در پس رشد سبز حقایق دشواری نهفته است
بده بستان اقتصاد و گرما
ترس از به وقوع پیوستن پیشبینیها دیگر مختص هشدارهای فعالان محیط زیستی نیست. ترس از تغییرات آبوهوایی تا حدی توسط عامه مردم پذیرفته شده که ترس از افزایش مهاجرتهای آبوهوایی به یکی دغدغههای جدی راست ملیگرا تبدیل شده است. اکثر آوارگان موفق به عبور از مرزهای بینالمللی نخواهند شد، بلکه در داخل مرزهای کشور مادر سرگردان میشوند. گفته میشود تا ۲۰۵۰، جمعیتی حدود ۵۰ تا ۲۱۶ میلیون نفر مهاجرت داخلی خواهند کرد. شهرنشینی معمولا در بهبود توسعه، آموزش، مراقبتهای بهداشتی و مشاغل با درآمد بهتر و همچنین هنجارهای اجتماعی آزادتر، بهویژه برای زنان موثر است. اکونومیست این نکته را استدلالی به نفع مهاجرت با انگیزه تغییرات آبوهوایی نمیداند؛ اما سعی دارد اشاره کند که کمک به مردم برای جابهجایی در مقابل حفظ مزارع کوچک، شکل مقرونبهصرفه و سودمندی برای صرف هزینههای سازگاری با تغییرات آبوهوایی است. مثال دیگر اکونومیست که به خطر هم عقیدهگرایی درباره تغییرات آبوهوایی اشاره دارد، عمق بیشتری دارد. از پانلهای داووس گرفته تا صفحات روزنامهها، بهطور فزایندهای این بحث مطرح میشود که میان توسعه اقتصادی کشورهایی با درآمد پایین و کاهش انتشار گازهای گلخانهای آنها رابطهای وجود ندارد. این کژفهمی میتواند در این ریشه داشته باشد که بسیاری از کشورهای ثروتمند همزمان با کاهش انتشار گازهای گلخانهای با موفقیت به رشد خود ادامه میدهند. رشد بهترین راه برای رهایی مردم از فقر و بهبود متوسط استانداردهای زندگی است. با این حال، در کشورهای درحال توسعه، رشد بیشتر همچنان منجر به انتشار بیشتر گازهای گلخانهای میشود.
محققان صندوق بینالمللی پول دریافتهاند که از ۱۹۹۰ در ۷۲کشور درحال توسعه، افزایش یکدرصدی تولید ناخالص داخلی سالانه بهطور متوسط با افزایش ۷/ ۰درصدی انتشار آلایندهها همراه بوده است. تا ۲۰۳۰، هند و اندونزی که به سرعت درحال رشد هستند، میزان انتشار سالانه آلاینده این کشورها به بیش از ۸۰۰میلیون تن دیاکسید کربن افزایش خواهد داشت. در دیگر بازارهای نوظهور بزرگ مانند برزیل، مصر و فیلیپین نیز انتشار گازهای گلخانهای درحال افزایش است.
بسیاری از رهبران اقتصادهای ثروتمند ادعا میکنند که با تامین مالی پروژههای توسعه سبز، میتوان انتشار گازهای گلخانهای را کاهش داد و در عین حال رشد را نیز افزایش داد. اگرچه این گزاره تا حدی درست است، اما بدون اجرای قیمتگذاری کربن و تجارت فرامرزی برای تشویق بخش خصوصی به سرمایهگذاری با ابتکار عمل خود بسیار پرهزینه و پیچیده خواهد بود.
۲۳ژوئن، در پایان اجلاس سران در پاریس، اقتصادهای پیشرفته دوباره متعهد شدند که در راستای تامین ۱۰۰میلیارد دلار در سال تلاش کنند. با این حال، این رقم تنها کسری از ۸/ ۲تریلیون دلار سرمایهگذاری سالانه است که تصور میشد تا ۲۰۳۰ برای قرار دادن کشورهای درحال توسعه در مسیر رشد سبز مورد نیاز است. محدودیت منابع دوراهی تولید امروز یا توسعه سبز فردا را پیچیدهتر میکند. صرف هزینه برای کربنزدایی اقتصادهای بزرگ درحال توسعه، بودجه خیریههایی را که به پرداخت هزینههایی همچون واکسن و تحصیل در فقیرترین نقاط آفریقا مشغول است، محدودتر میکند.
زمانی که کمکها و وامهای خارجی با اهداف توسعه سبز همراه است کار برای اجراییسازی آن دشوارتر میشود. کشورهای فقیر با بودجههای محدودتری برای مراقبتهای بهداشتی و آموزشی مواجه هستند و به احتمال زیاد در بودجه جایی برای توسعه شبکه برق گازسوز نباشد؛ حتی اگر در مقابل برنامهای برای پرداخت هزینههای گزاف تبدیل شبکه برق شهری به شبکه سبز وجود نداشته باشد. دولتهای آفریقایی به درستی از اینکه به جای یاری رساندن به مردمی که نیاز مبرم دارند، بودجهها صرف کاهش انتشار گازهای گلخانهای شود، شکایت دارند. این نگرانیها درحالی ارج پیدا کردهاند که غربیها همچنان به تولید کربن ادامه میدهند.
در نتیجه، درحالیکه رهبران کشورها درباره رشد پایدار تنها به تکرار مکررات میپردازند، در پشت صحنه مبارزهای حماسی برای جذب منابع میان کسانی که توسعه را در پیروی از الگوهای دهههای گذشته میبینند و افرادی که میخواهند کمکهای خارجی مستقیما صرف کربنزدایی شود، شکل گرفته است. بهنظر میرسد این نبرد، مبارزهای بر سر قیاس بد و بدتر باشد، گویی سوال این باشد که امروز فقیرتر باشد یا فردا داغتر؟
آموزههای اخلاقی که جهان ثروتمند را مسوول پرداخت هزینه تغییرات آبوهوایی کشورهای در حال توسعه میداند، انتخاب راه درست را بیش از پیش پیچیده میکند. دمای جهانی بیشتر تحت تاثیر ذخایر کربن موجود در جو است و جریان فعلی انتشار کمتر مقصر وضع موجود است. جهان ثروتمند به نسبت جمعیت خود آلودگی بیشتری تولید کرده است و هماکنون نیز ظرفیت بیشتری برای پرداختن به ارائه راهحل دارد.
کشورهای فقیر منابع لازم برای سرمایهگذاری برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای یا سازگاری با تغییرات آبوهوایی را ندارند. هرچند آنها با در نظر گرفتن اندازه اقتصادشان هزینه بیشتری را متحمل خواهند شد. تصمیم میان جلوگیری یا سازگاری با مهاجرت ناشی از تغییرات اقلیمی به اندازه کافی دشوار است و از نظر اکونومیست تظاهر به اینکه چنین دوراهی وجود ندارد، نمیتواند در حل مساله کمک کند.