آنچه محققان نمیبینند!
آموزش اقتصادسنجی و روشهای کمی برای تحلیل سیاستها و پدیدههای اقتصادی در ایران نیز بر اساس این منطق انجام میشود. در واقع یادگیری ابزارهای کمی به دانشجویان و پژوهشگران کمک میکند که از یکسو صحت تئوریهای اقتصادی را مورد بررسی قرار دهند و از سوی دیگر، آثار سیاستها و شوکهای مختلف بر متغیرهای اقتصادی را ارزیابی کنند. هرچند آشنایی با ابزارهای کمی برای پژوهشگران در حوزه مطالعات اقتصادی، یک ضرورت به شمار میآید، اما نکته مهم و کلیدی آن است که این ابزارها تنها به فهم بهتر از مسائل اقتصادی کمک میکنند و هدف اصلی علم اقتصاد، اقتصادسنجی یا ابزارهای کمی نیست.
موضوع استفاده از اقتصادسنجی و مدلهای کمی در تحلیل پدیدههای اقتصادی در ایران نیز با توسعه ادبیات اقتصادسنجی و کاربردهای آن در حوزههای مختلف مطالعات اقتصادی گسترش یافته است. هرچند این گسترش یک موفقیت در توسعه آموزش علم اقتصاد و کاربردهای آن در کشور به شمار میآید، اما برخی تهدیدات نیز از این ناحیه متوجه علم اقتصاد بهویژه حوزه کاربردی آن میشود. در این نوشتار تلاش شده است کاربرد اقتصادسنجی در تحلیل سیاستها و پدیدههای اقتصادی در ایران مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
کاربرد روشهای کمی در اقتصاد
آنچنان که اشاره شد بهکارگیری روشهای کمی در تحلیل سیاستها و پدیدههای اقتصادی، جزء لاینفک تحقیقات در علم اقتصاد شناخته شده است. با این نگاه، پژوهشگران زیادی در ایران از ابزارهای کمی و مدلهای مختلف اقتصادسنجی در مطالعات اقتصادی خود بهره میبرند. توسعه این روشها و افزایش تمایل برای بهکارگیری روشهای مختلف و حتی استفاده از روشهای نوین اقتصادسنجی، یک موفقیت در آموزش و پژوهش در علم اقتصاد در کشور به شمار میآید. برای این موفقیت، باید از استادان این حوزه تقدیر و تشکر نیز بهعمل آید که زمینه توسعه ابزارهای کمی در تحلیلهای اقتصادی را فراهم میکنند.
امروزه تقریبا در تمام تحقیقات دانشگاهی کشور از جمله پایاننامهها، رسالهها، تحقیقات کاربردی و تحقیقات در سایر مراکز پژوهشی از روشهای کمی و مدلهای اقتصادسنجی استفاده میشود. حتی این موضوع بهعنوان یک اصل در ارزیابی علمی بودن یا نبودن بیشتر مقالات پژوهشی در مجلات داخلی نیز پذیرفته شده است. چنین نگاهی به نقش اقتصادسنجی و ابزارهای کمی در مطالعات اقتصادی میتواند آسیبجدی به تحلیل سیاستها و پدیدههای اقتصادی در کشور وارد کند. از جمله مهمترین این تهدیدات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- هدف قرار گرفتن ابزارهای کمی به جای علم اقتصاد: گسترش بیش از اندازه و توجه ویژه به کاربرد اقتصادسنجی در تحلیل سیاستها و پدیدههای اقتصادی، ممکن است موجب شود تحقیقات اقتصادی، خالی از مباحث نظری شده و تنها نتایج حاصل از بهکارگیری روشهای کمی مبنای تحلیلها قرار گیرد. این امر برای تحقیقات اقتصادی بسیار خطرناک بوده و علم اقتصاد و کاربردهای تجربی آن را منحرف میکند.
۲- بهکارگیری روشهای نادرست در تحلیلهای اقتصادی: توجه ویژه به کاربرد اقتصادسنجی و روشهای کمی در تحقیقات اقتصادی ممکن است موجب شود که نتایج تحقیقات از قبل تعیین شده و نتایج بهدست آمده از بهکارگیری روشهای کمی مورد استفاده متناسب با نتایج از قبل تعیین شده، دستکاری شود. این موضوع در برخی از مطالعات داخلی مشاهده میشود و پژوهشگران در سطوح مختلف برای دستیابی به نتایج مدنظر، اقدام به دستکاری در نتایج میکنند و این امر زمینه تخلفات علمی در تحقیقات اقتصادی را افزایش میدهد.
۳- ناآشنایی دقیق با روشهای کمی و بهکارگیری نادرست آنها: نتایج بهدست آمده از تحقیقات اقتصادی به روشهای مورد استفاده در بیشتر موارد، وابسته است. با توجه به اینکه روشهای کمی متعددی قابلیت کاربرد در مطالعات اقتصادی را دارند، ازاینرو، شناخت ناقص یا آشنایی غیردقیق با روشهای کمی میتواند منجر به انحراف در نتایج تحقیقات اقتصادی شود و سیاستهای بهدستآمده از این تحقیقات میتواند زمینه انحراف در سیاستگذاریهای اقتصادی در کشور را بهدنبال داشته باشد.
جمعبندی و پیشنهادها
با توجه به موارد یادشده، نقش اقتصادسنجی و ابزارهای کمی در تحلیل سیاستها و پدیدههای اقتصادی در هر اقتصادی از جمله اقتصاد ایران، غیرقابل انکار است، اما نکته مهم آن است که باید توجه ویژهای به نقش مدلهای اقتصادسنجی و ابزارهای کمی در تحلیلهای اقتصادی شود. اعطای سهم بالا به روشهای کمی، ممکن است مطالعات اقتصادی را تهی کند و تحلیلهای اقتصادی را ضعیف نماید. چرا که محدودیتهای روشهای اقتصادسنجی و ابزارهای کمی از یکسو و محدودیتها و ضعفهای تولید داده از سوی دیگر بهویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، میتواند انحراف در مطالعات اقتصادی را موجب شود.
متاسفانه مواردی از این انحرافات در مطالعات اقتصادی در داخل کشور به شکلهای مختلف آن قابل مشاهده است. در صورتی که این انحرافات کنترل نشوند، تداوم آنها میتواند کاربرد علم اقتصاد در ایران را به یک علم صرفا آماری تبدیل کند. این موضوع هم برای آینده علم اقتصاد در کشور و هم برای کاربرد علم اقتصاد در اقتصاد کشور، تهدید جدی به شمار میآید.
توجه به موارد زیر میتواند نقش کلیدی در کاهش انحرافات در بهکارگیری اقتصادسنجی و ابزارهای کمی در مطالعات اقتصادی در کشور داشته باشد:
۱- شناخت دقیق اقتصادسنجی و ابزارهای کمی: با توجه به تنوع بالا و تخصصی بودن حوزههای نظری و کاربردی اقتصادسنجی و ابزارهای کمی در رشته اقتصاد، ضروری است آموزش دقیق و علمی اقتصادسنجی و ابزارهای کمی از سوی متخصصان این حوزهها به دانشجویان و پژوهشگران اقتصادی ارائه شود.
۲- رعایت جانب احتیاط در تحلیلهای اقتصادی: با توجه به اینکه بهکارگیری اقتصادسنجی و روشهای ابزاری در تحلیلهای اقتصادی با ماهیت دادهها و صحت آنها حساسیت بالا دارد، ضروری است نتایج حاصل از تحقیقات اقتصادی انجام شده با استفاده از روشهای کمی و اقتصادسنجی، با احتیاط مورد استفاده قرار گیرد.
۳- بهبود کیفیت دادهها و افزایش صحت دادهها: با توجه به اینکه نتایج حاصل از بهکارگیری اقتصادسنجی و روشهای کمی به دادههای مورد استفاده حساس هستند و کیفیت دادهها میتواند نتایج بهدستآمده را تحت تاثیر قرار دهد، ازاینرو، ضروری است واحدهای تولیدکننده داده در کشور برای افزایش کیفیت دادهها و صحت آنها، کارهای پژوهشی و علمی انجام دهند.
ارسال نظر