طی سالهای گذشته، کشورهای مختلف مسیرهای متفاوتی را برای توسعه صنعت خود طی کردهاند که این مسیرها شامل موفقیتها و چالشهای فراوانی بوده است. در نیمه اول قرن بیستم، کشورهایی در آمریکای جنوبی بیشتر بر روی ارجحیت تولید داخلی و محدود کردن واردات تمرکز داشتند. اما با گذر زمان و ظهور پدیده جهانیسازی، شاهد تغییری بنیادی در سیاستهای صنعتی بودهایم. امروزه، کشورهای در حال توسعه به این نتیجه رسیدهاند که برای دستیابی به رشد صنعتی پایدار، باید از الگوهای مشابه و هماهنگ پیروی کنند.
اکنون، کشورها در تلاشند تا در زنجیرههای تولید جهانی وارد شوند، در شبکههای حملونقل بینالمللی فعالیت کنند، سرمایهگذاران خارجی را جذب کنند و به توسعه صادرات توجه ویژهای داشته باشند. در این زمینه، همکاری با بخش خصوصی و ارتقای تواناییها و دانش جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است.
دولتها در این راستا باید به حفظ حقوق مالکیت توجه کنند، سیاستهای خارجی موثری تنظیم کرده، مشوقهایی برای ارتقای مهارتهای جامعه فراهم آورند و زیرساختهای لازم را تقویت کنند. همچنین، ایجاد ثبات اقتصادی کلان از دیگر وظایف حیاتی دولتها به شمار میآید.