عامل توازن سیاستهای اقتصادی ایران
وزیر خارجه هند نخستین مقام دیپلماتیک خارجی بود که متعاقب پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری ایران با وی دیدار کرد. وی یک روز پیش از مراسم تحلیف نیز مجددا با ابراهیم رئیسی دیدار و گفتوگو کرد. دلیل اصلی این دیدارها چه بوده است؟
من فکر میکنم رئیسجمهور جدید ایران میخواهد همه گزینهها را در اختیار داشته باشد تا بتواند یک کشور را در مقابل کشور دیگر متعادل کند. برای توسعه یک سیاست خارجی متوازن برای منطقه بلافصل خود، در شرق ایران باید روابط با هند، پاکستان، افغانستان و چین را در نظر بگیرد و در محاسبات خود روابط با این کشورها را مدنظر داشته باشد. در شمال و در ارتباط با روسیه و کشورهای آسیای مرکزی روابط با غرب و اعراب و شورای همکاری خلیجفارس باید در نظر گرفته شود. متحدان ایران در عراق، سوریه و حزبالله نیز در روابط خارجی باید مدنظر باشد و نقش متوازن آنها در سیاست خارجی در نظر گرفته شود. همچنین ایالات متحده آمریکا با پایگاههایی در غرب، جنوب و شمال و البته ترکیه در غرب باید در نظر گرفته شوند. رئیسجمهور بازیهای بزرگی در پیش دارد. هند میتواند به عنوان یک فاکتور در برابر پاکستان و چین مفید باشد.
ابراهیم رئیسی هم با پذیرش وزیر خارجه هند به عنوان نخستین نماینده یک کشور خارجی اهمیت جایگاه هند در روابط خارجی دولت متبوعش را نشان داد. دلایل اهمیت هند برای ایران در این برهه زمانی چیست؟
هند دوباره میتواند با تکرار آنچه قبلا گفتهام، اتحادیه مهمی را در اختیار ایران قرار دهد تا از چین و پاکستان و حتی ایالاتمتحده امتیاز بگیرد. علاوه بر این، در شرایطی که طالبان در کابل و ایران و پاکستان درپی عضویت کامل در توافقنامه همکاری شانگهای هستند، هندیها مایلند روابط بهتری با ایران داشته باشند و ایران میتواند امتیازات بیشتری از هند دریافت کند.
گفته میشود یکی از دلایل نزدیکی هند به ایران قدرتیابی طالبان در افغانستان است. حال که طالبان بر کابل نیز مسلط شده است روابط ایران و هند از حیث قدرتگیری طالبان در افغانستان تا چه میزان ممکن است به یکدیگر نزدیک شود؟
بله، ظهور طالبان تنها بخشی از داستان است. من فکر میکنم بخش مهمی از عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای به همراه پاکستان در انتظار است. البته چین و روسیه اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای هستند. هند نزدیک شدن روابط ایران و پاکستان و چین را تهدیدی منطقهای میداند. البته پاکستان دشمن هند است و چین پشتیبان بزرگ پاکستان است. همانطور که همکاریهای فزاینده ایران با چین و امضای موافقتنامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین مهم است. همکاری ایران و چین در قالب سند همکاری ۲۵ ساله، نتیجه مستقیم خروج ایالات متحده از برجام و اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران بوده است. بهترین گزینه هند برای مقابله با پاکستان و چین و افزایش قدرت طالبان این است که روابط بهتری با ایران داشته باشند. برای ایران، هند میتواند مجرایی برای رفع تحریمهای آمریکا و چانهزنی با چین فراهم کند. بندر چابهار از نمادهای همکاری ایران و هند است. چرا که هند درصدد بود تا از طریق این بندر و از طریق افغانستان به آسیای میانه راه پیدا کند. در حالی که برای ایران روابط با چین از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود، من فکر میکنم که ایران متحدان چینی خود را متقاعد خواهد کرد که بهتر است این پروژه را با قرار دادن ضمانتهای اضافی برای حفاظت از منافع ایران و چین به پایان برسانند. ایران استدلال خواهد کرد که این پروژه نقش آمریکا را در منطقه بیشتر خنثی میکند و در نهایت به نفع چین نیز خواهد بود. بنابراین من معتقدم که این پروژه با اقدامات حفاظتی جدیدی پیش خواهد رفت. اما باز هم تاکید میکنم که غرب به سرعت ایران را از دست میدهد. ادامه تحریمها و عدم تمایل به برداشتن آنها، این امر را برای آینده قابل پیشبینی قطعی میکند.
با توجه به روابط ویژه چین با پاکستان و نزدیکی پاکستان و عربستان با طالبان در افغانستان به نظر میرسد افغانستان تحت کنترل طالبان گزینه مطلوب ایران نیست؛ آیا این موضوع باعث همگرایی بیشتر ایران و هند و توسعه بندر چابهار نخواهد شد؟
از لحاظ تاریخی افغانستان برای ایران بسیار مهم بوده است. در زمان شاه و پس از انقلاب، کسانی که به عنوان سفیر در کابل انتخاب شده بودند، دیپلماتهای ارشد و برجستهای در مقایسه با اهمیت این کشور بودهاند. علاوه بر این، روابط زبانی و فرهنگی نیز پیوندهای نزدیک بین دو کشور بوده است. نزدیک به ۳ میلیون پناهجوی افغان در ایران وجود دارد که تعداد آنها میتواند حداقل برای مدت کوتاهی به ۵ میلیون نفر برسد، قبل از آنکه بخواهند راهی ترکیه و سپس اروپا شوند. با توجه به اینها معتقدم چابهار با محدودیتهایی که برای چین قابل قبول است پیش میرود و ایران میتواند از تسلط طالبان برای گرفتن امتیاز از هند استفاده کند.