دوره عدم قطعیت چه آسیبی به بازار سوغات گردشگری وارد کرد؟
امیدواری نوروزی صنایعدستی
او میافزاید: در یک سال گذشته کدام صنعت یا هنر تا آستانه نابودی نرفت؟ ممکن است صنایع شوینده رشد داشته باشند، اما اگر نگاهی به تئاتر، سینما، و گردشگری بیندازید ملاحظه میکنید که همگی با لطمههای جدی مواجه شدند. پرسش این است آیا اقدام موثری برای کاهش این آسیبها صورت گرفت؟ پاسخ همگانی عموما این است که این اقدام موثر نبود و دلیل آن را هم میتوان تحریمها، عدم آمادگی، تصور زودگذر بودن بحران و... دانست. مشاور معاونت صنایعدستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی درباره عدم آمادگی برای مواجهه با بحران کرونا میگوید: با گذشت یکسال از شیوع کرونا در کشور، متولیان گردشگری تلاش میکنند با راهاندازی «سفرهای مسوولانه» در نوروز، رونقی به تاسیسات و فعالان این حوزه بدهند. صنایعدستی هم مجموعهای از کمکهای بلاعوض و وامها را در این دوره دریافت کرد و تلاش کرده تبعات این بحران را کاهش دهد. آیا شما اطمینان دارید با تولید واکسن میلیونی کرونا و واکسیناسیون عمومی در پاییز، برطرف شدن چالشهای ایران با جامعه جهانی و... با سیل دیگری مشابه بهار سال قبل مواجه نخواهید بود یا با چالش دیگری روبهرو نمیشوید که گردشگری و صنایعدستی را تحتتاثیر خود قرار دهد؟ پورحسینی با طرح این پرسشها ادامه میدهد: از ابتدای سال گذشته تاکنون مجموعهای از اتفاقات پیش آمدند که بسیار بزرگ و پیشبینیناپذیر بودند. نمونه آن سیلی که در نوروز ۱۳۹۸ شاهدش بودیم. این سیل براساس مدلهای هواشناسی از دو ماه قبل قابل پیشبینی نبود و هشدارها حداکثر به یک یا دو هفته پیش از وقوع مربوط میشد. گرچه این سیل در تمام مناطق کشور اتفاق نیفتاد اما بسیاری از استانها را درگیر خود کرد و به تبع آن گردشگری را هم تحتتاثیر قرار داد. او میگوید: ما به دورانی ورود پیدا کردهایم که آن را دوران عدم قطعیت مینامند. در دنیایی که اصلیترین و پرقدرتترین کلانروند حاکم، تغییر اقلیم است، «عدم قطعیت» تنها حقیقت حاکم بر تمام برنامهریزیها و جریانات زندگی ماست و ما متاسفانه این موضوع را چندان درک نکرده و از این رو خود را با آن هماهنگ نکردهایم، چه در صنایعدستی و گردشگری و چه در سایر امور و همین موضوع باعث شده دائم در فاز غافلگیری باشیم. به گفته این کارشناس ما با چهار حقیقت، فرّار بودن دانشها (استراتژیها پیش از اینکه متولد شوند میمیرند)، عدم قطعیت، پیچیدگی محیط (عوامل زیادی روی هم تاثیر میگذارند)، و ابهام در موضوعات(دسترسی به حقایق دشوار است) روبهرو هستیم که روز به روز در دنیای ما پرقدرتتر خواهند شد. در فضای عدم قطعیت ممکن است به هر دلیلی با چالش و بحران جدید مواجه شویم که عدم حضور گردشگر و به تبع آن عدم فروش صنایعدستی را شاهد خواهیم بود، بنابراین لازم است روی شیوههای جدید فروش و توسعه صنایعدستی کار کنیم. نمونه آن کاهش صادرات فرش تبریز یا رکود میدان نقش جهان است که به صنعتگران و هنرمندان ما صدمه جدی وارد کرده است. پورحسینی در پاسخ به این پرسش میگوید: فروش مجازی یکی از اقداماتی است که باید روی آن کار شود و درباره آن تلاش میکنیم، اما قضیه بسیار بزرگتر است.
ما نیازمند تغییر الگوهای ذهنی خود و گسترش شبکهای از کسبوکارهای تابآور بر اساس پارادایم الگووارههای توسعه پایدار در دوران عدم قطعیت هستیم تا بتواند تابآوری سرزمینی ما را در برابر انبوهی از پدیدهها که نمیشناسیم افزایش دهد. ما نیاز به مکانیزمهایی داریم که بتواند نشانههای مرتبط با بحرانها را رصد کرده و به ما هشدار دهد آیا با سونامیهایی مثل کووید-۱۹ یا... مواجه هستیم یا خیر. این مکانیزمها هستند که ما را از فاز غافلگیری خارج میکنند. درباره همین موضوع صنایعدستی و فروش مجازی هم همین موضوع مصداق پیدا میکند.
او در همین زمینه با تاکید بر اینکه به ویژه در روستاهای هدف گردشگری تنها نباید به شکل تکمحصولی روی گردشگری تکیه کرد میگوید: صاحبان این کسبوکار باید در کنار توریسم به بازار محصولات و صنایعدستی فکر کنند تا با عدم ورود گردشگر بتوانند پایدار بمانند. نمونه این موضوع را در مناطقی از کشور نظیر سیاهرودبار و خوشییلاق که از جمله حساسترین مناطق طبیعی هستند هم دیدهایم که در آن جامعه محلی با تعدد منابع درآمدی توانسته است خود را سرپا نگه دارد.
او با بیان اینکه کرونا با وجود سیگنالهایی که دریافت کرده بودیم همه را غافلگیر کرد، اضافه کرد: براساس این نشانهها میدانستیم سونامی قرار است روی ما آوار شود، نه تنها گردشگری و صنایعدستی که خیلی از دستگاهها هم برای این موضوع آماده نبودند که البته این موضوع تنها به ایران هم محدود نمیشود و در اروپا و آمریکا و سایر کشورها هم چنین شوکهایی را شاهد بودیم.