پازل ناترازی انرژی در اقتصاد ایران

مابقی (۱۶درصد) در صنایع نفت و گاز مصرف میشود. همچنین قابلتوجه است که منبع گاز طبیعی از سال ۱۳۹۸ حدود ۷۰درصد از کل مصرف انرژی را تشکیل داده و سهم آن بهطور پیوسته در حال افزایش بوده است. به این ترتیب، در این نوشتار به بررسی موضوع بسیار بااهمیت ناترازی انرژی (عدمتعادل بین عرضه و تقاضا) در ایران و نیز راهکارها و اقدامات نوآورانه اجراشده در کشورهای دیگر پرداخته شده است.
چرا اینجا ایستادهایم؟
اگر به مفاهیم پایهای علم اقتصاد رجوع کنیم، بیشک در تابع تولید یک کشور در کنار متغیرهای بسیار مهم نیروی کار، سرمایه، فناوری و... به متغیر راهبردی انرژی برخورد خواهیم کرد. بهبیان واضحتر تولید در یک کشور وابسته به انرژی است. طبیعتا زمانی که با بحران و کمبود انرژی مواجه شویم، ماهیت اقتصاد کلان کشورمان نیز دچار بحرانهای عدیدهای خواهد شد.
از جمله مهمترین بحرانها در یکدهه اخیر میتوان به موضوع خاموشی انرژی (برق) صنایع مولد (اعم از صنایع بزرگ و کوچک) اشاره کرد. روشن است که با خاموشی برق یک صنعت، تولید آن متوقف شده و این مهم سبب ایجاد عدمتولید و بروز عدمالنفعهای بسیار بزرگی برای کشور خواهد شد. همچنین، اگر انرژی را مانند یک رنگینکمان در آسمان کشور در نظر بگیریم، در لایه و رنگ بعدی آن بخش تجاری، در لایه بعدی بخش کشاورزی، در لایه بعدی بخش خانگی و همینطور دیگر بخشهای مهم اقتصادی دچار چالش و بحران خواهند شد.
بنابراین، سوال اصلی که پیش میآید این است که ریشه اصلی بروز این چالشها چیست؟ آیا به تعبیری یکشبه شاهد چنین اتفاقاتی هستیم؟ در حقیقت باید گفت خیر، اینگونه مشکلات اساسی در کشورها مانند یک بیماری زمینهای در ابتدا با بروز علائم خفیف اعلام وضعیت کرده و پس از آن در صورت عدمپیگیری و درمان به یک مشکل جدی تبدیل خواهند شد. در ایران با توجه به فرسودگی زیرساختهای انرژی و نیز نداشتن توجه کافی به مقوله امنیت انرژی، بهویژه در سمت عرضه انرژی، امروزه شاهد عقبماندگی تولید و فاصله گرفتن روزبهروز تولید از مصرف هستیم.
به این ترتیب، همانگونه که بیان شد، با توجه به عدممهار ناترازی انرژی در دهه اخیر، امروزه شاهد ایستادن در جایگاه خاموشی برق در بخشهای تجاری، صنعتی، کشاورزی، خانگی و... هستیم. این وضعیت تنها برای کشور ما نبوده و در سایر کشورهای دنیا نیز اینچنین بحرانهایی رخ داده است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
آیا تنها ایران دچار ناترازی انرژی شده است؟
ایران تنها کشور در دنیا نبوده که دچار بحران انرژی بوده است. تحقیقات و گزارشهای بینالمللی نشان میدهد که ناترازی انرژی، بهعبارتی عدمتعادل بین عرضه و تقاضای انرژی، پدیدهای گسترده در بسیاری از کشورهاست. در حالی که تحریمهای اقتصادی، سیاستهای داخلی و ساختارهای مدیریتی در ایران موجب افزایش مشکلات در زمینه حفظ تعادل انرژی شدهاند، کشورهای پیشرفته و رو به پیشرفت نیز با نوسانات مشابهی مواجه هستند.
بهعنوان مثال، گزارشهای منتشرشده توسط مجمع اقتصاد جهانی (WEF) نشان میدهد کشورهایی نظیر سوئد، دانمارک و نروژ بهرغم داشتن سیستمهای انرژی متنوع و ساختارهای پایدار، همچنان با چالشهای مربوط به انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر و مدیریت نوسانات بازار انرژی دست و پنجه نرم میکنند. این کشورها با بهکارگیری فناوریهای پیشرفته، توسعه شبکههای هوشمند و اجرای برنامههای مدیریت تقاضای انرژی سعی در کاهش نوسانات دارند؛ اما بهروشنی مشخص است که تعادل کامل بین تولید و مصرف انرژی هنوز دستنیافتنی است.
افزون بر این، در مقالات علمی و گزارشهای جهانی، از جمله بررسیهای منتشرشده توسط آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، مشخص شده است که ناترازی انرژی در سطح جهانی یک چالش سیستماتیک محسوب میشود. تغییرات ناگهانی در سطح تولید انرژی، تغییرات فصلی، نوسانات تقاضا و مشکلات زیرساختی همگی از عوامل موثر بر این پدیده هستند.
بنابراین، میتوان جمعبندی کرد که ایران در شرایط خاص خود، بنا به دلایلی که ذکر شد، با مشکلات قابلتوجهی در زمینه ناترازی انرژی مواجه است؛ اما این موضوع یک پدیده منحصربهفرد نیست و کشورهایی در سراسر جهان، حتی در اقتصادهای پیشرفته، در تلاش برای رفع عدمتعادل بین عرضه و تقاضای انرژی هستند.
راهکار برونرفت از وضع فعلی چیست؟
همانگونه که اشاره شد، با توجه به وضعیت فعلی ناترازی انرژی، باید به دنبال راهکارهایی برای برونرفت و رسیدن به وضع مطلوب، یعنی عدمناترازی انرژی، بود. بنابراین، داشتن چشمانداز و نقشه راه واحد سبب داشتن مسیر توسعه برای رهایی از وضع موجود و دستیابی به وضع مطلوب خواهد شد. در نگاه کلی، این راهکارها شاید پیچیده نباشند. این راهکارها را میتوان در دو سمت تقاضا و عرضه دستهبندی کرد.
سمت عرضه (تولید)
یکی از مهمترین راهکارها در زمینه ناپایداری سبد تامین انرژی کشور را میتوان تنوعبخشی به سبد انرژی مصرفی دانست. این راهکار در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و صنعتی در حال اجراست. بهعنوان مثال:
•ایالاتمتحده: با راهاندازی بازار ناترازی انرژی غربی (Western Energy Imbalance Market) و بهرهگیری از پیشبینیهای دقیق و ابزارهای هوشمند مدیریت شبکه، شرکتها و سازمانهای برق قادر به تنظیم لحظهای نوسانات بین عرضه و تقاضا شدهاند. این سیستم بهعنوان یک نمونه موفق از تنوعبخشی به منابع انرژی، امکان استفاده بهینه از منابع تولیدی مختلف از جمله نیروگاههای تجدیدپذیر و نیروگاههای فسیلی را فراهم میکند.
•برزیل: با داشتن ظرفیتهای عظیم نیروگاههای آبی و بهکارگیری نیروگاههای حرارتی بهعنوان مکمل در ساعات اوج مصرف، توانسته است سبد انرژی خود را متنوع کند. با تلفیق منابع آبی، بادی و خورشیدی با نیروگاههای فسیلی در مواقع اضطراری، برزیل از وابستگی بیش از اندازه به یک منبع انرژی جلوگیری و همزمان به بهبود کارآیی سیستم برق کشور کمک کرده است. گزارشها و مطالعات جهانی موجود نیز نشان میدهند که این رویکرد به کاهش هزینهها و کاهش اثرات زیستمحیطی منجر شده است.
•کانادا: با سرمایهگذاری در نیروگاههای هستهای، آبی، بادی و خورشیدی، یکی از کشورهایی است که سبد انرژی خود را از طریق تنوعبخشی به منابع مختلف بهبود بخشیده است. سیاستهای دولتی حمایتگر و پروژههای مشترک بین بخش خصوصی و دولتی در این کشور موجب افزایش بهرهوری و کاهش نوسانات در عرضه انرژی شده و کانادا را در راه توسعه پایدار قرار داده است.
بنابراین، برای تنوعبخشی باید نسبت انرژیهای پاک (با تاکید بر انرژیهای بادی، خورشیدی و هستهای) به انرژیهای کثیف (سوختهای فسیلی با تاکید بر گاز طبیعی)، بیشتر شود. اما بیشک، توسعه انرژیهای پاک مستلزم سرمایهگذاریهای قابلتوجه است که در این زمینه حاکمیت باید نظر مثبت سرمایهگذاران را با دادن تضامین و طرحهای تشویقی خود بیش از پیش جلب کند. بنابراین، تنوعبخشی از بستر انرژیهای تجدیدپذیر امروزه یک فرصت نیست، بلکه یک فوریت بلادرنگ در پایداری سیستم انرژی و شبکه برق کشور است.
سمت تقاضا (مصرف)
از سوی دیگر، یکی از معضلات مهم موجود در سمت تقاضا رشد شدید مصرف در زمان اوج مصرف بوده که راهکار آن را میتوان مدیریت تقاضای مصرفکننده نهایی دانست. این مهم با بهینهسازی مصرف و هوشمندسازی انرژی قرابت معنایی بالایی دارد. سیاستهای کنترل و مدیریت مصرف انرژی در بسیاری از کشورهای دنیا در حال رصد و اجراییسازی است. بهعنوان مثال:
•استرالیا: شرکتهای برق در ایالتهای مختلف استرالیا از فناوریهای کنترل از راه دور برای تنظیم زمان روشن و خاموش کردن دستگاههایی مانند کولرهای هوا، سیستمهای آبگرمکن و پمپهای استخر استفاده میکنند. این سیستمها در ساعات اوج مصرف بهصورت خودکار فعال یا غیرفعال میشوند تا بار شبکه کاهش یابد.
•کانادا: در شهر تورنتو، شرکتToronto Hydro برنامههایی را برای نصب دستگاههای کنترل از راه دور بر روی کولرهای هوا بهمنظور کاهش بار در مواقع اضطراری اجرا کرده است؛ بهطوری که در مواقع اوج تقاضا، توانایی کاهش مصرف قابلتوجهی مشاهده شده است.
همانگونه که اشاره شد، مدیریت بار مصرفی (انرژی مصرفی) و ایجاد فرهنگ مدیریت مصرف انرژی را میتوان یک راهکار بسیار سازنده دانست که در ایران مغفول مانده است. با بهکارگیری ابزارهای هوشمندسازی (مانند اینترنت اشیا (IOT)، کلاندادهها (Big Data) و... (میتوان کنترل اثربخشی بر مشترکان پرمصرف انرژی داشت و در زمانهای پیک مصرف، بار مصرفی آنها را مدیریت کرد.
خاطرنشان میشود که موارد بیانشده تنها بخشی از راهکارهای سازنده و زودبازده در زمینه رفع ناترازی انرژی کشور هستند و به راهکارهای دیگر در شمارههای آتی به صورت مبسوطتری پرداخته خواهد شد.
جمعبندی
ناترازی و کمبود انرژی در اقتصاد امروز ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. همانگونه که در این مطلب به آن پرداخته شد، علل بروز ناترازیهای شدید انرژی از یکسو و راهکارهای برونرفت از سوی دیگر، بسیار حائز اهمیت هستند. به نظر میرسد اکنون زمان حل یک پازل و معمای مهم رسیده است؛ پازل ناترازی انرژی! قطعات این پازل با رنگها، نقشها و جایگاههای متفاوت مشخص است و نیازمند عزم استوار برای تکمیل و عیان ساختن چهره نهایی در این پازل با نام «رفع بحران انرژی» است.
بهصورت کلی، مهمترین راهکارهای موجود در زمینه رفع عقبماندگی تولید و کمبود انرژی کشور را میتوان اینگونه برشمرد: هوشمندسازی انرژی، مدیریت مصرف انرژی، توسعه زیرساختهای انرژی، نوسازی ناوگان فرسوده تولید انرژی و افزایش امنیت عرضه و تقاضای انرژی. انتظار میرود که حاکمیت، همچون همیشه، حمایتهای ویژهای در زمینه دو سیاست پیشنهادی این یادداشت که عبارت بودند از تنوعبخشی به سبد انرژی کشور و مدیریت تقاضای مصرف انرژی انجام دهد. بنابراین، با اعتمادسازی سرمایهگذاران و برداشتن موانع توسعه و بهروزرسانی زیرساختها و نیروگاههای تولید برق در کشور، قطعا میتوان آینده روشنتر و آسمانی پاکتر را در سالهای آتی مشاهده کرد.
* دانشجوی دکترای اقتصاد انرژی دانشگاه فردوسی مشهد