رویکرد یکسویه ترامپ

در ماههای گذشته ترامپ بسیاری از اصولی را که آمریکا در حوزه روابط بینالملل به آن اعتقاد داشت زیر پا گذاشته است. او از جنگ تجاری بهعنوان ابزاری برای سیاست اقتصادی حمایت کرده است و در روابط با دیگر دولتها، چه دوست و چه متخاصم، از لحن خاص خود که گاه حاوی توهین، تهدید و فشار است استفاده کرده و همواره از موضع قدرت رفتار کرده است.
در دنیا به روایت ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا میداند مشغول چه کاری است و اقداماتی که انجام میدهد همگی درست هستند. او معتقد است هر کاری که تصور میکند درست است باید انجام دهد و مهم نیست چه واکنشی از سوی دیگران نشان داده خواهد شد. همچنین ایجاد ابهام از دید او اهمیتی ندارد، زیرا در نهایت دیگران نتیجه کار را خواهند دید. او میگوید بگذارید تا میتوانند حدس بزنند! او معتقد است چه با دوست و چه با دشمن باید اینگونه رفتار کرد و اساسا مهم نیست نهادهای بینالمللی که آمریکا سالها زمان صرف ایجاد و مستحکم کردن آنها کرده تضعیف شوند. او میپرسد: «مگر این نهادها فایدهای برای آمریکا داشتهاند؟»
اما واقعیت این است که در دنیای واقعی، این رویکرد لطمات بزرگی به آمریکا و همپیمانان این کشور وارد خواهد کرد البته عدهای با او موافق هستند. اقدامات ترامپ از یک جهت الگوی مشخصی ندارد اما از یک جنبه با آنچه او وعده داده بود سازگار است البته برای مدتی کوتاه. ترامپ با خروج از پیمان آب و هوایی پاریس، محدود کردن مهاجرت اتباع برخی کشورها به آمریکا، خروج از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ایران و تهدید به خروج از پیمان نفتا و نیز انتقاد از ساختار ناتو، سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی مشغول انجام کارهایی است که به رایدهندگان وعده داده بود.
چند روز پیش او در دیدار با رئیسجمهوری فرانسه و صدراعظم آلمان همین رویه را دنبال کرد و آنها نه درباره توافق هستهای ایران و نه در مباحث تجاری، به آنچه ترامپ انجام خواهد داد پی نبردند. نخستوزیر ژاپن نیز در دیدار با ترامپ، در متقاعد کردن او به حفظ پیمانهای تجاری آمریکا موفق نبود اما بهرغم آنچه بیان شد، هواداران ترامپ از او ناراضی نیستند. همچنین این یک واقعیت است که اقدامات ترامپ تاکنون موفقیتهایی در پی داشته است. او در حوزه تجارت توانسته از شرکای تجاری آمریکا امتیازهایی بگیرد و با اعمال تحریمهای سختتر و تهدید کرهشمالی، این کشور را به تغییر موضع و تمایل به مذاکره و خلع سلاح هستهای وادار کند. ترامپ توانسته شرکای آمریکا در ناتو را به افزایش بودجه دفاعی و بزرگتر کردن نقش مالی خود در این سازمان وادار کند. در آینده نزدیک ممکن است این گونه موفقیتها باز هم مشاهده شود اما هرگز نباید تصور کرد سبک رفتاری ترامپ در سیاست خارجی ریسکهایی بههمراه نخواهد داشت.
روش دیپلماتیک ترامپ این گونه است: او خواستار کسب امتیاز از طرف مقابل میشود و در مقابل تهدید میکند که اگر امتیازها داده نشود لطمات بسیار بزرگی به طرف مقابل وارد خواهد شد. برای مثال او از مکزیک خواسته هزینه ساخت دیوار در مرز این کشور و آمریکا را بپردازد در غیر این صورت آمریکا از پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی یا نفتا خارج خواهد شد. همچنین او از کرهجنوبی میخواهد زمینه روابط تجاری آسانتر را با آمریکا فراهم کند در غیر این صورت آمریکا نیروهای خود را از این کشور خارج خواهد کرد. به باور کارشناسان، این رویکرد عملا حوزههای نارضایتی را گستردهتر میکند و ترتیباتی را که به نفع آمریکا بوده متزلزل خواهد کرد. دیدگاه برنده- بازنده رئیسجمهوری آمریکا سبب میشود او به پیمانهای سیاسی، اقتصادی یا نظامی بهعنوان منابع کسب منفعت نگاه کند. اما این دیدگاه اشتباه است، زیرا روابط با دیگر کشورها بر مبنای الگوی برد- باخت نیست. در حوزههای اقتصادی و امنیتی دنبال کردن منافع جمعی با نقشآفرینی آمریکا سبب شد طی دهههای اخیر یعنی از سال ۱۹۴۵ تا کنون، غرب به آرامش و رونق نسبی دست یابد. چالشهای امروزی متفاوت هستند اما منطق صحیح همان منطق همکاری و حفظ منافع مشترک است و تغییری نکرده است.
پیمانها و نهادهای بینالمللی نقشی بسیار بزرگ در ایجاد ثبات و رفع ابهامها دارند و آینده را قابل پیشبینی میکنند. حفظ آنها زمینه حفظ منافع مشترک و اعتماد به وعدههای بینالمللی و پیمانهای جهانی را فراهم میکند. اگر باور به این واقعیت از میان برود جهان بی ثبات و بحران زده خواهد شد، اما رئیسجمهوری آمریکا به این موضوعات و اصول باور ندارد. در عوض او نگاهی تک سویه دارد. تهدید همپیمانها و استفاده از اهرمهای فشار برای مدتی سودمند است و اهداف ترامپ را تحقق میبخشد اما در نهایت نتیجه عکس میدهد. در حال حاضر ژاپن نگران آن است که تمرکز ترامپ بر روابط تجاری دو کشور سبب شود نگرانیهای توکیو در حوزههای امنیتی نادیده گرفته شود. یکی از تحلیلگران ژاپنی میگوید: «ترامپ وقتی یکی از همپیمانان آمریکا دچار مشکل است خوشحال میشود که میتواند از این مشکل برای فشار آوردن به آن کشور استفاده کند.» بدین ترتیب ژاپن در حال مذاکره با چین برای تامین خواستههای امنیتی و با اتحادیه اروپا در حوزه تجارت است. همچنین پس از تهدیدهای ترامپ، مکزیک در حال گسترش روابط تجاری خود با اتحادیه اروپاست و این نوع تحولات سبب ضعف آمریکا خواهد شد.
از سوی دیگر موضوع تعرفه بر فولاد و آلومینیوم صادراتی به آمریکا خطر بروز جنگ تجاری را افزایش داده و در مقابل چین و اتحادیه اروپا اعلام کردهاند دست روی دست نخواهند گذاشت. همچنین خروج آمریکا از پیمان هستهای ایران میتواند به یک بحران تبدیل شود. آمریکا این پیمان را ناقص توصیف کرده، اما ایران در چارچوب این پیمان به تعهدات خود عمل کرده است. همچنین اروپاییها برای همراهی با آمریکا دلایل خوبی ندارند. نکته دیگر این است که آمریکا هیچ برنامه جایگزینی برای پیمان هستهای کنونی ایران ندارد و ترامپ روز سهشنبه اعلام کرد از این پیمان خارج شده است. این رویکرد صرفا به کاهش ثبات جهانی و انزوای آمریکا در بلندمدت منجر خواهد شد. در حوزه توافق هستهای ایران، ترامپ نه برنامه جایگزین دارد، نه همپیمانهای اروپایی با آمریکا همراهی خواهند کرد و نه نهادهای بینالمللی از تصمیم اخیر ترامپ پشتیبانی میکنند. در حقیقت یکجانبهگرایی آمریکا مهمترین مشکلات را در پی خواهد داشت. دولت جدید آمریکا از همان ابتدا راه خود را رفته است، در حالی که مسائل سیاسی، امنیتی و اقتصادی در تعامل با دیگران حل میشود. برای مثال همانطور که رئیسجمهوری فرانسه اعلام کرده بهترین راه برای رفع نگرانیهای آمریکا، تلاش برای اصلاح پیمان هستهای یا مذاکره در حوزههای مورد نظر است نه از میان بردن این پیمان. به نظر میرسد در حوزههای مختلف، چه امنیتی، چه تجاری و چه اقتصادی، ضروری است رهبران جهان رویکردی یکپارچه در قبال رفتارهای ترامپ اتخاذ کنند.
ارسال نظر