یک انتخاب؛ دو مسیر متفاوت
دو دهه است که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور کنونی ترکیه، در قدرت است. او پیوندهایی با شرق و غرب ایجاد کرده؛ اما حکومت اقتدارگرای فزاینده او به اصطکاک با برخی از متحدان غربی این کشور منجر شده است. کمال کلیچداراوغلو، رقیب او از اپوزیسیون، قول داده است که دموکراسی را به ترکیه بازگرداند و حقوق بشر را بهبود بخشد. با این حال، برخی از ترکها این سوال را مطرح میکنند که آیا او در صحنه جهانی میتواند حضوری فعال داشته باشد و تعهدی به امنیت دارد؛ آنگونه که این موضوع را به برند تجاری خود تبدیل کرده است. نظرسنجیها قبل از دور اول انتخابات در ۱۴مه نشان میداد که رأی بین این دو مرد متعادل خواهد بود. اما زمانی که آرا شمارش شد، اردوغان خط بطلانی روی پیشبینیها کشید و اکنون شکست وی از سوی حریف، در ۲۸مه دشوار به نظر میرسد.
بارونس اشتون، مسوول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این موضوع را اینگونه توضیح میدهد: «ترکیه کشوری است که آن را یکی از کشورهای نامتعادل و تابخور توصیف میکنم.» او میگوید: «آنچه در ترکیه از نظر دموکراسی و از نظر جایگاهش در منطقه اتفاق میافتد، تاثیر زیادی بر اروپا، آسیا و البته بر همه مسائل جهانی که همه ما با آن دستوپنجه نرم میکنیم، میگذارد. بنابراین انتخابات در ترکیه واقعا مهم است.» از زمان حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، ترکیه موقعیت خود را بهعنوان یکمیانجی دیپلماتیک ارزشمند تثبیت کرده است. آنکارا برخی از مذاکرات اولیه بین کشورهای متخاصم را تسهیل کرد؛ اما تنها زمانی به پیشرفت واقعی دست یافت که در مورد توافق مهم غلات مذاکره کرد و بهواسطه این مذاکرات، صادرات (غلات) اوکراین از طریق دریای سیاه از سر گرفته شد.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه همچنین به خطوط ارتباطی که با همه -از ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا و جو بایدن، رئیسجمهور ایالاتمتحده تا پوتین، رئیسجمهور روسیه و شیجین پینگ، رئیسجمهور چین- باز نگه میدارد، افتخار میکند. اورن بالتا، استاد روابط بینالملل دانشگاه اوزیگین استانبول میگوید: «ترکیه همیشه این آرزو را داشته که بخشی از غرب باشد.» پروفسور بالتا ادامه میدهد: «این در دو دهه حکومت حزب عدالت و توسعه اردوغان تغییر نکرده است. اما ائتلافهای بینالمللی ترکیه متنوع شدهاند. این کشور آنچه را که «خودمختاری استراتژیک» مینامیم دنبال میکند؛ این ایده که کشورها میتوانند در اتحاد یا همسویی با بیش از یککشور یا چتر امنیتی باشند.»
روابط چندگانه ترکیه و تواناییاش در کنترل آنها ارزشمند است. اما تصویر کاملا گلگون نیست. بهعنوان مثال، اتحاد نظامی ناتو را در نظر بگیرید؛ جایی که نیروهای ترکیه دومین ارتش بزرگ را تشکیل میدهند. اعضای آن بهراحتی موافقت کردند که ورود فنلاند و سوئد باعث تقویت امنیت کل بلوک خواهد شد. ترکیه تنها صدای مخالف بود که عضویت فنلاند را کُند کرد و همچنان به مسدود کردن سوئد ادامه داده است. ترکیه به این سازمان اعلام کرد تا زمانی که سوئد دهها تن از اعضای پ.ک.ک را مسترد نکند، از عضویت این کشور حمایت نخواهد کرد. پ.ک.ک گروه شورشی کرد است که از سال ۱۹۸۴ علیه ترکیه مبارزه مسلحانه انجام داده است.
سلین ناسی، نماینده لندن در مرکز سیاست آنکارا، فکر میکند که تغییر رئیسجمهور میتواند برای روابط با ناتو مفید باشد. کلیچداراوغلو قول داده است که مشکل موسوم به اس- ۴۰۰ را حل کند. استفاده ترکیه از سیستم دفاع موشکی روسیه که ایالاتمتحده، آن را با برنامه جتهای جنگنده اف-۳۵ خود ناسازگار میداند، باعث شده است رابطه ترکیه و آمریکا تیره شود. به همین منظور آمریکا دسترسی ترکیه به اف-۳۵ را در سال ۲۰۱۹ قطع کرد، اما مخالفان قول دادهاند که اقداماتی را برای بازگرداندن آن انجام دهند. ناسی میگوید: «در شرایط کنونی ترکیه یک متحد است؛ اما وفاداری و تعهد این کشور به ناتو زیر سوال است. اجلاس سران گروه۲۰ در بالی را به خاطر بیاورید. ما به آستانه یکجنگ هستهای رسیدیم.» او ادامه میدهد: «نشست اضطراری در آنجا برگزار شد؛ اما ترکیه دعوت نشد. این نشاندهنده موضع مبهم ترکیه در داخل ناتو است. برای غلبه بر این شبهات و قضاوتها، فکر میکنم که باید مشکل اس-۴۰۰ را حل کنیم؛ هر چه زودتر بهتر.»
سپس داستان اتحادیه اروپا وجود دارد. ترکیه در سال ۱۹۹۹ رسما بهعنوان نامزد عضویت شناخته شد. اما این روند در سال ۲۰۱۶ متوقف شد و بروکسل از عملکرد دولت ترکیه در زمینه حقوق بشر و آزادیهای دموکراتیک انتقاد کرد. کلیچداراوغلو و مخالفان میگویند که برای حرکت دوباره همهچیز تلاش خواهند کرد. اما آیا این هدف عملی است؟ ایلنور چِویک، مشاور ارشد رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه چنین فکر نمیکند. او میگوید که رهبر مخالفان «متوهم» است. او میافزاید: اتحادیه اروپا همیشه در راه ما برای عضویت کامل سنگاندازی میکند. کلیچداراوغلو میگوید پس از به قدرت رسیدن، در عرض سهماه محیطی ایجاد میکند که اتحادیه اروپا اجازه میدهد ترکها بدون ویزا سفر کنند. همه اینها توهم است.»
فائق تونای در پاسخ به آن شاعرانه جواب میدهد. او معاون حزب دموکرات، یکی از اعضای ائتلاف کلیچداراوغلو، از اپوزیسیون است. او میگوید: «من رابطه بین اتحادیه اروپا و ترکیه را بهعنوان یک داستان عشق غیرممکن تعریف میکنم.» تونای میافزاید: «مطمئنا، ترکیه اشتباهات زیادی مرتکب شده است. تکالیفی را که اتحادیه اروپا داده بود، انجام نداد؛ آزادی، دموکراسی، حقوق بشر یا هر موضوع دیگری. اما اگر ترکیه بتواند استانداردهای اتحادیه اروپا را بهطور صد درصد رعایت کند، در این صورت عضویت در اتحادیه اروپا یا هر چیز دیگری مهم نیست.»
از دور اول رأیگیری، وضعیت ۶/ ۳میلیون آواره سوری در ترکیه -رقمی که توسط آژانس پناهندگان سازمان ملل ارائه شده است- به موضوعی کلیدی تبدیل شده است. در کمپین اولیه، هر دو طرف قول دادند که تا حد امکان تعداد زیادی از پناهجویان سوری را ظرف چند هفته پس از انتخابات ریاستجمهوری به خانه بازگردانند. اما با نزدیکتر شدن به دور دوم، این امر به موضوع کلیدی برای بحث تبدیل شده است و هر دو نامزد برای اتخاذ تندروترین موضع در این زمینه، رقابت و تلاش میکنند.
این لحظهای نگرانکننده برای سوریهاست؛ زیرا میترسند به کشوری بازگردانده شوند که هنوز برای بسیاری امن نیست. اگر ترکیه به حمایت خود پایان دهد، این امر میتواند برای جهان گستردهتر دردسر ایجاد کند و باید با آن کنار بیاید. تاریخچه ترکیه در مورد حقوق و آزادیها همچنان روابط این کشور با غرب را پیچیده میکند. اگر اپوزیسیون پیروز شود، اصرار دارد که اوضاع را بهتر میکند و تعهد به بازگشت به دموکراسی یکی از پیامهای اصلی مبارزات انتخاباتی آن بوده است. سلین ناسی از مرکز سیاست آنکارا میگوید: «اگر تحت حکومت دیگری شاهد بهبود حقوق دموکراتیک و آزادی بیان باشیم، این امر باعث بهبود وجهه ترکیه در عرصه بینالمللی خواهد شد. پیروزی اردوغان همچنین به این معنی است که زندانیان سیاسی در زندان خواهند ماند.»
رأیدهندگان ترکیه با انتخاب سختی روبهرو هستند. بدون شک مسائل داخلی مانند اقتصاد در خط مقدم اکثر اذهان، در جریان رأیگیری قرار دارد. جایگاه ترکیه در جهان ممکن است برای برخی اهمیت کمتری داشته باشد؛ اما جهتگیری رهبر بعدی آن، ثبات و موفقیت آینده این کشور را برای چند دهه مشخص خواهد کرد.