سیری بر تاریخچه مراکز نگهداری بیماران روانی در اصفهان
پیش از آن در دوران حکام آلبویه، شهر اصفهان به سبب وجود «بیمارستان بزرگ اصفهان» در زمره پایگاههای معتبر پزشکی جهان اسلام، اشتهار یافته بود و پزشکان مشهوری چون ابن مندویه اصفهانی در این بیمارستان کرسی طبابت داشتند. ابنمندویه از طلایهداران مکتب طبی اصفهان بهشمار میآید.
با روی کار آمدن سلسله صفویه و انتخاب اصفهان بهعنوان پایتخت، خدمات رفاهی و عمرانی بسیاری در این شهر انجام گرفت. با ساخت میدان نقش جهان وگسترش بازار بزرگ اصفهان، چند مدرسه، مکتبخانه، مسجد، حمام، دارالمساکین و همچنین دارالشفا در گوشه و کنار این بازار احداث شد.
براساس گزارش سیاح فرانسوی، شاردن، در ضلع شمالی بازار اصفهان، بیمارستانی وجود داشته که مردم اصفهان آن را «دارالشفا» مینامیدند. وی این بیمارستان را چنین توصیف میکند: «بیمارستان در باغی مصفا واقع شده است. دورتا دور این باغ 80 اتاق کوچک و زیبا در دوطبقه بنا شده است. اما بیماران این بیمارستان روزانه مداوا میشوند و کسی در آن بستری نمیباشد، مگر هشت نفر بیمار روانی که در این بیمارستان زندگی میکنند و بهدلیل وخامت حال این بیماران، غل و زنجیر به پای آنان بسته شده است. اعضای این بیمارستان عبارت از یک نفر پزشک، داروساز، ملا، آشپز، جاروکش و دربان میباشند» (شاردن، 1362: 81-82). دارالمساکینها نیز کاربری مشابه دارالشفاها برای بیماران روحی- روانی داشتند. براساس منابع موجود علاوه بر این که بیماران روحی- روانی در بیمارستانها نگهداری میشدند، در مواقع اضطرار در دارالمساکین تحت مراقبت و نگهداری قرار میگرفتند. از جمله دارالمساکین واقع در بازارچه بلند است. روزنامه اخگر با استناد به منابع تاریخی درباره کاربری دارالمساکین بازارچهبلندچنین گزارش میدهد: این عمارت از ابتدا به فرمان شاه سلطان حسین برای نگهداری بیماران روانی احداث شد و کاربری آن تا دوره پهلوی به همین منوال بود. با افزایش بیماران در عمارت بازارچه بلند، بنا به درخواست کفیل بلدیه، مدیر بیمارستان خورشید، دکتر امیر نیرومند به همراه تعدادی پرستار، مامور تنظیم امور صحی بیماران عاجز و بیماران روحی – روانی ساکن در دارالمساکین مذکور شد.
این عمارت اگرچه برای نگهداری بیماران روحی- روانی در نظر گرفته شده بود؛ اما در واقع مکانی برای اسکان فقرا و بیخانمانها محسوب میشد. با استناد به گزارش روزنامه اخگر چهار اتاق عمارت دارالمساکین به سکونت مجانین اختصاص داشت و در مجموع 12 نفر در این 4 اتاق، نگهداری میشدند. 16 اتاق سمت چپ این عمارت نیز با کلیه وسایل مورد نیازدر اختیار ایتام و مساکین قرار داشت. 2 اتاق نیز تحت عنوان دارالرضاعه (شیرخوارگاه) برای کودکان بیسرپرست در نظر گرفته شده بود.
با شروع فصل سرما فقرا شرایط بسیار بدی را سپری میکردند و دارالمساکینها برای نگهداری آنان کافی نبود. بنابراین با رسیدن زمستان، کاربری شبستانهای مساجد نیز تغییر میکرد، بلدیه از شبستانهای مساجد برای اسکان نیازمندان و بیماران استفاده میکرد. در پی برودت سرما در سال 1311ش تعداد زیادی از بیخانمانها به همراه تعدادی از بیماران روانی به شبستان مسجد لنبان انتقال یافتند (روزنامه اخگر، 28 آذر 1311). اما از آنجا که مسجد لنبان در زمره بناهای تاریخی و زیبای اصفهان بهشمار میآمد، حضور مجانین در این مکان منجر به تخریب و آسیب این بنای تاریخی شده بود، همچنین آزار و اذیت این بیماران برای اهالی محله قابل تحمل نبود، بنابراین به اقدام بلدیه معترض شدند. نهایتا با شکایت اهالی و اقدام ریاست معارف، اداره بلدیه از مسجد لنبان صرفنظر کرده و مدرسه صدر خواجو را برای نگهداری این بیماران به همراه مساکین در نظر گرفت(روزنامه اخگر، 12 دی ماه 1311).
در پی اعتراض مردم، مجانین به خانهای در جوی شاه، کوچه حاجمحمدابراهیمخان انتقال یافتند. این خانه توسط اداره بلدیه اجاره و بهعنوان دارالمجانین اشتهار یافت. اما اقامت آنان در این مکان موقتی بود و رئیس بلدیه در نظر داشت تا محلی جنب بیمارستان خورشید جهت نگهداری بیماران روحی- روانی احداث کند.