راز سرعت ناچیز ما
برای نمونه یکی از صنایعی که میتواند به تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه کمک کند و رشد اقتصادی کشور را کاملا تحتتاثیر قرار دهد، صنعت خودرو و قطعه است که بهعنوان یکی از رشتهفعالیتهای مولد پیچیده، قدرت تخریب خلاق بالایی دارد. اما ایران چگونه میتواند از چنین فرصت بزرگی به نحو احسن استفاده کند و وارد دور تازه جهش اقتصادی شود؟ پاسخ در بازگرداندن تعادل سیستم تصمیمگیری است. در یک سیستم تصمیمگیری معقول هر ارتعاش نشانهای برای بازتعریف جایگاه خود در نسبت با اطراف و جهان پیرامون است. این سیستم اگر متوجه بحران ناشی از مصرف فزاینده سوختهای فسیلی و پیامدهای شوم زیستمحیطی آن شود، از همه توان و فکر و اجزای خود برای یافتن راهحل و بعد عملی کردن و سپس رواج آن استفاده خواهد کرد تا دیگر در معرض ارتعاش عدماطمینان و نوسان قرار نگیرد.
امروز ایران با دو چالش بسیار جدی در زمینه انرژی و محیطزیست روبهروست که از یکدیگر اثر پذیرفته و اصطلاحا همبست هستند. اثرات عمیق این همبست روی جامعه امروز برای همه عیان شده و از ترافیک، روزهای آلوده و بحرانهای اجتماعی تا مسائل سلامتی و اقتصادی میتوان رد پای آن را مشاهده کرد. در این شرایط راه معمول و معقول باید به این شکل باشد که توسعه حملونقل سبز، توجه به حملونقل عمومی، توسعه تولید برق تجدیدپذیر بادی و خورشیدی، تولید و واردات بنزین باکیفیت، آزادسازی واردات خودروهای هیبریدی و الکتریکی و دیگر راههای بدیع جایگزین بنزین ارزان و خودروهای آلاینده شود. آنچه امروز شاهد آن هستیم، بخش بسیار ناقص و کوچکی از عقلی است که در ایران به اندازه کافی وجود دارد و درباره همه این راهحلها و مزایای ورود به آنها گفته و توضیح داده است. اما امروز مشخص شده که سیاستگذاران به هر دلیل به میزان کمی به این راهحلها و مزایای آنها توجه میکنند. نتیجه اینکه شاهد تداوم آلودگی هوا در کلانشهرها، مصرف فزاینده بنزین، فقدان دسترسی فراگیر به تجارت آزاد و خودروهای پاک هستیم.
از آنجا که مدتهاست بخش تولید کشور به حال خود رها شده و سیاستگذاران فکر دقیقی برای این حجم از نوسان، تنگنای مالی، کاهش تقاضا و افت بنیه فناورانه قطعهسازان و خودروسازان ندارند، معلوم است که نهتنها به سرمایهگذاری جدید و رشد اقتصادی ۸درصدی برای حل مشکلات کشور نمیرسیم، بلکه همان بنیه اندک کشور در بخش صنعت نیز که با زحمات هزاران قطعهساز خصوصی، تعاونی و دولتی به دست آمده است از دست میرود. دریغ و حیف از این فرصتسوزی!
جهان سرعت حرکت به سمت توسعه حملونقل پاک و هوشمند را افزایش داده، بهآهستگی بر مشکلات خود فائق میآید و از تلاش دست نمیکشد؛ چیزی که در ایران نیز باید سرلوحه کار قرار گیرد.
در واقع اگر سرعت ما تند نیست و با چالشهای بسیاری در زمینه تحقق اهداف اقتصادی و صنعتی روبهرو هستیم، باید بر میزان استفاده از عقل در اعمال خود بیفزاییم و بر این کار اصرار ورزیم. جهان اگر امروز در تامین مواد اولیه (از خاکهای کمیاب نظیر گالیوم و ژرمانیوم و... تا لیتیوم) و توسعه زیرساختهای تولید خودروهای الکتریکی به پختگی رسیده، حاصل یکدهه تلاش مستمر و حل مساله است؛ گرچه هنوز هم به نقطه مطلوب نرسیده و چالشهای بسیاری پیشرو دارد. بهرغم این کمبود اما حجم تولید و میزان سرمایهگذاری در این بخش پیوسته صعودی است، چون راهنمای عمل، عقلی است که هم امروز را میبیند و هم آینده را. در واقع به جز اقتضائات زیستمحیطی و فشار دولتها برای هماهنگی با استانداردها و موانع تجاری، تغییر ذائقه و سود هنگفتی که در این تحول نهفته و هر روز ابعاد آن بزرگ و بزرگتر میشود، راهنمای عمل سیاستگذاران و کارآفرینان است.
از آنجا که تغییر ذائقه و الزامات زیستمحیطی، روند و اجزا زنجیره ارزش خودرو را متحول میسازد، مشارکت و نقشآفرینی در این تحول عظیم مهمترین رکن برنامهریزیهای صنعتی در کشورهای مختلف جهان است. امروز ویتنام، مکزیک، ترکیه، امارات متحده، تایلند، اندونزی و برخی دولتهای آفریقایی با همین اندیشه دست به سرمایهگذاری و مشارکت در توسعه و تولید فناوریهای سبز خودرویی زدهاند. ایران هم باید به این جرگه بپیوندد و بهجز حل مسائل خود در داخل، سعی کند به حل معضل جهانی تغییرات اقلیمی کمک کند و در این مسیر به تولید ثروت هم دست بزند. باور به این قاعده که رشد اقتصادی به عنوان چکیده عقل بشر برای غلبه بر چالشهای عمومی تنها راه ما در کشور است، باید چنان در ساختار سیاستگذاری ما رسوخ کند که به مهمترین قطبنمای کشور برای حرکت به سمت آینده بدل شود.