پاساژهای قرن نوزدهمی از نگاه بنیامین
اولین پاساژهای پاریسی در ابتدای قرن ۱۹ ساخته شدند. برخی از آنها خیابانهایی بودند که زیر سقفی شیشهای محصور شده بودند. آنچه بنیامین را به پاساژها جذب کرد، بیرونبودگی و درونبودگی همزمان آنها بود. اما خصوصیت اینجا وجود ویترینهای خیره کننده کالایی بود که پشت نمای شیشهای قرار داشتهاند. بنیامین به ما نشان میدهد که چگونه کالاشدگی بهطور محسوسی در حضور بیواسطه خود به تصاویر جـادویی و صحنه اوهام بدل شده است. پروژه پاساژ، احساسی عمیقا مبهم از فریب جهان متروپل از طریق مصرف و صحنه اوهام و تخیلات شهری است. به تعبیر بنیامین جهانی که کالاها میآفرینند صرفا وهم است. این جهانهای رویایی و خیالی فرهنگ مصرفی، یعنی پاساژها و مراکز خرید، از نظر بنیامین به فعلیت درآمدن تخیلاتی است که مارکس در کتاب سرمایه و در بخش مربوط به بتوارگی کالاها از آن سخن گفته است. فروشگاههای بزرگ و پاساژها، معابدی بودند که در آنها کالاها بهعنوان بت پرستیده میشدند.
بنیامین در پروژه پاساژها و از خلال بررسی آنها که شکل اولیه مراکز خرید امروزیاند به آسیبها و بیماریهای مدرنیته پی میبرد. هدف بنیامین بیدار کردن «جمع رویابین» است. این امر از طریق نشان دادن دروغین بودن ایماژهای آرزویی ممکن میشود که با کالاهای گوناگون درون پاساژها برساخته شدهاند. به زبان مارکس وهمی که کالاها از پیشرفتهای مدرن میآفرینند و بازنماییهای نمادین آن، نوعی آگاهی کاذب است. بنیامین وظیفه خود میداند که این توهمات را آشکار و آن بازنماییهای دروغین را برملا کند. بـــاک مــورس مینــویـســد: «بازارچههای قرن ۱۹، برای بنیامین اهمیتی اساسی داشت. به این دلیل که بازتاب دقیقا مادی آگاهی درونی (یا بهطور دقیقتر ناخودآگاه) جمع رویایی است. همه خطاهای بورژوازی و همه رویاهای اتوپیایی آن را میشود در آنجا یافت.»
ارسال نظر