مهاجرت معکوس در روستاها از مسیر گردشگری امکانپذیر است
بومگردی در مدارس متروک
افســـانه احسانی، کارشـــناس حــوزه بـــومگـــــردی به «دنیایاقتصاد» میگوید: برای بهرهگیری از مدارس متروکه به عنوان اقامتگاه گردشگری باید منافع عمومی مدنظر قرار گیرد. به این معنا که مدارس به شورای روستا واگذار شده، صندوقی برای درآمدهای آن شکل بگیرد که بخشی از آن برای هزینه خدمات خرج شده و باقیمانده نیز برای حل چالشهای روستا باشد. به گفته این فعال حوزه بومگردی در روستاهایی مشابه اصفهک الگوهایی برای تامین منافع جمعی از راه گردشگری روستایی اندیشیده شده است. او میافزاید: در این روستا درآمد حاصله به نسبت تعریفشدهای بین دستاندرکاران تقسیم شده و بخشی از آن نیز برای منافع عمومی هزینه میشود. این شیوه در برخی خانههای بومگردی در شهرهای دیگر هم رواج دارد، به این معنا که صاحبان این اقامتگاهها بخشی از منافع خود را برای ساکنان منطقه در نظر میگیرند.
آیا تغییر کاربری مدارس متروکه به عنوان اقامتگاه بومگردی در روستاهایی که پیشتر اقامتگاههای شخصی راهاندازی شده است، باعث مشکلاتی برای آنها نمیشود؟ احسانی میگوید: از این مدارس فارغ از اقامتگاه میتوان به عنوان فضاهای عمومی یا اشکال متفاوتی از گردشگری بهره گرفت. به عنوان مثال آنها میتوانند فضاهایی برای رویدادها باشند. یا گروههای خاصی از گردشگران که خواستار مدیتیشن یا اشکال خاصی از توریسم هستند و اقامت بلندمدت دارند از آنها استفاده کنند.
او میافزاید: گردشگرانی که برای گذراندن دوران نقاهت قصد دارند در یک روستا ساکن شوند، هنرمندانی که برای کار هنری برای دورهای برنامهای برای ماندن در فضاهای طبیعی دارند و... نیز میتوانند جزو مخاطبان این بناها باشند. به علاوه میتوان در بخشهایی از مدارس متروکه کارگاههای مختلف مانند کارگاه سفال و... تعریف کرد و از آنها نیز برای جلب توریست بهره گرفت.
به گفته احسانی متاسفانه برخی اقامتگاهها شیوه پذیرش خود را مشابه هتلها در نظر میگیرند. او میافزاید: به عنوان مثال در هتل تفاوتی بین تعداد افراد در قیمتگذاری نیست در حالی که در اقامتگاهها قرار بود انعطاف بیشتری داشته باشند. همین موضوع هم ضرورت آموزش در اقامتگاهها را توجیه میکند و هم نشان میدهد نیاز است در موضوع بومگردی برای استانداردسازی فعالیتهای دیگری انجام شود وقتی قرار است مدارس متروکه را هم به آنها بیفزاییم.
تورهای تجربهگرا در مدارس متروکه
اکبر رضوانیان، فعال حوزه بومگردی هم به «دنیایاقتصاد» میگوید: موضوع اساسی احیا و جلوگیری از تخریب این بناهاست، ضمن آنکه آنها میتوانند وارد چرخه گردشگری شوند. او با اشاره به اینکه در حال حاضر اسکان در مدارس توسط فرهنگیان رواج دارد، میافزاید: البته در مواقعی اقوام و نزدیکان فرهنگیان با استفاده از کارت آنها سفر میکنند. گرچه بهرهگیری از مدارس به عنوان اماکن اقامتی به شکل کنونی چالشبرانگیز است در مقابل بهرهگیری از این فضاها حتی به شکل اختصاصی برای فرهنگیان هم باعث توسعه گردشگری میشود، ضمن آنکه در فضای مدرسه قرار میگیرند که با آن خاطره دارند.
آیا مدارس در صنعت توریسم تنها میتوانند کاربری اسکان داشته باشند؟ رضوانیان میگوید: از این مدارس میتوان به عنوان محل اقامت تورهای دانشآموزی و تجربهمحور بهره گرفت. به عنوان مثال دانشآموزان مدرسهای در کاشان میتوانند به روستایی در گلستان رفته و محل اقامتشان این مدارس باشد. در این تور آنها میتوانند تجربه کشاورزی در زمین مدرسه، بازی و... را داشته باشند و تجربههایی از شیوه زیستی روستای مقصد را به دست آورند. او اضافه میکند: این مدارس همچنین محل مناسبی برای اسکان گروههایی از گردشگران هستند که قصد اقامت بلندمدت را دارند. به عنوان مثال هنرمندان میتوانند در این مدارس فعالیتهای هنری خود را انجام دهند و برای اقامت نیز در همانجا ساکن شوند.
تدوین استاندارد سختگیرانه و نظارت دقیق
گفتههای این دو کارشناس حوزه بومگردی نشان میدهد گرچه ایده ورود مدارس متروکه به چرخه گردشگری میتواند باعث احیای این مجموعهها شود، اما نمیتوان آنها را به عنوان رقیب یا جانشینی برای اقامتگاهها در نظر گرفت. در مقابل این مدارس به شرط مدیریت درست میتوانند به عنوان اسکان تورهای تجربهگرای مدارس مورد استفاده قرار گیرند. این مجوعهها همچنین میتوانند محل مناسبی برای برگزاری رویدادهای گردشگری یا محل اقامت گروههای خاص باشند. با این حال عدماجرای درست این طرح هم در نهایت همان تبعات منفی اقامتگاههای غیراستاندارد را دارند. از اینروست که پیش از ورود این بخش به چرخه توریسم ایران، باید در کنار طرح و برنامه، استانداردهایی را برای آنها تدوین کرد و در اجرا هم نظارت دقیق داشت.