مزیتهای بومی
ایران بهعنوان یکی از کهنترین مراکز تمدنی بشر و یکی از ۱۰ کشور برتر از لحاظ وجود منابع طبیعی، پتانسیل بالایی در حوزههای مختلف گردشگری خصوصا گردشگری روستایی دارد. وجود روستاهایی با قدمت چندین و چند هزار ساله، خود موید این مطلب است. گرچه استفاده از این پتانسیل جز با شناخت، برنامهریزی و حمایت اولیه دولت میسر نخواهد بود. اما حرکتهای مردمی و سرمایهگذاریهای شخصی، همانند آنچه در خور و بیابانک استان اصفهان اتفاق افتاد، نیز میتواند در صورت توجه به اثرات منفی گردشگری راهی به سمت توسعه و خلق موقعیتهای شغلی جدید بیابد. سرگذشت، تاریخ، فرهنگ، اقلیم و جغرافیای متفاوت موجب ایجاد تفاوتهایی در روحیات، سبک زندگی و سنتهای معماری مناطق مختلف کشور شده است. این تفاوتها پایه و اساس رونق گردشگری را رقم میزند. اساسا گردشگری بر پایه همین تفاوتهاست که شکل میگیرد و رونق هر مقصد جز نتیجه هوشمندی برنامهریزان در شناخت تفاوتهای مقصد و مبدا نیست.
تعریف و انواع
گردشگری انواع مختلفی دارد. یکی از گونههای گردشگری که در سالهای اخیر مورد توجه گردشگران قرار گرفته است، گردشگری روستایی است. تاریخ گردشگری نسلهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. نسل غالب گردشگری امروز را گردشگرانی تشکیل میدهند که علاقهمندی بیشتری به طبیعت، فرهنگ و ساختارهای سنتی جامعه میزبان دارند. این گردشگران علاقهمند به حضور در جوامع روستایی و سنتی را شهروند-گردشگر مینامند. شهروند- گردشگران خسته از دنیای صنعتی امروز، کنجکاوی بیشتری نسبت به ریشههای تاریخی و فرهنگی بشر دارند و پاسخ آن را بیشتر در سفر به محیطهای بکر و جوامع روستایی، زندگی در کنار خانوادههای روستایی و مشارکت در زندگی روستایی جستوجو میکنند. بر همین اساس، در گردشگری روستایی این محیط و جامعه محلی است که جاذبه اصلی قلمداد میشود و گردشگران را جذب میکند.
با این مقدمه، گردشگری روستایی را میتوان ارائه خدمات، برای فروش جاذبههای طبیعی و فرهنگی دانست که بهصورت خداداد در سرزمینی خاص وجود داشته یا نتیجه دستاوردهای فرهنگی باشد که طی قرنها توسط مردمان آن سرزمین حفظ شدهاند. سازمان جهانی گردشگری نیز، گردشگری روستایی را به معنای سفر به مناطق روستایی و فعالیتهایی میداند که گردشگر در نواحی روستایی و نواحی غیرشهری دور از محل اقامت و کار خود انجام میدهد. گردشگری طبیعی، گردشگری فرهنگی، بومگردی و گردشگری مزرعه از گونههای مختلف گردشگری روستایی قلمداد میشوند. هر یک از این انواع گردشگری دارای معیارها و زیرمعیارهایی است که هر روستا میتواند با توجه به قابلیتهای خود نقش گردشگری بیشتری به آن بخشد. بهعنوان مثال روستایی که دارای میراث ملموس و ناملموس بیشتری است، نقش گردشگری فرهنگی در آن پررنگتر است تا گردشگری مزرعه و روستایی که دارای یک محصول خاص کشاورزی است و نقش گردشگری مزرعه در آن از سایر انواع گردشگری روستایی پررنگتر است.
تاثیرات در توسعه اقتصادی و فرهنگی
گردشگری یکی از در دسترسترین راهها برای تقویت توان اقتصادی روستا و خروج نواحی روستایی از رکود و زوال است. با تغییر نسل گردشگران و تغییر تقاضای سفر از مکانها و مقاصد شناختهشدهتر به جاذبهها و محلهای ناشناخته و کمتر شناختهشده، روستاها این فرصت را پیدا کردهاند که وجه گردشگری را نیز به سایر وجوه اقتصادی خود اضافه کنند. با توجه به تاثیرپذیری بیشتر گردشگری از عوامل خارجی، گردشگری هیچگاه نباید بهعنوان معیشت غالب؛ جایگزین فعالیتهای اقتصادی کهنی از قبیل کشاورزی، دامداری و صیادی شود. گردشگری روستایی همپیوند با پایداری در حقیقت استفاده از الگوهای سنتی معیشت و استفاده از این مزیت رقابتی برای جذب گردشگران است، چرا که توازن در حفظ و استفاده از سرمایهها یکی از اصول توسعه پایدار و حافظ یک جامعه سالم است. کار بزرگ گردشگری روستایی اما؛ حفظ فرهنگ، سنت، آداب، رسوم و آیینهای بومی بهعنوان دارایی اصلی جامعه محلی است.
دغدغه از بین رفتن ساختار روستا دغدغهای جهانی است و یکی از عوامل توجه به گردشگری روستایی از جانب گردشگران به شمار میرود. وندل بری شاعر و فعال محیط زیست آمریکایی در مورد وضعیت امروز روستاها مینویسد: «روستاییان همانند مردمان شهر زندگی میکنند... برای جلوگیری از زوال، استانداردهای اجتماعی و اقتصادی شهر را پذیرفتهاند... دانش و حافظه محلی به فراموشی سپرده شده است و فرهنگ محلی درحال از بین رفتن است...» توسعه گردشگری به منظور حفظ فرهنگ همانند شمشیری دو لبه عمل میکند. برای مثال امکان دارد جامعه محلی برای خوشایند گردشگر بخشی از هویت فرهنگی خود را کمرنگ کرده و حتی بخشی را تغییر دهد. برای همین است که تمامی برنامهریزان گردشگری نقش جامعه محلی را در نگاشتن سند توسعه، دارای اولویت میدانند.
گردشگری روستایی در ایران
کشور ایران مزیت نسبی بالایی برای توسعه گردشگری روستایی دارد. ایران به علت وجود سابقه کهن فرهنگی، اقلیم چهارفصل، عرض و طول جغرافیایی مناسب، توپوگرافی و اقلیم نسبتا بکر مانده روستایی در این شاخه از گردشگری دارای توان رقابتی بالاتری است. به این منظور دولت باید اقدامات لازم در جهت بهبود وضعیت بخش عرضه گردشگری را در دستور کار خود قرار میداد. اولین گامی که در این راستا برداشته شد تبدیل خانهها و عمارتهای قدیمی روستایی به اقامتگاههای بومگردی بود. ایجاد اقامتگاه بومگردی با سابقهای بیش از یک دهه، توسط بخش خصوصی شکل گرفت. این تجربه موفق رفته رفته در اغلب روستاها پذیرفته شد و سرانجام در چند سال اخیر، پشتیبانی دولت و تخصیص تسهیلات کمبهره (با وجود کم و کاستیهای بیشمار) موجب تقویت بیشتر آن شد.
فعالیت عمده این تاسیسات گردشگری، فروش داشتههای تاریخی، فرهنگی و معنوی جوامع محلی است که اقامتگاه در آن قرار گرفته است. مشارکت در حیات اقتصادی و اجتماعی یک فرد ساکن در روستا و فروش این جذابیت بهعنوان یک کالا و محصول دلیل عمده افزایش اقامتگاههای بومگردی است. احیای بسیاری از محصولات صنایع دستی، خوراکیها و هویتبخشی به یک فرد ساکن روستا نیز نتیجه مستقیم ایجاد اقامتگاههای بومگردی بود. دغدغه اصلی اما از آن جهت است که این طرح بدون هیچگونه برنامهریزی منسجمی صورت اجرا به خود گرفته و به همین دلیل تضمینی برای پایداری نخواهد یافت. افزایش کمی تعداد اقامتگاهها بدون هیچ فرآیند بازدارندهای ادامه دارد و این عدم توجه به توازن عرضه و تقاضا موجب تضعیف کسب و کارهایی مرتبط با این فعالیت میشود.
فرهنگ و اجتماع محلی بهعنوان یک کالا
توسعه گردشگری روستایی «میتواند اثرات مختلفی بر محیط روستایی داشته باشد و ممکن است تغییرات متنوعی در سبک و روش زندگی روستایی ایجاد کند.» در این نوع گردشگری، فرهنگ و میراث جوامع محلی؛ انگیزه اصلی برای سفر است. این کالایی شدن فرهنگ را میتوان تحت عنوان اقتصاد فرهنگ قلمداد کرد. اثرات اقتصادی مثبت اگر همراه با تغییرات عمده فرهنگی در جوامع محلی و از بین رفتن شکل و ساختار کلی فرهنگها باشد، در تضاد با منافع جمعی و اصول توسعه پایدار است. به همین دلیل در گردشگری روستایی عمده توجه برنامهریزان و فعالان حوزه گردشگری باید اهمیت بیشتر وجوه فرهنگی به وجوه اقتصادی باشد و همانگونه که به دنبال راههایی برای کسب درآمد از طریق فرهنگ محلی هستند، باید راهکارهایی برای جلوگیری از آسیبهای وارده به فرهنگ و سنن مردم جامعه محلی بیابند.
ارسال نظر