پرونده امروز
هوش مصنوعی و تنظیمگری
دارون عجماوغلو، اقتصاددان برجسته، در پژوهشهای متعدد خود هشدار داده است که بدون سیاستگذاری مناسب، هوش مصنوعی نهتنها به افزایش بهرهوری و رشد دستمزدها منجر نخواهد شد، بلکه میتواند به ابزاری برای اتوماسیون گسترده و کاهش قدرت چانهزنی نیروی کار تبدیل شود. او استدلال میکند که مدل کنونی توسعه هوش مصنوعی که عمدتا توسط شرکتهای بزرگ فناوری هدایت میشود، در حال کاهش دادن سهم کارگران از تولید اقتصادی و تقویت نابرابریهای ساختاری در اقتصادهای پیشرفته است (Acemoglu & Restrepo, 2022). مساله مقیاسپذیری و تمرکز قدرت در هوش مصنوعی یکی از نگرانیهای اصلی اقتصاددانان است. مدلهای هوش مصنوعی امروزی به حجم عظیمی از داده و منابع پردازشی نیاز دارند که تنها تعداد محدودی از شرکتها توانایی تامین آن را دارند.
این یعنی فناوریای که میتوانست عاملی برای توزیع ثروت و دانش باشد، عملا در حال ایجاد ساختاری مشابه آن چیزی است که یانیس واروفاکیس در کتاب اخیر خود، از آن بهعنوان «تکنوفئودالیسم» یاد میکند؛ نظامی که در آن شرکتهای فناوری نهتنها کنترل ابزارهای تولید را در دست دارند، بلکه با بهرهگیری از اتوماسیون و الگوریتمهای مالکیتی، کاربران را به رعایای اقتصادی خود بدل کرده و سهم ارزش اقتصادی خلقشده را بهطور نامتناسبی به نفع خود مصادره میکنند. در چنین شرایطی، مفهوم «نوآوری مشارکتی» و رقابت آزاد در اقتصاد دیجیتال بهشدت به چالش کشیده شده است.
شرکتهای فناوری از طریق مدلهای تجاری پلتفرمی، نهتنها بازارها را در قبضه خود گرفتهاند، بلکه نقش دولتها را در تنظیمگری نیز تضعیف کردهاند. این پدیده نهتنها پیامدهای اقتصادی دارد، بلکه تهدیدی برای دموکراسی، حکمرانی مستقل کشورها و آینده اقتصاد جهانی محسوب میشود. در همین راستا، ماریانا مازوکاتو، اقتصاددان شناختهشده، در آستانه اجلاس هوش مصنوعی پاریس که با حضور نمایندگانی از دولتها، شرکتهای بزرگ فناوری و پژوهشگران دانشگاهی برگزار خواهد شد، این بزنگاه مهم برای رقابت اروپا با چین و آمریکا را از منظری متفاوت بررسی میکند. پرسش کلیدی او این است که آیا اروپاییها میتوانند الگویی برای توسعه و حکمرانی هوش مصنوعی ارائه دهند که ارزش عمومی و منافع همگانی را در مرکز آن قرار دهد یا این فناوری به ابزاری در دست معدودی از شرکتها برای انحصار بیشتر تبدیل خواهد شد؟