لزوم کلان نگری در بهینه سازی مصرف انرژی
این در حالی است که اگر مشترکان بخش خانگی میزان مصرف برق خود را نسبت به الگو و مصرف سال قبل کاهش دهند، نه تنها مشمول پاداش ۲۰ برابری خوش مصرفی می شوند، بلکه می توانند در قرعه کشی جوایز نفیس پویش با انرژی شرکت کنند. توضیح اینکه اصلاح نظام افزایش پلکانی تعرفه برق در بخش خانگی و حذف یارانه مشترکان پرمصرف در بند «ی» تبصره ۸ قانون بودجه سال ۱۴۰۰، بند «ک» تبصره ۱۵ قانون بودجه سال ۱۴۰۱، بند «ل» تبصره ۱۵ قانون بودجه ۱۴۰۲ و همچنین ماده ۶ قانون مانع زدایی از توسعه صنعت برق تعیین شده است. بر اساس ماده ۶ قانون مانع زدایی از توسعه صنعت برق، تخصیص یارانه به مصارف بالاتر از الگو ممنوع بوده و تعریف برق مشترکان خانگی با مصرف بالاتر از الگوی مصوب برای میزان مصارف کمتر از الگو، مازاد بر الگو تا یک و نیم برابر، مازاد بر الگو تا دو و نیم برابر و میزان مصارف بیش از دو و نیم برابر به ترتیب با ضرایب نیم، یک و نیم، دو و نیم و پنج برابر هزینه تأمین برق (بدون احتساب هزینه سوخت) محاسبه و دریافت میشود.
گرچه در بخش خانگی ایران ترکیبی از انرژی گاز و برق برای تامین انرژی مورد نیاز خانه استفاده می شود و از این لحاظ مقایسه میزان برق بخش خانگی ایران و کشورهای توسعه یافته به صورت عددی چندان صحیح نیست، اما پیش بینی
می شود در ایران نیز به مرور روند استفاده از لوازم برقی هوشمند و دارای راندمان مصرف بالا افزایش یابد و با اتخاذ ترکیبی از سیاست های قیمتی، فرهنگی و زیرساختی میزان مصرف انرژی برق بخش خانگی به میزان قابل توجهی کاهش یابد.
با وجود اهمیت استراتژی های مدیریت مصرف برق خانگی در کشور اما پرسشی که پیش می آید این است که آیا مفهوم بهینه سازی تنها درست مصرف کردن مردم است؟
ناترازی گاز، برق و دیگر فرآورده های نفتی مسئله ای است که سال ها گاهی به صورت مسئله مطرح بوده اما این سال ها از آن به عنوان یک مشکل اقتصادی سخن به میان می آید. این ناترازی که با عدم تعادل تولید و مصرف پدید می آید در بین برخی از کارشناسان و دست اندرکاران امور از کاهش تولید انرژی یاد
می شود و در بین برخی دیگر، نامناسب بودن مصرف مردم دلیلی بر این عدم تعادل و ناترازی ذکر می شود.
به گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در خصوص مسائل راهبردی برنامه هفتم توسعه در بخش بهینه سازی مصرف انرژی داشته باشیم می بینیم که در این گزارش بررسی هایی در خصوص بهینه سازی مصرف انرژی به جای افزایش تولید دارد با این رویکرد که متذکر می شود که در سال ۲۰۲۲ میزان شاخص شدت مصرف انرژی در ایران ۱.۸ برابر متوسط دنیا و ۲.۸ برابر کشورهای توسعه یافته بوده که نشان از هدررفت انرژی و ظرفیت بالای استفاده از بهینه سازی انرژی درکشور دارد. از سویی دیگر بهینه سازی مصرف انرژی به واسطه هزینه سرمایه گذاری کمتر نسبت به تولید، جلوگیری از هدررفت انرژی، حفظ منابع بین نسلی و پایدار بودن کاهش مصرف انرژی، باید در اولویت اقدامات قرار گیرد.
پس با این رویکرد، می توان به این واقعیت رسید که در برنامه ریزی های اقتصادی و بودجه های سالانه به افزایش تولید و سرمایه گذاری در بخش های مختلف برق و فرآورده های نفتی توجه شده است و اقتصاد با هر توانی که داشته باشد تولید را سرلوحه برنامه ریزی های خود قرار می دهد اما در اینجا الزام به کنترل مصرف و تغییر نوعی مصرفی است که جاری و ساری بوده که در برنامه هفتم توسعه نیز آمده و باید جای خود را به شیوه های جدید و متعددی بدهد که در دنیا نیز در حال جریان است.
توضیح کوتاه و بیشتر اینکه در دنیا کشورهای پیشرفته و جهان سومی هستند که دارای چنین منابع عظیمی مثل ایران نبوده اما آن ها حداقل با موضوع ناترازی به شکلی که ما با آن دست به گریبانیم مواجه نیستند. بنابراین بهتر است رویکرد مصرف دنبال شود اما مدیریت مصرف باید فقط توسط مردم در بخش خانگی دنبال شود؟ آیا این میزان مصرف بی رویه و افسارگسیخته انرژی ( برق و فرآورده ) در کشور به بخش خانگی و حجم عظیمی از مصرف مردم در بخش خانگی تعلق دارد؟
بر اساس بررسی های دیگری که در خصوص میزان مصرف در بخش های متعدد اقتصاد به عمل آمده است صنایع، نیروگاه ها و یا شبکه انتقال انرژی نیز در میزان هدررفت انرژی نقش دارند که نباید این بخش ها را نادیده گرفت. میزان مصرف انرژی صنایع که با مصرف برق بخش خانگی برابری می کند، بسیار حائز اهمیت بوده درحالی که صنایع می بایست از این میزان مصرف برق ارزش افزوده برابری را تولید کند اما بر اساس ارزیابی ها و آمار سالانه تولید ناخالص ملی کشور، این میزان مصرف انرژی به تولید و ارزش افزوده منتج نشده است و در قالب هدررفت انرژی در صنایع محاسبه می شود.
از سویی دیگر، ۴۵ درصد از ناوگان حمل و نقل عمومی در کشور فرسوده بوده که نقش این بخش در هدررفت انرژی و ایجاد آلودگی محیط نیازمند، بسیارقابل توجه است. روشن است که در بخش خانگی اگر میزان مصرف برق، ارقام بالایی را نشان می دهد به دلیل دسترسی مردم به تجهیزات و امکانات گرمایشی و سرمایشی پرمصرف است. مردم و مصرف کنندگان عمومی چه در بخش خانگی برای مصرف برق و چه در مورد مصرف بنزین در خودروها، همکاری بهینه ای در درست مصرف کردن دارند و این رویه در کاهش مصارف برق حتی در زمان پیک سال نیز قابل مشاهده بوده است اما تجهیزات در دسترس آن ها تعاریفی برای کنترل مصرف ندارند. در خصوص قوانین نیز روشن است که قوانینی مثل هدفمندی یارانه ها و غیره را اگر بررسی کنیم می بینیم در فرآیند اجرای همه آن ها به فرهنگ سازی و ترغیب مردم به کاهش مصرف انرژی تاکید شده است اما کاهش مصرفی صورت نگرفته است چون زیرساخت ها و زمینه های لازم برای رفتار کارآمد و افزایش توانمندی جامعه شکل نگرفته است.
بهینه سازی مصرف انرژی نیازمند ارزیابی کلیه بخشهای اقتصادی است و در برنامه پنج ساله هفتم توسعه اقتصادی نیز به آن تاکید شده است. تولید خودروهای کم مصرف و یا واردات این گونه خودروها از یک سو و یا تجهیز ناوگان حمل و نقل عمومی به خودروهای کم مصرف و یا برقی و یا راهکاری در جهت کاهش مصرف برق صنایع با تشویق و یا تنبیه برای پرمصرفها در برنامه هفتم توسعه به آن توجه شده است که اینها می تواند نتایج قابل توجه مثبتی را به بار آورد.
توجه به تولید تجهیزات کم مصرف خانگی طبعا این کاهش مصرف را به خوبی نشان خواهد داد و مفهوم ناترازی را به مفهومِ تراز تولید و مصرف می کشاند. با این رویکرد که تنها نگاه هایمان را در بهینه سازی مصرف تنها در بخش خانگی و یا سوخت بنزین نبینیم و بخش های دیگری را هم در نظر بگیریم و در کنار تولید انرژی به تولید تجهیزات کم مصرف در بخش خانگی نیز توجه بیشتری داشته باشیم.