سهامداران خرد و مداخلات دولت
شاید بزرگترین مشکل بازارسرمایه در شرایط کنونی را بتوان اقتصاد دستوری و قیمتگذاری دستوری دانست. دولت تقریبا در تمامی شئون اقتصادی کشور مداخله میکند؛ از قیمت بلیت هواپیما تا قیمت فروش دلار شرکتهای پتروشیمی، قیمت فروش محصولات ایرانخودرو و... . مداخله گسترده در اقتصاد سبب شده است تا مردم امید چندانی به تولید و آینده اقتصاد کشور و گرایشی به فعالیتهای مولد نداشته باشند. در واقع هرچقدر سطح ریسک در اقتصاد کشوری بالا برود، مردم با نرخهای P/ E پایینتری حاضر به سرمایهگذاری در بازار سرمایه هستند. با توجه به مشکلات گستردهای که دولت در اقتصاد ایران ایجاد کرده است، مردم نیز به سرمایهگذاری در اقتصاد بدبین شدهاند و نتیجهاش تحت فشار بودن بازار سرمایه کشور است. رفتار دولت در تعیین نرخ خوراک پتروشیمی به قیمت ۷هزار تومان سبب شد بخش مهمی از بازار نسبت به آینده بازار و مداخلات دولت بدبین شود.
به نظر میرسد بازار سرمایه کشور بعد از فشارهای سنگین دولت به کف خود نزدیک شده است. نسبت ارزش دلاری بازار سرمایه، به حدود ۱۸۰میلیارد دلار رسیده است که این عدد نزدیک به کفهای تاریخی چند سال گذشته بازار سرمایه است. تنها در دوران جهش ارزی سال گذشته بازار سرمایه اعداد پایینتر از این را لمس کرده بود. نسبت قیمت به سود آیندهنگر بازار براساس تحلیلها به زیر ۷ رسیده است و در بازار سهمهای بسیاری با نسبت P/ E زیر ۵ پیدا میشود که نشان میدهد بازارسرمایه به محدوده جذاب خود رسیده است. باقی نسبتهای بنیادین بازار سرمایه همچون P/ S یا همان نسبت قیمت به فروش نیز به ما میگوید بازارسرمایه به محدوده کف خود رسیده و جای مناسبی برای سرمایهگذاری است.
سهامداران خرد طی سهسال گذشته زیان سنگینی را تجربه کردهاند. امروز در کوچه و بازار هرگاه اسم بازارسرمایه میآید، مردم خشمگین میشوند و آن را جایی برای تامین مالی دولت میدانند. در واقع دولت با رفتارهای خود سبب شد مردم نسبت به بازارسرمایه بسیار بدبین شوند. با این حال به نظر میرسد فرصتهای موازی کسب سود نیز محدود شده است و دیگر جای رشد بالاتری نخواهند داشت. بازار مسکن، ارز و طلا نیز بعید است بازدهی بالاتری را در این دوره کسب کنند. به نظر میرسد الان فرصت مناسبی برای چیدن یکپرتفوی سرمایهگذاری مناسب است.
به نظر میرسد فروش نفت طی ماههای گذشته بهبود زیادی پیدا کرده و براساس دادههای مقامات ایران و موسسه کپلر، فروش روزانه نفت ایران به بیش از یکمیلیون بشکه در روز رسیده است. این امر به این معناست که دولت تا حد زیادی توانایی کنترل نرخها را پیدا کرده است. همین عامل سبب شده است تا بورس امیدی به رشد قیمت دلار نداشته باشد و بخش مهمی از بازار که از طریق رشد قیمت دلار به بازدهی بالاتری میرسد، دیگر همچون گذشته رشد نخواهد کرد. بنابراین در این دوره از بازار احتمالا سهامی که بیشتر فروششان به صورت ریالی است و بازدهی بهتری کسب خواهند کرد، گروههای سیمانی و ساختمانی، برخی از نمادهای خودرویی، غذایی، دامپروری و گروههایی هستند که مستعد رشد بیشتر در این بازارند.