بدخلقی کرده یا رانندگی خوبی نداشته باشد، مسافر مقصر آن را راهنما میداند. به گفته رشیدیفر راهنمایان گردشگری نیاز دارند که روی جزئیات تور متمرکز شوند، رضایت توریستها را تامین کنند و بتوانند تجربهای به آنها بدهند که متفاوت باشد. در این زمینه لازم است آنها مطالعه داشته و در عین حال درک عمیقی از مقصد داشته باشند. همه این موضوعات راهنمایی گردشگری را به یک شغل سخت بدل میکند، هر چند از نگاه بیرونی به شکل تفنن دیده میشود.