نظام مالیاتی در بازار مسکن
هماکنون حجم قابلتوجهی از واحدهای مسکونی خالی از سکنه، بهویژه در کلانشهرها، در اختیار ملاکان و سفتهبازها قرار دارد که عرضه آنها به بازار مسکن با استفاده از اهرمهای مالیاتی موثر، میتواند بهعنوان یک اقدام فوری، هدف ساماندهی قیمتی و افزایش عرضه ملک را به نفع تقاضای مصرفی آپارتمانها محقق کند.
در بسیاری از کشورهای دنیا، از اهرمهای مالیاتی موثر بهمنظور مقابله با سفتهبازی و سوداگری استفاده میشود. متداولترین شکل مالیاتی که در عین حال موثرترین مالیات برای کنترل سطح قیمتها و همچنین ترغیب مالکان به عرضه واحدهای مسکونی به بازار به نفع تقاضای مصرفی است، مالیات سالانه املاک است که به طور متوسط بین ۵/ ۰ تا ۵ /۱ درصد ارزش روز واحدهای مسکونی است و از همه مالکان دریافت میشود.
رقم این مالیاتها بهگونهای است که هزینه ملکی برای سفتهبازها بسیار افزایش خواهد یافت؛ در نتیجه، سوداگری ملکی، گزینه مناسبی برای موجسواری سفتهبازها روی نوسانات قیمتی نخواهد بود.
در برخی کشورها این مالیاتها با عنوان شارژ شهری دریافت میشود. در حالی که دریافت مالیات سالانه از واحدهای مسکونی، بهعنوان یک روش آنی برای افزایش عرضه مسکن، بهخصوص در کلانشهرها توصیه میشود، تاکنون دولتها هیچ برنامهای برای تصویب دریافت این مالیات نداشتهاند و تنها قانون دریافت مالیات از خانههای خالی مصوب شده است که اجرای آن هم به دلیل ضعف زیرساختی برای چندمین بار با تاخیر مواجه شده است.
گروهی از کارشناسان معتقدند، در شرایطی که به دلیل شکاف بین عرضه و تقاضای مسکن، لازم است دولت سیاستهای عرضه جدید به بازار مسکن (البته در شکل و تیراژ واقعبینانه و احداث در مکانهای مناسب) را دنبال کند، اجرای سیاستهای مالیاتی موثر، همچون دریافت مالیات سالانه املاک، میتواند فورا بخشی از نیاز جامعه به واحدهای مسکونی را پاسخ دهد. ممکن است این مالیاتها نتوانند همه نیاز جامعه به مسکن را برآورده کنند، اما به طور قطع، در پاسخ به بخشی از نیاز از یکسو و ایجاد هزینه و ریسک برای سفتهبازی که به ایجاد التهاب قیمتی در بازار ملک منجر میشود، موثر خواهد بود.