کسب منافع حداکثری از روابط با همسایگان

ابراهیم رئیسی در مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری با اشاره به دگرگونی‌‌‌های جهان کنونی تاکید کرد که تامین منافع ملت‌‌‌ها منوط به درک جهان جدید و تعامل راهبردی با قدرت‌‌‌های نوظهور و سیاست خارجی موفق و متوازن است. از این ‌‌‌رو دولت سیزدهم از ابتدای فعالیت سیاست خارجی خود با محوریت سیاست همسایگی، به دنبال عملیاتی کردن مزیت‌‌‌های نسبی بالفعل ایران در محیط پایدار منطقه‌‌‌ای بوده است. به عبارت دیگر، سیاست همسایگی در دولت سیزدهم، یک نگاه راهبردی است که رئیس‌جمهور به‌طور خاص، محوریت آن را بر عهده دارد تا بتوان از ظرفیت‌‌‌هایی که در کشورهای همسایه وجود دارد برای ارتقای تعاملات منطقه‌ای نهایت بهره را برد.

حضور در نشست شانگهای، ادامه رایزنی‌‌‌ها با عربستان برای حل‌وفصل موارد اختلاف، سفر به قطر و همچنین سفر به روسیه، علاوه بر ضرورت دیپلماتیک، نوعی اقدام راهبردی با نگاه آسیب‌شناسانه دولت سیزدهم به سیاست خارجی یک‌دهه گذشته بود. محور این سیاست این بوده که شکل‌‌‌گیری محیط پایدار با محوریت همسایگان و وجود حداقل ثبات سیاسی و امنیتی، به شکلی که بتوان در سطح تاکتیکی و راهبردی برنامه‌‌‌ها و اولویت‌‌‌های کشور را دنبال کرد، اولویت مورد تاکید رئیس‌جمهور و دستگاه دیپلماسی است. این اولویت با توجه به این اتفاق‌نظر که به‌رغم وجود ظرفیت بالقوه جغرافیایی، محیط پیرامونی ایران به دلایل مختلف از جمله بی‌‌‌ثباتی سیاسی (با زمینه تعارضات منافع در بین گروه‌‌‌های مختلف) و مداخلات خارجی در حال حاضر ناپایدار است، می‌‌‌تواند گام صحیحی تلقی شود.

وابستگی سیاسی - امنیتی برخی کشورهای منطقه، زمینه نفوذپذیری منطقه و در نتیجه مداخلات خارجی را فراهم کرده است. از این رو بخش اصلی رسالت و سیاست خارجی ایران در سطح منطقه‌‌‌ای باید معطوف به کمک به پایدار کردن این محیط باشد. اتخاذ سیاست خارجی مبتنی بر همسایگی جدید از سوی دولت سیزدهم، در آغاز هزاره جدید شمسی، به معنای اتخاذ راهبردها و سیاست‌‌‌های بین‌المللی و منطقه‌‌‌ای مشخص است که ضمن در نظر گرفتن تحولات و تغییرات کلان در سطح نظام بین‌الملل، می‌‌‌تواند مزیت صرفا جغرافیایی ایران را (دومین کشور پر همسایه جهان) به مزیت ژئوپلیتیکی تبدیل کرده و زمینه تامین منافع ملی ایران را به شکل بهتری فراهم کند. دولت سیزدهم در سطح رئیس‌جمهور، وزیر امورخارجه و دستگاه دیپلماسی، با اولویت قرار دادن سیاست همسایگی ناشی از درهم‌‌‌تنیدگی فرهنگی و تاریخی ایران با کشورهای منطقه، نه صرفا به دنبال یک ژست گفتمانی، بلکه به معنای واقعی کلمه به دنبال کسب منافع حداکثری از این ویژگی ممتاز است؛ زیرا این باور وجود دارد که اهداف تعیین‌شده در سیاست همسایگی، صرفا با طرح کلامی و گفتمانی به دست نمی‌‌‌آید. دولت سیزدهم در سطح راهبردی به‌خوبی درک کرده است که اصولا مجاورت جغرافیایی صرف، به خودی خود شاخص ضعیفی برای صحبت از موفقیت یا طرح بحث درباره اهمیت آن است. بنابراین رویکرد متناسب با کشورهای همسایگان، انعطاف‌‌‌پذیری در تعاملات سیاسی- امنیتی، روزآمد کردن چابک قوانین تجاری و اتحاذ مسوولیت مشترک در مواجهه با مخاطرات بخشی از این راهبرد است.

دولت سیزدهم این فرصت را دارد تا با باز کردن باب گفت‌وگو در قالب تعاملات اقتصادی و فرهنگی و در نتیجه موفقیت آن و ادامه گفت‌وگو در حوزه‌‌‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی، خلأ بنیادین سیاست همسایگی را پر کند. این ظرفیت‌‌‌ها می‌‌‌توانند با افزایش پویایی‌‌‌های دیپلماتیک کشور و فراهم آوردن زمین بازی جدید برای ایران، ظرفیت‌‌‌های بسیاری به اقتصاد، سیاست و امنیت ایران اضافه کنند. در صورت موفقیت این طرح، دیگر نیازی به پرداخت هزینه‌‌‌های سنگین برای امنیتی‌‌‌زدایی کردن از روابط با کشورهای منطقه نخواهد بود. از سوی دیگر، با پیگیری سیاست همسایگی، ضریب تحریم‌‌‌ناپذیری و بازدارندگی ایران در برابر فشارهای غرب افزایش پیدا خواهد کرد.