شماره روزنامه ۶۱۶۱
|

ساواکی

    یکشنبه، ۰۴ تیر ۱۴۰۲
  • ساواکی‌ها دور من را خط کشیدند

    رضا نيازمند: به هر صورت، آنها [پاکروان و عالیخانی] هر هفته راس ساعت می‌آمدند به مس سرچشمه. من اتاق جلسات هیات‌مدیره را برای این کار اختصاص دادم و با یک موسسه‌ای به نام موبی‌دیک که در نزدیکی اداره ما بود، قرارداد بستم که غذای خوب با خدمتگزار و لوازم برای ما بیاورد. ساواکی‌ها وقتی دیدند من با پاکروان و معاونش و عالیخانی هفته‌ای یک روز با هم غذا می‌خوریم. دور من را خط کشیدند. من هم آسوده به کار فنی خودم می‌رسیدم. اگر این ترفند نبود مس سرچشمه پر از ساواکی می‌شد. مثل ذوب‌آهن که شیبانی مدیرعامل آنجا بود و تعریف…
    جمعه، ۲۶ خرداد ۱۴۰۲
  • در مقابل ساواکی‌ها تنها بودم

    رضا نيازمند: من تا موقعی که معاون وزارت اقتصاد بودم کاری با سازمان امنیت نداشتم. وقتی مدیرعامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران شدم، پاکروان، هم رئیس سازمان امنیت بود. یک خویشاوند داشتم که جشن۱۰۰ سالگی‌اش را هم گرفت و اخیرا درگذشت. ما از اول با هم رفیق بودیم. او در رکن دوم ارتش بود. سرلشکر[تیمور] بختیار که آمد و ساواک را درست کرد او را برد ساواک، وقتی بختیار از ایران رفت تیمسار پاکروان آمد. این دوست من ابتدا کارمند او و در مراحل بعدی معاون پاکروان شد. تا وقتی که من معاون وزارت اقتصاد بودم ساواک با من کاری…
۱