منافع تجار در انقلاب مشروطه
تکمیل همایون انقلاب مشروطیت را یک جنبش کاملا شهری میداند و کوشندگان در این جنبش را شهرنشینان بهویژه ساکنان شهرهای بزرگ و پایتخت میداند. او در یک تقسیمبندی، گروههای مختلف شرکتکننده در این واقعه را در پنجدسته مجزا جای میدهد. از نظر او تودههای ایلی و روستایی در جریان نهضت قرار نداشتند؛ اما ضد نهضت هم نبودند و بعضا مشروطهخواهی را به نفع خود، منطقهشان و کشور می دانستند و بهدلیل هماهنگی با دیانت به آن دلبستگی نشان میدادند. اما آنچه آشکار است در جنبش مشروطهخواهی ایرانیان، سه گروه عمده روحانیان، تجار و روشنفکران بهعنوان سه گروه اصلی تحت رهبری علما نقش شایانی در پیروزی جنبش ایفا کردند.
عبداالله مستوفی مینویسد: «یکی از روزها، آشپز یکی از قسمتها [سفارت] نزد حاجی محمدتقی بنکدار که قسمت آشپزخانه در اداره او بود، آمد و گفت: حاجیآقا! هیزم ما تمام شده فرستادهایم بیاورند، نیاوردهاند. حاجی محمدتقی دسته اسکناسی از جیب درآورده نزد او انداخت و گفت: هیزم نداری؟ اسکناس بسوزان!» این جمله اگر بیانگر همه واقعیت نباشد، خالی از واقعیت هم نیست.
حال سوال اساسی این است که تجار در جنبش مشروطهخواهی ایرانیان چه منافعی داشتند؟ برای پاسخ به این سوال باید در پی یافتن انگیزههای آنان از مشارکت در انقلاب، تحلیل خواستههای رسمی که انقلابیون طی مبارزاتشان به دربار فرستادند و بیانگر منافع تجار از مشارکت در جنبش انقلابی بود، ارتباط تجار با دیگر گروههای مشارکتکننده و بسیاری موارد دیگر که مستقیم یا غیرمستقیم تعیینکننده منافع این گروه است، باشیم. قبل از پاسخ به این سوالات برای روشن شدن هرچه بیشتر بحث منافع تجار، فهم چهره عمومی اقتصاد ایران که تجارت مهمترین بخش آن بود تا حدود زیادی راهگشای ما خواهد بود؛ چراکه با نگاهی اجمالی به شرایط اقتصادی آن دوره و درک زمینههای بهوجودآورنده اعتراضات تجار، منافع آنها بهتر مشخص میشود.
مهمترین مسائل تجاری ایران پیش از مشروطه عبارتند از: «۱- افزایش حجم تجارت خارجی ایران بهویژه با روسیه و انگلیس؛ ۲- افزایش حجم تجارت خارجی ایران با روسیه در مقایسه با رقیب دیگرش انگلیس؛ ۳- افزایش واردات کالاهای خارجی و علاقه بخش هایی از مردم به مصرف این اجناس؛ ۴- کاهش ارزش پول ایران در برابر ارزهای خارجی؛ ۵- ناتوانی صنایع تولیدی ایران در مقایسه با صنایع مشابه خارجی.» (ترابی فارسانی، ۱۳۸۴.) چنانچه به موارد بالا، ناامنی که از عوامل مهم عدم رشد تجاری به حساب میآید، بی نظمی در امور گمرکی، نبودن تعرفههای مشخص و یکسان قانونی و درنهایت رشوهگیری، فساد مالی و مالیاتهای سنگین از سوی حکام را هم اضافه کنیم (همان) میبینیم که تجار از این وضعیت ایران که از پیش در مناسبات جهانی درگیر و با حضور فزاینده دو امپراتوری قدرتمند روسیه و انگلیس کموبیش به کشوری نیمه مستعمره تبدیل شده بود، بیشترین تهدید را علیه منافعشان حس میکردند. تجار ایرانی در مقابله با چنین شرایطی قبل از انقلاب مشروطیت راهحلهای گوناگونی را برای دفاع از منافع خود امتحان کردند. راهحلهای موقتی، نظیر به تابعیت درآمدن کشورهای روسیه و انگلیس یا خریداری زمینهای کشاورزی از سوی آنان که با گذشت زمان ناکافی از کار درآمد. خسرو شاکری دو جنبش را که زمینهسازانقلاب مشروطیت بود و تجار با حمایت روحانیت و با توجه به وابستگیهای آن دو برپا کردند، اینگونه بیان میکند: «شورش بابیان در سالهای ۱۲۳۰-۱۲۲۷ که اساسا یک شورش تجار در لباس مذهب بود، نخستین نمود نارضایتی رو به رشد در کشور بود که با سرکوب خونین مواجه شد؛ اما به دنبال آن، شورش پیروزمندانه علیه واگذاری امتیاز انحصاری تجارت داخلی و خارجی تنباکوی تولیدشده در ایران به یک شرکت انگلیسی برپا شد.» از سوی دیگر علاوه بر اوضاع اقتصادی متزلزل و بیثبات ایران که شرح آن رفت، تجار بزرگ بهدلیل مسافرتهای خارج از کشور، آشنایی با تمدن غرب، رشد علم و تکنولوژی و نزدیکی و مصاحبت با روشنفکران و آگاهان اجتماعی به لزوم پیشرفت و ترقی کشور که هرچه بیشتر آن را منتفع میکرد، پی بردند. برای مثال میتوان به ملاقاتهای امینالضرب، مرد اول اقتصاد و تجارت با سیدجمالالدین اسدآبادی اشاره کرد. تجار که در این مقطع از زمان، بعد از مداخلاتشان در جنبش ضد رژی (تنباکو)، از طبقهای اقتصادی به طبقهای سیاسی تبدیل شده بودند، با آگاهی نسبت به منافع خویش در مقابل قدرت استبدادی قد علم کردند. آنان پس از درک اشتراکات صنفی و ملی خود، مبارزه جدیدی را در مقابل سلطه استبداد و بیعدالتی داخلی و استیلای خارجی بهکار گرفتند. با تامل بر روی خواستههای تقدیمی انقلابیون به مظفرالدینشاه، در هجرت صغری دو مطالبه طرحشده در میان دیگر خواستهها، از سوی متحصنان عبدالعظیم، مستقیما تامینکننده منافع تجار است: عزل مسیو نوز بلژیکی و برکناری علاءالدوله حاکم تهران.
با نگاهی به شروط متحصنان و مطالبات آنها در هجرت کبری میبینیم که سه ماده از مواد مطالبههای حاضران در سفارت، ارتباط مستقیمی با تجارت دارد که نشاندهنده درک تجار از منافع طبقاتیشان است. سه خواسته که مستقیما تامینکننده منافع آنهاست عبارتند از: «امنیت و عفو عمومی کلیه پناهندگان به سفارت، نیامدن عینالدوله به تهران و گرفتن قبضها و براتهای دولتی از دارندگان و پرداخت پول آنها به هر یک از طلبکاران.»
ملکزاده خواسته مجلس شورای ملی یا پارلمان خواهی را هم از مطالبات تجار، بازرگانان و اصناف میداند. او میگوید حاجی معینالتجار از بازرگانان معروف بوشهر در دوره تحصن در سفارت انگلیس، از بازرگانانی بود که به همراه سایر تجار بزرگ همچون محمدحسین امینالضرب نزد عینالدوله رفته بودند.
از پژوهشی به قلم احسان فرهادی، عباس نعیمی، علی مرشدیزاده و عباس کشاورز