استراتژی مبهم دموکراتها
اکثر آنها در نهایت با توجه به موضوع اوکراین به این نتیجه رسیدهاند که استیضاح ایده خوبی است یا لااقل اجتنابناپذیر است. اقدام نکردن یعنی بیتفاوت بودن در قبال اقدامات یکی از فاسدترین روسایجمهوری تاریخ معاصر. استیضاح یک اقدام مبتنیبر قانون اساسی است و اگر اکنون نه، پس چه وقت باید این اقدام انجام شود؟ احتمالا تعدادی از نمایندگان دموکرات مجلس نمایندگان درباره انجام استیضاح تردید داشتند، اما گزینهای جز همراه شدن با جمع وجود نداشت. این دموکراسی است و آنها باید نسبت به مردمی که به ایشان رای دادهاند مسوولیت خود را ایفا کنند و اکثریت دموکراتها خواهان استیضاح ترامپ بودند.
اما سوال مهم این است که آیا استیضاح ترامپ، سال آینده و پس از آن، برای دموکراتها مفید است؟ از لحاظ تکنیکی، بسیار بعید است استیضاح ترامپ از سوی دموکراتها سبب کاهش حمایتها از او شود. بیش از دو ماه است که نانسی پلوسی تحقیقات مربوط به استیضاح وی را آغاز کرده با این حال نتیجه نظرسنجیها درباره ترامپ تغییری نکرده و این نشاندهنده عدم انعطاف ساختار سیاسی در آمریکا است. آنچه سیاستمداران میگویند یا انجام میدهند (یا انجام نمیدهند) اثرات بسیار ناچیزی بر دیدگاه رایدهندگان دارد و اکثر آنها از پیش تصمیمشان را گرفتهاند. هنگامی که ترامپ گفت اگر وسط خیابان پنجم به کسی شلیک کند تعداد طرفدارانش کم نخواهد شد در واقع او در حال توصیف کشوری بود که در آن دیدگاه طرفداران ترامپ کاملا غیر قابل تغییر است.
اما روند استیضاح بر انتخابات سال آینده اثر خواهد داشت حتی اگر بر دیدگاه مردم اثر معنادار نداشته باشد. نخست آنکه موضوع استیضاح، گفتمان عمومی و بحثهای نامزدهای دموکرات انتخابات را به خود جلب خواهد کرد، در نتیجه به مسائل مهمتر توجه نخواهد شد. ۱۱ ماه تا انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده و به احتمال زیاد تا آن زمان بخش بزرگی از اظهارنظرهای دموکراتها به مسائل مربوط به استیضاح اختصاص پیدا میکند. بعید است این وضعیت به نفع دموکراتها باشد. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ تمرکز بر نقاط ضعف ترامپ به جای ارائه دیدگاه منطقی و برنامههای جذاب و قابل اجرا برای آینده کشور، به نفع دموکراتها تمام نشد. نکته دوم این است که یک استیضاح تمامعیار و جنجالی سبب میشود دموکراتها نتوانند از نقطه قوت طبیعی خود یعنی هدایت خشم مردم علیه نابرابری عظیم و بیعدالتی اقتصادی استفاده کنند. احتمالا جو بایدن رقیب اصلی ترامپ در مبارزات انتخاباتی سال آینده، خود را فردی با ویژگیهایی غیر از ویژگیهای ترامپ معرفی خواهد کرد. برنی سندرز و الیزابت وارن نیز تقریبا، در حال طی کردن چنین مسیری هستند اما آمریکا به رئیسجمهوری نیاز دارد که با شناسایی ساختارهای معیوب زمینه رفع مشکلات، نابرابریها و... را فراهم کند، نه رئیسجمهوری که صرفا اعلام میکند مانند ترامپ نیست.
نکته بعدی این است که حتی اگر در نهایت ترامپ برکنار شود این رویداد طرفداران او را به این نتیجه میرساند که اجازه داده نمیشود صدایشان شنیده شود و نگاه دهها میلیون آمریکایی به دموکراسی منفی خواهد شد. پدید آمدن این باور در بین گروهی عظیم از رایدهندگان که سرنوشت آنها نه بهوسیله رای، بلکه از سوی گروهی از دموکراتها تعیین شده، لطمه بزرگی به مشروعیت دموکراتیک سیستم حاکم بر آمریکا وارد خواهد کرد و این لطمه چنان بزرگ است که حتی خود دموکراتها نسبت به آن هشدار دادهاند. در حال حاضر دو گزینه وجود دارد: استیضاح بدون برکناری و سپس پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده یا استیضاح بدون برکناری و سپس شکست ترامپ در آن انتخابات. طولانی شدن روند استیضاح، پیروزی احتمالی نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را تحتتاثیر قرار خواهد داد و بسیاری از جمهوریخواهان این پیروزی را غیر مشروع قلمداد خواهند کرد. اگر ترامپ در انتخابات سال آینده پیروز شود، طرفداران دموکراتها بسیار بیشتر از حالا او را یک رئیسجمهوری نامشروع قلمداد خواهند کرد و درباره روند دموکراتیک دچار تردید خواهند شد. آنها حق دارند بپرسند چطور میشود آمریکاییها پس از این همه رویداد و اطلاعات که از اقدامات ترامپ دارند بار دیگر او را انتخاب کنند.
تردیدی وجود ندارد که دموکراتها باید اقداماتی انجام دهند. ترامپ رفتار غیرقانونی داشته و این رفتار باید جایی ثبت شود. احتمالا دموکراتها با ورود به فرآیند استیضاح ترامپ کار درستی انجام دادهاند؛ اما بهای این کار را آمریکاییها پرداخت میکنند. در هفتهها و ماههای آینده بسیاری از جنبههای مبهم روند استیضاح شفاف خواهد شد و اثرات این استیضاح بر جامعه آمریکا نمایان میشود.