لطمه به اعتبار شی
تحلیلگرانی که تظاهراتهای کنونی را بزرگترین تظاهراتها از سال ۱۹۸۹ توصیف میکنند، در اشتباه هستند. در دوران ریاستجمهوری جیانگ زمین و هو جینتائو تظاهراتهای بسیار گستردهای با حضور دهها هزار نفر یا بیشتر برگزار شد و تظاهرکنندگان ساختمانهای دولتی را تخریب کردند. تظاهراتهای کنونی در شهرهای مختلف چین بسیار کوچک هستند و تنها چند نفر در آنها شرکت کردهاند. اما آنچه سبب اهمیت این تظاهراتها شده، سلطه فراگیر شیجین پینگ در ۰ سال گذشته و سرکوب شدید مخالفان در این سالها بوده است.
یک عامل مشترک نارضایتیهای اخیر سیاست «تحمل صفر» دولت در مقابله با همهگیری است که سبب شده است مردم به ستوه آیند. رویکرد شی به موضوع مهار کرونا سبب شده است تا مردم از آزادیهای فردی و حقوق خود محروم شوند و طی این مدت اجرای سیاستهای یادشده رویدادهای تلخ متعدد رخ داده است. یکی از آنها آتشسوزی در آپارتمانی در مرکز استان شینجیانگ است که به مرگ حداقل ۱۰نفر منجر شد و با این رویداد، جرقه اعتراضات دانشجویی و مردمی زده شد. طی سهسال گذشته، استانهای گوناگون چین بارها قرنطینه شدند و مردم آن تدابیر سختگیرانه را تحمل کردند. اما تفاوت آن دوره با اواخر ماه قبل که قرنطینهها تحمل نشد چه بود؟
یکی از مهمترین رویدادها، اعلام سیاست «۲۰بندی» در اوایل ماه گذشته درباره کنترل همهگیری بود. در این سیاست وعده داده شده بود که بهتدریج محدودیتها لغو خواهد شد و مردم بسیار امیدوار بودند که پس از سهسال، شرایط عادی میشود. اما هنگامی که کاهش محدودیتها به افزایش سریع موارد ابتلا به کرونا منجر شد، مقامات مسوول بهسرعت تدابیر سختگیرانهتری را اعمال کردند و به این شکل هرگونه امید به لغو قرنطینهها از میان رفت و صبر مردم به پایان رسید. همه خواهان تغییر هستند؛ اما تا وقتی شی اجازه ندهد چیزی تغییر نمیکند و مردم باید تحمل کنند.
اگرچه به ظاهر تظاهراتها خیلی سریع رخ داد؛ اما اقدامات شی در ۱۰سال حضور در راس قدرت در چین سبب شده بود تا ناآرامیها تقریبا اجتنابناپذیر شوند. درباره بازگرداندهشدن چین به دوره انقلاب فرهنگی از سوی شی هراس وجود داشت؛ اما این کاری نیست که او بهتنهایی بتواند انجام دهد؛ زیرا چین، کرهشمالی نیست. اصلاحات لیبرال که پس از انقلاب فرهنگی انجام شد، مردم چین را با شیوههای دیگر زندگی در جهان آشنا کرد. از سوی دیگر قطع ارتباط با جهان سودی برای شی و حزب کمونیست ندارد. هراس درباره بازگردانده شدن چین به دوره انقلاب فرهنگی نشاندهنده نارضایتی مردم از سیاستها و اقدامات رئیسجمهور طی ۱۰سال گذشته است. شی طی این دوره اقدامات متعددی برای بستن سیستم حاکم بر چین انجام داده؛ اما آنچه در عمل رخ داده، تداوم حرکت کشور به سوی مدرنیته بوده است.
شواهد تاریخی نشان میدهد که طی این نوع دورانهای گذار، افزایش آگاهی مردم از حقوق خود در نهایت به شکلگیری جنبشهای اجتماعی و مقاومت اجتماعی در برابر حکومت، عموما به شکل اقدام جمعی منجر میشود. چین از این قاعده تاریخی مستثنی نیست. یکی از اثرات ایدئولوژیک سالهای اصلاحات، افزایش آگاهی اجتماعی بوده است. آن افزایش آگاهی به جنبش دانشجویی سال ۱۹۸۹ و موجهای بعدی اعتراض مردمی منجر شد. شی ترتیبی داده است تا نیروهای مخالف بهشدت سرکوب شوند؛ اما او هرگز نمیتواند این آگاهی مدنی را از ذهن مردم بزداید. صرفا برای مدتی آگاهی تحت فشار حکومت پنهان میماند؛ اما به محض فراهم شدن زمینه، تقاضا برای آزادی و رعایت حقوق مدنی بار دیگر آغاز میشود.
تغییرات سریع در محیط خارجی چین، انتخاب شی برای سومین دوره به ریاستجمهوری کشور و از همه مهمتر، اجرای سیاست تحمل صفر در قبال همهگیری کرونا سهعاملی هستند که فرصتی استثنایی برای شروع مجدد ناآرامیهای اجتماعی پدید آوردهاند و جنبشی را پدید خواهند آورد که در نهایت به تحول اجتماعی منجر خواهد شد. تنشها در روابط چین و آمریکا موانع بزرگی در برابر توسعه اقتصادی چین پدید آورده است. مشکلات اقتصادی چین تا اندازه زیادی حاصل اقدامات محدودکننده آمریکا و البته سیاست تحمل صفر در قبال همهگیری کروناست. در سالجاری میلادی نرخ رشد اقتصاد چین بسیار پایینتر از متوسط سالهای گذشته بوده و این عامل زمینه را برای موجی بزرگ از ورشکستگی شرکتها، رشد نرخ بیکاری و افول استاندارد زندگی و کیفیت زندگی مردم فراهم کرده است.
بخش اعظم جمعیت چین در دهه ۱۹۷۰ و پس از آن به دنیا آمده است. این افراد فقر را تجربه نکردهاند و نمیتوانند با آن کنار بیایند. مردم نمیتوانند با سختیهای مختلف شخصی و خانوادگی که حاصل همهگیری و مشکلات اقتصادی است سازگار شوند. وجود چنین سختیهایی آنها را برای اعتراض به خیابانها میکشاند. واکنش دولت به وضعیت خطرناک شدتبخشیدن به تمرکز قدرت حزب کمونیست و کنترل جامعه و همزمان تلاش برای توزیع برابر ثروت بوده است. اگرچه این اقدامات در کوتاهمدت انگیزههای مخالفتهای اجتماعی و مدنی را تضعیف میکنند؛ اما در بلندمدت نهتنها نارضایتیها سرکوب نمیشوند، بلکه همزمان با کاهش قدرت کنترل جامعه از سوی حکومت، بر شدت نارضایتیها و اقدام جمعی افزوده میشود.
اگر دولت نتواند به خواست مردم واکنش مناسب نشان دهد، احتمال شروع ناآرامیهای شدید و فراگیر اجتماعی بیشتر خواهد شد. قبل از دوران قدرت شی، یعنی در دوره ریاستجمهوری جیانگ زمین و هو جینتائو، تظاهراتهای گوناگون و بزرگی برگزار میشد؛ اما رونق اقتصاد به تداوم حکمرانی حزب کمونیست منجر شد. آن سالهای رونق سپری شده و در سالهای اخیر بهبود شرایط اقتصادی و توزیع ثروت برای جبران زیانهای حاصل از بیکاری و... کافی نبوده است. این وضعیت در نهایت به افزایش تنازع بین دولت و مردم میانجامد. سهسال از شروع همهگیری کرونا میگذرد و وضعیت شاخصهای اقتصادی چین ناامیدکننده است. فشار ضعف اقتصاد عموما بر اقشار ضعیف و طبقه متوسط جامعه وارد میشود. مردم تا زمانی که میتوانستند شرایط را تحمل کنند این کار را میکردند؛ اما زمانی فرامیرسد که تحمل پایان مییابد.
تظاهراتهایی که در شهرهای چین برگزار میشود و در آن جوانان و دانشجویان نقش برجسته دارند، نشاندهنده بیداری مجدد مردم درباره حقوق خود و مخالفت با سرکوبهای حزب کمونیست است. واکنش دولت به خواست تظاهرکنندگان تعیین خواهد کرد که آیا تظاهراتهای کنونی به رویدادی سراسری علیه شی و حزب کمونیست تبدیل خواهد شد یا نه. اگر دولت به خواسته اصلی مردم یعنی لغو محدودیتهای کرونایی عمل کند، تظاهراتها پایان مییابد؛ اما اگر دولت بخواهد تظاهراتها را طرحریزی نیروهای متخاصم خارجی برای انقلاب رنگی در چین معرفی کند، نیروهای پلیس به سرکوب تظاهراتکنندگان اقدام خواهند کرد و هرگونه خونریزی بر شدت تنازع بین حکومت و مردم خواهد افزود.