پورداوود، بنیانگذار ایرانشناسی
وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران قدیم علاقهمند بود و چون به سن رشد رسید، مطالعه کتابهایی را که راجع به ایران باستان بود، بر مطالعه کتابهای دیگر ترجیح داد و بهخصوص کتابهای مربوط به دین زرتشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد و سالهای دراز در این باره به تحقیق پرداخت و با آگاهی وسیعی که از زبانهای فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و زبانهای کهن داشت، تمام کتابهای مربوط به ایران قدیم را (که به زبانهای گوناگون نوشته شده بود) در کتابخانه شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود و در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایرانشناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر هل، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه بهره میبرد. علاقه بلوشه به او بسیار بود، تا جایی که نام پورداوود را به خط پهلوی بر نگین انگشتری خود حک کرده بود. بر اثر کوششهای پیگیر او ایرانیان میتوانند اوستا را به زبان فارسی ساده امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حکم، معتقدات دینی، روایتهای تاریخی و اساطیری این دین آگاه شوند. پورداوود در تحقیقات خود روش دانشمندان آلمانی را به کار میبست و بهخصوص از نظر نشان دادن مراجع متعدد و حواشی بسیار، کاملا تحتتاثیر آنان بود. دقت وسواسگونه در ذکر منابع، به کار بردن جملههای کوتاه و کامل، پرهیز از تصنع، سادگی، گنجاندن معانی بسیار در عبارتهای مختصر، دوری از تکرار و پرهیز از اطناب از ویژگیهای مهم وی در کار تالیف و ترجمه بهشمار میآید.
ارسال نظر