گفتهها
برای خوردن روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبای آن دوره حتی اطبای یهودی ولو برای روزهخوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمیدادند.
محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند... دراین ماه کار تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول میشدند. طلبکار، سر وقت بدهکار نمیرفت. ادارات دولتی باز بود، اما کسی مراجعه نمیکرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد. محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمیرفتند. در خانهها کسی به نوکرها امر و نهی نمیکرد. اگر بنایی نیمهتمام بود صاحب کار، بیش از نصف روز کار نمیکشید؛ اما اجرت روز کامل را میداد. خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را میکردند.
ارسال نظر