شانس مهار ترامپ
در حال حاضر دموکراتها مطمئن هستند در این انتخابات تعداد زیادی کرسی را از جمهوریخواهان خواهند گرفت اما انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ نشان داد نتیجه نهایی با آنچه تصور میشده میتواند بسیار متفاوت باشد. معمولا ۴۰ درصد واجدین شرایط در انتخابات میاندورهای شرکت میکنند در حالی که در انتخابات ریاستجمهوری این میزان ۵۰ تا ۶۰ درصد است و تجربه تاریخی نشان میدهد همواره در انتخابات میاندورهای حزب رئیسجمهوری کرسیهایی را به حزب رقیب واگذار میکند.
متوسط تعداد کرسیهایی که واگذار میشود ۳۰ کرسی است و اگر ریاستجمهوری محبوبیت نداشته باشد تعداد این کرسیها بسیار بیشتر است و عدم محبوبیت ترامپ به این معناست که در انتخابات ششم نوامبر حزب جمهوریخواه تعداد زیادی کرسی را به حزب دموکرات تحویل خواهد داد و به همین دلیل دموکراتها درباره انتخابات پیشرو احساس خوبی دارند اما جمهوریخواهان عصبی هستند. البته پیشبینی نتیجه انتخابات اصلا آسان نیست. انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ به ما آموخت آنچه مهم است تصویر میکرو یا جزءجزء مناطق و حوزههای رایگیری است نه تصویر ماکرو و کلی. در انتخابات سال ۲۰۱۶ هیلاری کلینتون محبوبیت بیشتری نسبت به ترامپ داشت اما در الکتورال کالج و در سطح نواحی و شهرهای کوچک نتوانست رای کافی را کسب کند. این وضعیت ممکن است در انتخابات سه هفته دیگر تکرار شود.
از سوی دیگر ترامپ نشان داده توانایی بالایی در جلب نظر مردم روستایی و ساکنان شهرهای کوچک دارد. و در نهایت باید به این موضوع اشاره کرد که ممکن است در بسیاری از مناطق و شهرها، رایدهندگان مانند سال ۲۰۱۶ پای صندوقهای رای نظر خود را تغییر دهند. به همین دلیل نتیجه نظرسنجیهایی که تاکنون انجام شده تضمینی برای پیروزی دموکراتها در انتخابات میاندورهای نیست. همچنین در برخی نظرسنجیها مشخص شده اختلاف دموکراتها و جمهوریخواهان تنها اندکی به نفع دموکراتهاست اما یک سوال مهم وجود دارد که اگر در ذهن رایدهندگان مطرح شود احتمال پیروزی دموکراتها بسیار زیاد خواهد بود: آیا مایلید در کنگره بعدی دموکراتها اکثریت را در مجلس نمایندگان در اختیار داشته باشند و برنامههای ترامپ را با دقت موشکافانه بررسی کنند یا جمهوریخواهان هوادار ترامپ اکثریت را داشته باشد؟
نظرسنجیها نشان میدهد اکثر رایدهندگان مایلند دموکراتها در مجلس نمایندگان اکثریت را داشته باشند تا برنامههای ترامپ را مهار کنند. اقدامات ماههای اخیر ترامپ مسلما بر اقتصاد آمریکا فشارهایی وارد خواهد کرد و بهتر است نیرویی برای جلوگیری از تداوم این اقدامات وجود داشته باشد. در واقع نظرسنجیها نشان میدهد اشتیاق طرفداران حزب دموکرات برای حضور در پای صندوقهای رای پیش از انتخابات میاندورهای قبل است و این امر حاصل اقدامات ترامپ در دو سال گذشته است. از این جهت ترامپ به حزب دموکرات لطفی بزرگ کرده است.
اما اگر شرایط و ترکیب کنگره به همین شکل کنونی باقی بماند وضعیت اقتصاد آمریکا چگونه خواهد شد؟ نخستین موضوع مهم، برنامههای حمایتی مالی دولت آمریکاست. سال گذشته ترامپ برای بالا بردن نرخ رشد اقتصادی این کشور که از سال ۲۰۰۹ پایین باقی مانده بود برنامه کاهش مالیات شرکتها و اشخاص را امضا کرد. طی حدود یک سالی که از اجرای این برنامه میگذرد وضعیت شرکتها بهتر شده و شاخصهای بورس آمریکا به رکوردهای جدید رسیده است. همچنین به تدریج مصرفکنندگان تاثیر این برنامه را احساس خواهند کرد. در سه ماه دوم امسال اقتصاد آمریکا رشد بالاتر از ۴ درصد داشته و اگرچه پیشبینی میشود در فصول آینده این نرخ کاهش مییابد اما ترامپ وضعیت مثبت کنونی را حاصل سیاستهای دولت خود و امری مداوم و پایدار توصیف کرده است. البته بانک مرکزی آمریکا معتقد است باید برنامههای حمایتی پولی محدود شود در نتیجه در حال بالا بردن نرخهای بهره است و قصد دارد در این مسیر به حرکت خود ادامه دهد. پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای به معنای اجرای برنامه دوم درخصوص کاهش مالیات هاست و اگر این برنامه اجرا شود ارزش دلار رشد خواهد کرد. مسلما رشد ارزش دلار از نرخ رشد اقتصادی آمریکا و اقتصادهای نوظهور خواهد کاست. از پیش ارزش پولهای ملی در این اقتصادها کاهش یافته و آنها با بحران بازپرداخت بدهیهای خارجی خود مواجه شدهاند.
رونق اقتصادهای نوظهور عموما حاصل استقراض خارجی به ویژه به دلار بوده است و اگر ارزش دلار همچنان بالا رود آنها توانایی بازپرداخت بدهیهای خارجی خود را از دست خواهند داد. پیروزی دموکراتها به کاهش ارزش دلار منجر میشود و این خبری خوب برای شرکتهای بورسی در آمریکاست و سبب رشد اقتصادی این کشور خواهد شد. یک ریسک برای اقتصاد آمریکا و جهان این است که نتیجه انتخابات میاندورهای کنگره به کسب شدن اکثریت از سوی دموکراتها در مجلس نمایندگان منجر نشود. تداوم برنامههای ترامپ که در صورت پیروزی جمهوریخواهان قطعی خواهد بود سبب ضعف در اقتصاد جهان خواهد شد. سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ از جمله اعمال تعرفه بر کالاهای صادراتی دیگر کشورها بهویژه چین، به ضعف تجارت و کاهش نرخ رشد اقتصادی جهان منجر میشود و به نظر میرسد بهتر است ترامپ در دنبال کردن برنامههای خود با موانع و فیلترهایی مواجه شود. صندوق بینالمللی پول و دیگر نهادهای بینالمللی نسبت به تاثیرات منفی سیاستهای ترامپ بارها هشدار دادهاند اما رئیسجمهوری آمریکا توجهی به این هشدارها ندارد. در آینده نزدیک کسری بودجه آمریکا که یک عامل آن کاهش مالیات هاست و نیز رشد قیمت کالاهای مصرفی که حاصل تنشهای تجاری بین آمریکا و چین است شرایط اقتصادی آمریکا را نگرانکننده خواهد کرد.
ارسال نظر