پژوهشکده امور اقتصادی وزارت اقتصاد بررسی کرد
رصد رفتار مصرفکننده برای شاخصسازی
برهمین مبنا، در دهههای اخیر برخی از کشورها برای بهبود سیستم شاخصهای اقتصادی خود به شاخصسازی با استفاده از نظرسنجی از فعالان اقتصادی روی آوردهاند.» شاخص اعتماد مصرفکننده یا «CCI» ازجمله این شاخصها است که براساس طبقهبندی، جزو شاخصهای پیشرو اقتصادی است که توسط برخی از کشورها مورداستفاده قرار میگیرد. مزیت استفاده از این شاخص این است که نتایج نظرسنجی پیش از انتشار دادههای آماری مربوط به فعالیتهای اقتصادی، در دسترس قرار گرفته است و ازاینرو میتواند به عنوان مکمل آمارهای رسمی در نظر گرفته شود. این شاخص که مبتنی بر نظرسنجی است، میزان اعتماد مصرفکننده را درباره وضعیت اقتصاد اندازهگیری و این امکان را فراهم میکند که توسط اقتصاددانان و سیاستگذاران مورد بحث قرار گیرد. دراین میان، سیاستگذاران، شرکتها و سرمایهگذاران، شاخص اعتماد مصرفکننده مبتنی بر نظرسنجی را از نزدیک رصد و آن را بهعنوان یک بخش مهم از اطلاعات اقتصادی در نظر میگیرند.
شاخصهای اقتصادی؛ ابزار تحلیلگران
یکی از ابزارهای اصلی تحلیلگران اقتصادی و اجتماعی، تحلیل وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی است. چراکه از طریق این شاخصها تحولات اقتصادی و شواهد اولیه رفتاری گروههای مختلف، ازجمله مصرفکنندگان و کسبوکارهای مختلف، در اختیار تحلیلگران اقتصادی قرار گرفته است و میتواند در فرآیند سیاستگذاری مورداستفاده قرار گیرد. درواقع تحلیلگران اقتصادی، محققان بازار و بسیاری دیگر، از این طریق عملکرد خود را بررسی و اقدامات خود را برنامهریزی میکنند. در این بین شاخصهای تشکیلشده از نظرسنجیها یکیاز ابزارهایی هستند که به کارشناسان و فعالان اقتصادی برای رسیدن به تحلیلها و اقدامات موثر کمک میکنند که از این میان این شاخصها میتوان به شاخص اعتماد مصرفکننده (CCI) اشاره کرد.
شاخص اعتماد مصرفکننده یکی از شاخصهای متعددی است که برای اندازهگیری تغییرات فعالیت اقتصادی طراحی شده است و در ارزیابیها و پیشبینیهای کلان اقتصادی استفاده میشود. این شاخص معیاری برای نگرش مصرفکنندگان است و در بیشتر موارد از طریق یک نظرسنجی در سطح ملی اندازهگیری میشود و بر اساس پاسخهای مصرفکننده به سوالاتی درباره شرایط اقتصادی حال حاضر و آینده، اعم از وضعیت زندگی شخصی و یا موضوعهای در سطح ملی است. ازاینرو شاخص اعتماد مصرفکننده از طریق ارائه اطلاعات لازم به تصمیمگیران و پیشبینیکنندگان اقتصادی درباره وضعیت فعلی و آتی اقتصاد از نگاه مردم نقش مهمی داشته است و میتواند در وضع سیاستهای عمومی و همچنین تصمیمات تجاری تعیینکننده باشد.
رویکرد شاخصهای پیشرو
منشأ شاخصهای پیشرو به اواخر دهه ۱۹۳۰ بازمیگردد؛ زمانیکه اقتصاددانان شاخصهای پیشرو اقتصادی را بهعنوان پیشبینی فعالیتهای اقتصادی یا تجاری ایجاد کردند. این شاخصها عموما تمایل دارند تا جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت کنند. شاخصهای پیشرو اقتصادی بهطور کلی برای تحلیلهای کوتاهمدت و میانمدت مناسب بوده و اغلب بر اساس دادههای جمعآوریشده توسط منابع معتبر و متمرکز بر جنبههای خاص اقتصادی هستند که میتوانند به پیشبینی وقایع و روندهای آینده در تجارت و بازارها کمک کنند. بهاین دلیل، سرمایهگذاران برای هدایت استراتژیهای سرمایهگذاری خود، سیاستگذاران اقتصادی هنگام تعیین سیاست مالی یا پولی و مشاغل برای تصمیمگیریهای استراتژیک خود از این شاخصها استفاده میکنند؛ مثلا تصور بر این است که بازده اوراق قرضه یک شاخص پیشرو مناسب در بورس است؛ چراکه معاملهگران اوراق بهادار پیشبینی و حدس و گمان درباره روند اقتصاد دارند.
شاخصهای پیشرو اطلاعاتی کیفی را ارائه میدهند که از یکسو برای نظارت بر وضعیت فعلی اقتصاد و از سوی دیگر بهعنوان هشداری برای نقاط عطف در فعالیتهای اقتصادی استفاده میشوند. بهعبارتدیگر، یکیاز ویژگیهای اصلی شاخصهای پیشرو، توانایی آنها در پیشبینی رونق و رکود در فعالیتهای اقتصادی است. بنابراین، این شاخص نهتنها یک بخش در چرخه تجاری را هدایت میکند، بلکه قادر به پیشبینی دقیق نقاط عطف آن نیز خواهد بود. البته، پیشبینی دقیق ماهیت چرخهای یک صنعت دشوار است. از یک جنبه، «چرخه» یک مفهوم نسبتا گمراهکننده است؛ زیرا فراز و نشیبها در فواصل زمانی منظم تکرار نمیشوند. علاوهبراین، محرکهای مختلف یک صنعت خاص میتوانند چرخههای مختلفی داشته باشند. به همین دلیل و دلایل دیگر، شاخصهای پیشرو میتوانند یک علم فریبنده و گاهی اوقات یک علم نسبتا ناکارآمد باشند. بااینوجود، این شاخصها تخمین خوبی از روندها و سطوح عمومی فعالیتهای اقتصادی ارائه میدهند.
شاخص اعتماد مصرفکننده
یکیاز شاخصهای پیشرو اقتصادی، شاخص اعتماد مصرفکننده است. شاخص اعتماد مصرفکننده، احساس مصرفکنندگان را درباره برخی عوامل اقتصادی اندازهگیری میکند و درواقع این شاخص، سطح خوشبینی مصرفکنندگان را نسبت به شرایط جاری و آتی اقتصاد نمایان میکند. میزان اعتماد مصرفکننده برای نخستینبار در اواخر دهه۱۹۴۰ با شاخص احساسات مصرفکننده (ICS) که توسط دانشگاه میشیگان به رهبری جورج کاتونا طراحی شده بود، سنجیده شد. هدف از این نظرسنجی که در سطح ملی و از ۵۰۰خانوار انجام شد، جمعآوری اطلاعات درباره انتظارات مصرفکننده درباره کل بود. پس از چند سال محاسبه و استفاده از شاخص ICS، در سال۱۹۶۷ شاخص دیگری با نام شاخص اعتماد مصرفکننده معرفی شد. شاخص اعتماد مصرفکننده و شاخص احساسات مصرفکننده دانشگاه میشیگان، دو منبع اطلاعاتی درباره میزان فعلی خوشبینی در میان مصرفکنندگان بوده و هر دو به صورت ماهانه منتشر میشوند.
این دو شاخص نشان میدهند که آیا خلقوخوی مصرفکنندگان و نگرش آنها نسبت به شرایط اقتصادی در طول زمان بهتر یا بدتر شده است. هدف هر یک از آنها قضاوت میزان اعتمادی است که افراد درباره وضعیت مالی فعلی خود و انتظارات آنها از تغییر برای بهتر یا بدتر شدن در آینده نزدیک احساس میکنند. سرمایهگذاران نیز به نتایج هر دوی این نظرسنجیها به یک شکل نگاه میکنند. به این صورت که اگر این رقم در مقایسه با ماه گذشته بیشتر باشد، مصرفکنندگان باید مایل به خرج کردن پول بیشتری باشند. در مجموع، دو دلیل اصلی توجه به شاخص اعتماد مصرفکننده این است که تصور میشود که این شاخص، نشانههای اولیه درباره قدرت اقتصاد ارائه میدهد. نخست آنکه ممکن است مصرفکنندگان با پاسخهای خود به پرسشهای نظرسنجی، شرایط اقتصادی کنونی را به دقت به تصویر بکشند.
ازاین رو، اعتماد مصرفکننده با شرایط اقتصادی فعلی همبستگی دارد. همچنین ممکن است احساس مصرفکنندگان درباره اقتصاد و وضعیت مالی شخصی آنها بر تمایل آنها به خرج کردن تاثیر بگذارد. در این شرایط، اعتماد مصرفکننده یک نیروی علی برای اقتصاد خواهد بود. درهرصورت، به این دلیل که این شاخص بسیار سریع و پیش از بسیاری از دادههایی که قدرت اقتصاد را اندازهگیری میکنند، منتشر میشود، میتواند نشانههای اولیهای از عملکرد اقتصاد ارائه کند. بهطور نمونه شاخص اعتماد مصرفکننده در بیشتر کشورهای استفاده کننده، برای یک ماه معین در پایان آن ماه منتشر میشود. در مقابل، در یک وضعیت خوشبینانه گزارش مخارج مصرف شخصی که آنچه را که مصرفکنندگان واقعا در آن ماه انجام دادهاند، اندازهگیری میکند تا پایان ماه بعد نیز در دسترس نیست.
بنابراین چون شاخص اعتماد مصرفکننده بهنگام است، میتواند یک شاخص اولیه مفید برای عملکرد اقتصاد باشد. دلیل دوم اینکه چرا شاخص اعتماد مصرفکننده ممکن است اطلاعات اولیه مفیدی را ارائه دهد این است که پاسخهای مصرفکنندگان به سوالات نظرسنجی، درواقع پیشبینی خوبی از فعالیت اقتصادی آینده ارائه میدهد. این امر در صورتی رخ میدهد که اعتماد مصرفکننده بر فعالیتهای اقتصادی تاثیر منطقی داشته باشد؛ هرچند این تاثیر ممکن است چندین ماه طول بکشد تا بهطور کامل محقق شود. همچنین اعتماد مصرفکننده بهعنوان چکیدهای مناسب از پیشبینیهای بسیاری از افراد بر اساس اطلاعات مختلف عمل میکند. تا جایی که این پیشبینیها برای فعالیت اقتصادی مفید باشد، شاخص اعتماد مصرفکننده، شاخص مهمی برای قدرت اقتصاد خواهد بود.
نحوه محاسبه شاخص
شاخص اعتماد مصرفکننده که بهطورمعمول در کشورهای مختلف، نهادهای مختلفی مانند بانک مرکزی، مسوولیت گردآوری آن را بر عهده دارند، بر اساس چندین سوال مصاحبهکننده از مصرفکننده است. این شاخص، از ترکیب پاسخهای مربوط به یکسری از سوالات ساخته میشود که این سوالات بر اساس شرایط اقتصادی هر کشور، میتواند تغییر کند. بهطورمعمول این نوع نظرسنجیها در طی چند روز یا چند هفته انجامشده و ازاین رو، دیدگاهی کلی درباره سطح اطمینان در دوره گذشته ارائه میدهند.
این شاخص که با یک عدد نشان داده میشود، بهنوعی ارزیابی مصرفکننده از وضعیت مالی، فرصتهای شغلی، پیشبینی هزینه و نظر آنها درباره شرایط عمومی اقتصادی را نشان میدهد. بنابراین، این شاخص میتواند برای سیاستگذاران، سرمایهگذاران و صاحبان مشاغل یک کشور مفید باشد. نظرسنجی اعتماد مصرفکننده بر اساس نظر پاسخدهندگان درباره شرایط کسبوکار فعلی، شرایط کسبوکار ۶ماه آینده، وضعیت فعلی اشتغال، شرایط اشتغال ۶ماه آینده و کل درآمد خانواده تا ۶ماه آینده است. بر این اساس، شاخص اعتماد مصرفکننده تصمیمات مردم را درباره وضعیت فعلی و آینده اقتصاد نشان میدهد.