زندگی روی آتش‌فشان

 وقتی خبر این اعتصاب به سن‌پترزبورگ رسید، ناآرامی‌های کارگری در آنجا آغاز شد؛ تنها در ماه ژوئن ۱۱۸اعتصاب در پایتخت رخ داد. در ابتدای ماه ژوئیه، حدود ۱۲هزار کارگر از کارخانه فولاد پوتیلوف -همان کارخانه‌ای که در مرکز اعتراضات «یکشنبه خونین» در سال۱۹۰۵ قرار داشت- در پایتخت راهپیمایی کردند؛ جایی که از سوی سربازان تزار مورد تیراندازی قرار گرفتند. دو نفر کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند؛ اما واکنش دولت انکار وقوع این حادثه بود. این وضعیت به اعتصاب عمومی بزرگ ژوئیه۱۹۱۴ منجر شد که بیش از چهارپنجم تاسیسات صنعتی، تولیدی و تجاری سن‌پترزبورگ را فلج کرد. در آن مقطع یک روزنامه راست‌گرا وضعیت را انقلابی توصیف کرد و گفت: «ما روی یک آتش‌فشان زندگی می‌کنیم.»

از آغاز جنگ، مشکلات اقتصادی روسیه به‌طور پیوسته بدتر شد. تا جایی که در آغاز سال۱۹۱۷، کشور تقریبا با فروپاشی اقتصادی مواجه بود.

 صنعت

صنعت روسیه در طول جنگ به بحران افتاد. مواد اولیه حیاتی از خارج دیگر نمی‌توانستند به روسیه برسند. این امر منجر به کمبود مواد اولیه و کالاهای نهایی شد. ارتش با کمبودهای عمده‌ای در تامین و تسلیحات مواجه بود.

 حمل‌ونقل

روسیه دارای یک سیستم راه‌آهن توسعه‌نیافته بود. این سیستم در دوران جنگ تحت کنترل دولت تزاری درآمد تا عمدتا برای کمک‌رسانی‌ به جبهه‌ها مورد استفاده قرار گیرد. این روند، تامین غذا برای شهرها را دشوارتر کرد.

  کشاورزی

روش‌های کشاورزی همچنان عقب‌افتاده و به کار کشاورزان وابسته بود. میلیون‌ها کشاورز به خدمت سربازی فراخوانده شدند. این امر منجر به کاهش شدید نیروی کار در مزارع و افت تولید شد که کمبود مواد غذایی در شهرها را به دنبال داشت.

تا سال ۱۹۱۶، تورم به ۲۰۰درصد رسیده بود، ارزش روبل به‌طور قابل توجهی کاهش یافته و قیمت کالاها به شدت افزایش یافته بود. این شرایط زندگی را به‌طور فزاینده‌ای، به‌ویژه برای افراد فقیرتر، دشوار کرد.

قبل از سال۱۹۱۴، رشد اقتصادی روسیه به طرز چشم‌گیری افزایش یافته بود که ناشی از گسترش اقتصاد بین‌المللی و تقاضای موثر داخلی بود. سرمایه‌گذاری‌های خارجی و داخلی موتور محرک رشد اقتصاد روسیه پیش از جنگ بوده است. با این حال، این امر نمی‌توانست نقاط ضعف ساختاری قابل توجهی را در اقتصاد تزاری پنهان کند. شاخه‌های کلیدی تولید، مانند ابزارهای ماشینی، مهندسی شیمی و اپتیک، هنوز در مراحل اولیه خود قرار داشتند. کشاورزی روسیه نیز با ترکیبی مشابه از عقب‌ماندگی و تجدد مشخص می‌شد؛ جایی که تفاوت‌های منطقه‌ای در بهره‌وری نیز بسیار بارز بود.

روس‌ها از یک سیاست اقتصادی هماهنگ و منسجم دولتی برخوردار نبودند؛ زیرا هر وزیر به‌طور مستقیم به تزار گزارش می‌داد بدون آنکه برنامه‌ها و سیاست‌ها را در کابینه مورد بحث قرار دهد. فرمان سیاست مالی نیز همچنان در دست وزارت دارایی باقی ماند که هزینه‌های جنگ را عمدتا از طریق ترکیبی از قرض‌های داخلی و خارجی و انتشار ارز تامین می‌کرد. تا سال۱۹۱۶، پیامدهای تورمی جنگ بر همگان آشکار شد.

منبع: https: //cepr.org