چرا جوانان مهاجرت میکنند؟

واقعیت درکشده طی سالهای اخیر در ایران نشان میدهد بسیاری از مهاجران ایرانی، متخصصانی بودند که اتفاقا کار و درآمد خوبی هم در ایران کسب میکنند، اما بنا به هر دلیل، در نهایت تصمیم گرفتهاند کار خود را ترک کرده و به کشوری بروند که احتمالا از وضعیت شغلی که در آنجا خواهند داشت نیز چندان رضایتی به دست نمیآورند؛ اما به هر روی این افراد احساس میکنند خودشان و فرزندانشان در جایی آسودهتر، با آرامش بیشتر و با اطمینان بیشتری نسبت به آینده زندگی میکنند و همین احساس هم آنها را به مهاجرت تشویق و ترغیب میکند. طبق همین گزاره، میتوان استدلال کرد که مساله مالی و رفاه، یکی از عوامل مهم در مهاجرت است؛ اما تنها عامل نیست.
عوامل مکمل زیاد دیگری نیز وجود دارند که کاتالیزور روند مهاجرت خواهند شد. یک گزاره درباره مهاجرت بسیار رایج است و آن هم اینکه مهاجرت دو عامل دارد؛ یکی عامل جاذبه مقصد و دیگری عامل دافعه مبدا که هر دو به تصمیمگیری درباره مهاجرت و اقدام به انجام آن منجر میشود.
وقتی درباره جاذبه مقصد، یعنی کشورهای صنعتی، بهطور عمده صحبت میکنیم، متوجه میشویم که در این کشورها، سطح رفاه بالاتر موجب ایجاد جاذبه میشود و همزمان اگر افراد خواهان مهاجرت، به دافعه مبدا نگاه کنند، نگرانی از آینده و محدودیتهای اجتماعی سبب تشدید تمایل به مهاجرت میشود و در نهایت همه این عوامل سبب میشود فرد استدلال کند که در خارج از کشور زندگی راحتتری دارد.
زمانی که در مورد عوامل دافعه در مبدا سخن گفته میشود، برخی افراد این استدلال را ارائه میدهند که مهاجرت از ایران در واقع بیشتر فرار از این محدودیتهاست؛ یعنی عامل دافعه در داخل است که بسیاری از افراد را به مهاجرت ترغیب میکند و نه اطمینان خاطر از اینکه در یک کشور دیگر، شرایط ممتازی در انتظار افراد است.
پس با این اوصاف، این مساله حائز اهمیت است که بیشتر فکر کنیم چرا افراد متخصص و نیروهای ممتاز کشور که درون مرزها به آنها احساس نیاز وجود دارد، به علت نگرانی از آینده و محدودیتهایی که از نظر اجتماعی آزارشان میدهد، کشور را ترک میکنند.
شرایط حتما باید تغییر کند تا نیروی ممتاز ایرانی در کشور بماند. بسیاری از بنگاهها گلایه یا ابراز نگرانی میکنند که نیروی متخصص درون سازمان، بنگاه را ترک میکند و آنها ناگزیر میشوند نیروهایی با کیفیت پایینتر و مزدهای بالاتر را جایگزین کنند؛ در انتهای امر هم بنگاه به سطحی که قبل از این مهاجرتها داشت، نمیرسد.
مسلما نگرانی از آینده، فقدان افق امیدبخش و فضای پرریسک کسبوکار یک عامل مهم مهاجرت است؛ چراکه میبینیم نهتنها نیروهای متخصص بلکه سرمایهها هم از کشور فرار میکنند. وقتی کسانی که صاحب سرمایه هستند و احتمالا میتوانند در شرایط خاص کشور سود خوبی هم به دست بیاورند، ولی به علت نگرانی از آینده کار خود را متوقف کرده و از ایران میروند، میتوانیم بفهمیم ریسک بالای فضای کسبوکار، یک عامل منفی جدی است که هم سرمایه را از کشور فراری میدهد و هم باعث خروج سرمایههای معنوی و نیروهای ممتاز و متخصص از کشور خواهد شد. بهطور مثال، یکی از دانشجوهایی که دو سهسال پیش فارغالتحصیل شد، از یکی از دانشگاههای کانادا پذیرش گرفت و به آن کشور مهاجرت کرد و احتمالا هزینه قابلتوجهی برای ثبتنام دانشگاه نیز پرداخت کرده بود.
وقتی پس از مدتی با من تماس گرفت، از این دانشجو سوال کردم که کیفیت دانشگاه چطور است؟ احتمالا جالب باشد بدانید که این دانشجو به من پاسخ داد اصلا از دانشگاه راضی نیست و احساس میکند حساسیتی نسبت به کیفیت آموزش وجود ندارد. به او پیشنهاد کردم که اگر از کیفیت آموزش راضی نیست به ایران بازگردد؛ زیرا میدانستم فرصتهای شغلی خوبی هم در ایران برای او وجود دارد، ولی به من جواب داد که قصد بازگشت ندارد؛ چراکه میداند بعد از گذشت چند سال، میتواند در این کشور خانهای خریده و زندگی آرام و باثباتی برای خود فراهم کند.
افراد با امکانات مالی خوب با فرصتهای شغلی ممتاز از کشور میروند؛ آنها میدانند که خارج از ایران احتمالا به تحصیل بسیار ممتاز یا مشاغل ردهیک دسترسی نخواهند داشت؛ ولی احساس میکنند زندگی آرامی را تجربه میکنند و میتوانند در شرایط مناسب اقتصادی اجتماعی یک کشور پیشرفته، زندگی خود را ادامه دهند.
به هر طریق و برای جمعبندی مایلم به آنچه در ابتدای امر به آن اشاره کردم بازگردم. در بررسی عواملی که سبب مهاجرت میشوند همزمان هم جاذبههای کشور مقصد باید مورد ارزیابی قرار بگیرد و هم اینکه لازم است درباره دافعههای کشور مبدا، با دقت بحث کنیم. به نظر من هر فرد، علاقه بسیار زیادی به کشور مادری خود و خانوادهاش دارد؛ اما متاسفانه ناخرسندم که به اطلاع برسانم دافعههای وضعیت اقتصادی و اجتماعی در کشور ما، ایران، آنچنان زیاد شده که به همه این علاقه و وابستگی چیره میشود و افراد ترجیح میدهند این تعلقات را پشتسر گذاشته و به کشور دیگری مهاجرت کنند.
* عضو هیات علمی دانشگاه مازندران