جای خالی خاورمیانه
وی نوشته است: عجیب نیست که سند NSS در توجه نظری و عملی به مقوله دموکراسی تا این اندازه بحث دارد. مبارزه طولانی بین دموکراسیها و سیستمهای خودکامه، نشانه متمایز سیاست خارجی دولت بایدن است. در گذشته، من از تمایل دولت به ابزاری کردن دموکراسی انتقاد کردهام؛ چون قدرت و ارزش اقدامات دولت به توانایی سیاستها در تولید نتایج «خوب» بستگی دارد. پیشتر در یادداشت «مشکل دموکراسی» بحث کردم که این طرز تفکر درباره ایدههای دموکراتیک بهراحتی میتواند به عدمانسجام منجر شود. البته سیاستگذاران در برخی مواقع چارهای جز عدمانسجام ندارند. جهان پیچیده است. با این حال، شناسایی این تنشها با پیشبینی اینکه چه زمانی ممکن است برای سیاست خارجی ایالاتمتحده مشکل ایجاد کند، نکته ارزشمندی است که باید به آنها توجه شود؛ چون معمولا و به سیاق همیشه، آنها کار خود را خواهند کرد.
به عنوان مثال سند NSS میگوید: «بسیاری از کشورهای غیردموکراسی با پیشبینی این رفتارها به دموکراسیهای جهان میپیوندند.» رفتارهای مورد بحث در سند هم عبارتند از: «راه انداختن یا آماده شدن برای جنگهای تجاوزکارانه، تضعیف فعال فرآیندهای سیاسی دموکراتیک سایر کشورها و استفاده از فناوری و زنجیره تامین برای توسعه زور و دیکتاتوری.» این استراتژی، روسیه و چین را به عنوان کشورهایی که چنین رفتارهایی را نادیده میگیرند، مشخص میکند. اما دلیلی که آنها این کار را نمیکنند به این واقعیت مربوط میشود که آنها غیردموکراتیک هستند.
ممکن است کسی با ارزیابی من مخالفت کند و کشورهای غیردموکراتیک عرب را بهعنوان کسانی که رفتارهای تهاجمی ذکرشده را نادیده میگیرند، برجسته کند؛ اما حتی این نیز دقیق نخواهد بود. دو تن از نزدیکترین متحدان آمریکا در منطقه - عربستانسعودی و امارات متحده عربی - جنگهای تهاجمی را بهویژه در یمن به راه انداختهاند یا به طور فعال، فرآیندهای دموکراتیک را در کشورهای دیگر (تونس و مصر) تضعیف میکنند و از فناوری یا زنجیرههای تامین برای اجبار استفاده میکنند.
مرور این دلایل آموزنده است؛ چرا که برای چنین رژیمهایی راه دیگری وجود ندارد. این ماهیت رژیمهای اقتدارگراست که زمانی که بر منطقه مسلط هستند، فرآیندهای دموکراتیک را در سایر نقاط منطقه تضعیف میکنند. صرف وجود ضدالگوهای دموکراتیک یادآوری دائمی در این باره است. بنابراین باید گفت این روزها، خاورمیانه بهراحتی به عنوان یک عامل حواسپرتی نادیده گرفته میشود. اما تا آنجا که ممکن است، این منطقه آزمایشگاهی برای تضادهای موجود در قلب سیاست آمریکا باقی میماند؛ تا جایی که استراتژی «اول دموکراسی» یک اصل سازماندهی در رویارویی با چین و روسیه است، دولتهای ایالاتمتحده - دیر یا زود- چارهای جز توجه به واقعیتهای غیردموکراتیکترین منطقه جهان نخواهند داشت.