روشهای سنتی صرفهجویی انرژی

اما با وجود اهمیت این اقدامات، این روشها برای حل بحران انرژی در مقیاس کشوری و جهانی بهتنهایی کافی نیستند. حال سوالی که پیش میآید این است که چرا باید صرفهجویی کنیم؟ اولین و واضحترین پاسخ این سوال هزینههای کمتر بابت مصرف است؛ اما در بسیاری از موارد این انگیزه کافی و حتی عادلانه نیست. برای درک بهتر فرض کنید که در ماه گذشته در ساعاتی که در خانه بودهاید، سعی کردهاید از گاز و برق به صورت صرفهجویانه استفاده کنید و برای حملونقل نیز تا جای ممکن از حملونقل عمومی استفاده کردهاید. حال در انتهای ماه هزینه گاز و برق کمتری پرداخت میکنید و پول بنزین کمتری هم میپردازید و در کل هزینه کمتری پرداخت میکنید. این در حالی است که همسایههای شما در این مدت ابدا به فکر صرفهجویی نبودهاند و هرچقدر خواستهاند، مصرف کردهاند. سوالی که پیش میآید این است که کدام سود بیشتری بردهاند؟ برای پاسخ به این سوال باید دو وضعیت متفاوت را در نظر گرفت.
اول وقتی است که قیمتها به صورت آزاد و بازاری باشند و عرضه و تقاضا قیمت گاز، برق و بنزین مصرفی شما را مشخص کند؛ در این حالت هر چقدر بیشتر صرفهجویی کرده باشید، بهنسبت هزینه کمتری هم پرداختهاید و منصفانه است. حالت دوم که بیشتر شبیه کشور ماست، حالتی است که دولت منابع را با اعمال یارانه در اختیار مصرفکنندگان قرار میدهد. در این حالت درست است که شما به خاطر صرفهجویی هزینه قبوض کمتری میپردازید، اما عملا از یارانه کمتری هم استفاده کردهاید؛ این یعنی افراد صرفهجو از یارانه کمتری استفاده میکنند و فرصت استفاده از یارانههای دولت را از دست میدهند که منصفانه به نظر نمیرسد و عملا به کسانی که بنزین، گاز و برق بیشتری مصرف کردهاند یارانه بیشتری داده میشود و یارانهها به صورت بهینه تقسیم نمیشوند. راهحل چیست؟ در اینجا علم اقتصاد با کمک قضیه کوز (Coase theorem) به یاری ما میآید. قضیه کوز این ایده را بیان میکند که اگر در گام اول حقوق مالکیت بهوضوح تعریف شده و در گام دوم هزینههای مبادله بهقدری ناچیز باشند که مانع انجام معامله نشوند، در نهایت طرفین معامله میتوانند از طریق مبادله به حالتی برسند که در آن منابع (در مثال ما گاز، برق و بنزین) به صورت بهینه بین افراد تقسیم شوند. قضیه کوز به صورت تئوریک و با ریاضیات قابل اثبات است، اما سوالی که پیش میآید این است که در دنیای واقعی چگونه میتوانیم آن را اجرا کنیم و حق صرفهجوها را از پرمصرفها بگیریم؟ جواب ساده است؛ کافی است از گامهای کوز پیروی کنیم.
در گام اول گفته شد که حقوق مالکیت باید بهوضوح تعریف شود، در اینجا دولت باید مشخص کند که مقدار مصرف بهینه و استاندارد برای هر خانوار یا فرد ایرانی چقدر است و با این کار عملا مشخص میکند که هر فرد عملا مالک چقدر یارانه است. حال که سهم قانونی هر فرد مشخص شد، در گام دوم باید کارمزد خرید و فروش این سهم در بازار بسیار ناچیز باشد و در نهایت بازاری برای این خرید و فروش باشد که در آن خریداران و فروشندگان قیمتهای پیشنهادی خودشان را برای خرید و فروش این سهم یارانهای به یکدیگر پیشنهاد بدهند. شاید در نگاه اول به نظر بیاید که این نوع بازار برای تخصیص بهینه یارانهها فقط در کشورهایی مثل ایران کاربرد داشته باشند، اما براساس گزارش صندوق بینالمللی پول در سال 2023 بسیاری از کشورها در حال ارائه یارانه برای سوختهای فسیلی به صورت پنهان و آشکار هستند که در جدول برخی از آنها آورده شدهاند.
در جدول، منظور از یارانه آشکار (Explicit Subsidies) آن بخشی از سوختهای فسیلی است که دولت به صورت ارزانتر در اختیار مصرفکنندگان قرار میدهد. منظور از یارانههای پنهان (Implicit Subsidies) عدماعمال محدودیتها و جریمه در انتشار آلایندهها توسط دولتها بر صنعت و افراد است که هزینههای زیستمحیطی آن را عملا کل جامعه میپردازند. برای مثال، یارانه پنهان سوختهای فسیلی در کشور آلمان عمدتا ناشی از عدماعمال کامل هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی مصرف سوختهاست. این موارد شامل هزینههای ناشی از تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا، ازدحام ترافیک، تصادفات جادهای و همچنین مالیاتهای مصرفی ازدسترفته (مانند مالیات کربن) میشوند. به طور کلی به بازارهای مالی که در آنها، چه یارانههای پنهان و چه آشکار به خرید و فروش میرسند، در دنیا با عنوان MBIs1 شناخته میشوند. MBIs به جای اعمال قوانین سختگیرانه و دستوری، از قدرت بازار برای تغییر الگوهای مصرف و تولید استفاده میکند (OECD, 2021).
نمونههای موفق ابزارهای مبتنی بر بازار برای کاهش یارانههای پنهان
کشورهای موفق در کاهش انتشار کربن با استفاده از ابزارهای بازار (Market-Based Instruments یاMBIs ) شامل نامهایی مانند سوئد، دانمارک، آلمان و کانادا هستند. این کشورها از مکانیزمهایی نظیر قیمتگذاری کربن، مالیات کربن و سیستمهای تجارت انتشار (ETS) استفاده کردهاند. بهعنوانمثال، سوئد با اعمال مالیات کربن بالاترین نرخ قیمتگذاری را اجرا کرده که موجب کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای در بخشهای مختلف شده است. همچنین، اتحادیه اروپا با توسعه سیستم تجارت انتشار، کاهشهای قابلتوجهی در آلایندگی صنعتی و انرژی بهدست آورده است. در کانادا نیز برنامههایی نظیر سیاستهای استانی در آلبرتا و بریتیش کلمبیا، در کاهش انتشار گازها موفق بوده است. این رویکردها نشاندهنده اهمیت طراحی و اجرای موثر ابزارهای بازار برای رسیدن به اهداف کاهش کربن هستند.
مزایا:
در بخش یارانههای آشکار، مزیت اصلی وجود بازارهای MBIs این است که عایدی صرفهجویی نهتنها خود را در کاهش هزینهها نشان میدهد، بلکه درآمد آتی فرد یا بنگاه صرفهجو را هم افزایش میدهد. در بخش یارانههای پنهان هم اصلیترین مزیت استفاده از MBIs این است که بنگاههای اقتصادی به سمت فناوریهای نو و با بازده بیشتر حرکت خواهند کرد.
چالشها
در حوزه یارانههای آشکار: کاهش یارانههای آشکار اغلب با مخالفت شدید سیاسی و اجتماعی روبهرو میشود؛ بهویژه در کشورهایی که قیمت سوخت پایین حق مسلم شهروندان تلقی میشود.
در حوزه یارانههای پنهان: براساس گزارش( OECD (2021، در حالی که قیمتگذاری کربن به طور گسترده به عنوان ابزاری برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای پذیرفته شده است، نگرانیهایی وجود دارد که ممکن است به نشت کربن2 منجر شود. نشت کربن زمانی اتفاق میافتد که تولید و انتشار گازهای گلخانهای به جای کاهش، از کشورهایی با سیاستهای سختگیرانه آبوهوایی به کشورهایی با سیاستهای سهلگیرانهتر منتقل شود. این امر میتواند تلاشهای جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای را تضعیف کند. برای مثال تولیدکننده فولادی که در کشور آمریکا کار میکند و مجبور است سالانه میلیونها دلار بابت انتشار آلایندهها مالیات بپردازد، تمایل دارد که تولید خود را به یک کشور در حال توسعه با سیاست سهلگیرانه در خصوص انتشار آلاینده منتقل کند. برای مقابله با این مشکل، تعدادی از کشورها در حال بررسی یا اجرای مکانیزمهای تعدیل مرزی کربن3 هستند. مکانیزمهای تعدیل مرزی کربن ابزاری برای مقابله با نشت کربن هستند؛ این مکانیزمها طراحی شدهاند تا از انتقال تولیدات صنعتی به کشورهایی با قوانین زیستمحیطی ضعیف جلوگیری کنند. به این صورت که اگر کشوری تولیدات خود را به جایی منتقل کند که در آنجا قوانین سختگیرانه اقلیمی وجود ندارد و انتشار کربن بیشتری تولید میشود، کالاهای واردشده از آن کشور با مالیات کربن مواجه میشوند. این کار باعث میشود قیمت کالاهای وارداتی با استانداردهای زیستمحیطی مشابه تولیدات داخلی هماهنگ شود و تولیدکنندگان داخلی که قوانین زیستمحیطی را رعایت میکنند، در رقابت آسیب نبینند. بهعنوان مثال، اگر اتحادیه اروپا چنین سیستمی را اجرا کند، فولادی که از کشوری با استانداردهای پایین زیستمحیطی وارد میشود، مشمول مالیات کربن خواهد شد. این مالیات قیمت فولاد را به سطحی نزدیک به فولاد تولیدشده در اروپا میرساند و تولیدکنندگان داخلی و جهانی را تشویق به کاهش انتشار کربن میکند. با این حال، نشت کربن و CBAMها موضوعات پیچیدهای هستند که بحثهای قابلتوجهی را در محافل سیاسی و تجاری به راه انداختهاند. در حالی که هدف آنها رسیدگی به نگرانیهای زیستمحیطی است، منتقدان نگران تاثیر آنها بر تجارت بینالملل و رقابتپذیری هستند.
بازار صرفهجویی انرژی در ایران: گامی رو به سوی آیندهای پایدارتر
با ابلاغ آییننامه و نظامنامه بازار صرفهجویی انرژی برق در مهرماه ۱۴۰۳، بازار صرفهجویی انرژی برق ایران رسما آغاز به کار کرد. این بازار بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای کاهش مصرف برق و مدیریت هوشمند شبکه برق طراحی شده است (وزارت نیرو، ۱۴۰۳). هدف اصلی این بازار ارتقای بهرهوری انرژی و استفاده از مکانیزمهای بازار برای ترغیب مصرفکنندگان و تولیدکنندگان به کاهش مصرف انرژی در زمانهای پیک مصرف و ساعات غیرپیک است.
نتیجهگیری و توصیه
اجرای سیستمهایی نظیر تجارت سهمیههای آشکار انرژی و قیمتگذاری کربن میتواند به شفافسازی حقوق مالکیت یارانهها و ایجاد انگیزه اقتصادی برای صرفهجویی منجر شود. پیشنهاد میشود دولت با تعیین سهمیه انرژی بهینه برای هر خانوار، امکان خرید و فروش این سهمیهها را در بازاری شفاف فراهم کند. همچنین، برای جلوگیری از نشت کربن و انتقال آلایندگی به کشورهای دیگر، اجرای سازوکارهایی مانند مالیات کربن بر واردات کالاهای پرآلاینده ضروری است.
* دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
1-Market-Based Instruments
2-carbon leakage
(3-CBAMs (Carbon Border Adjustment Mechanism