رئیس بانک مرکزی چین خواستار استفاده از طلای نقد IMF شد
سلاح پشت پرده صندوق بینالمللی پول
این مساله به کشورهای در حال توسعه کمک میکند که بهطور کافی تحت پوشش شبکه ایمن مالی قرار گیرند. صندوق بینالمللی پول اقدامات بسیاری را برای کمک به کشورهای عضو خود برای مقابله با تاثیرات اقتصادی کووید-۱۹ انجام داده است. با این حال، بهرغم بحثهای مکرر، یک ایده مهم هنوز هم بدون استفاده باقی مانده است، ایده حق ویژه پرداخت صندوق بینالمللی پول. تاخیر بیدلیل یا حذف این ابزار از گزینههای روی میز برای مقابله با بحران اشتباه بزرگی است.
حق برداشت مخصوص
حق برداشت مخصوص یا SDR یک دارایی ذخیره بینالمللی است که توسط IMF در سال ۱۹۶۹ برای تکمیل ذخایر رسمی کشورهای عضو ایجاد شده است. ارزش SDR بر مبنای سبدی از چند پول رایج بینالمللی شکلگرفته است و به همین دلیل به راحتی در مقابل ارزهای رایج مبادله میشود. این ابزار در ابتدا توسط صندوق بینالمللی پول بهمنظور پشتیبانی از نظام نرخ ارز ثابت برتون وودز ایجاد شد. کشورهایی که در این نظام فعالیت میکردند باید ذخایر رسمی نگهداری کنند (این ذخایر شامل داراییهای بانک مرکزی یا دولت، طلا یا ارزهای خارجی مورد قبول است) تا بتوانند از آن برای خرید پول داخلی در بازارهای ارزی خارجی استفاده کنند و بتوانند نرخ ارز خود را ثابت نگهدارند. عرضه بینالمللی دو دارایی ذخیره اصلی (طلا و دلار آمریکا) نارساییهایی را در گسترش تجارت جهانی و فرآیند توسعه مالی ایجاد کرده است و به همین دلیل مجامع بینالمللی یک دارایی ذخیرهای بینالمللی جدید تحت نظر IMF را ایجاد کردهاند.
البته، تنها چند سال بعد، نظام برتون وودز منحل شد و ارزهای عمده به نظام نرخ ارز شناور منتقل شدند. علاوه بر این، رشد در بازارهای سرمایه بینالمللی استقراض توسط دولتهای معتبر را تسهیل کرد. این اتفاقات نیاز به ایجاد ابزاری اینچنینی را بیش از پیش آشکار کرد.
این حق ویژه نه یک پول (ارز) است و نه یک سند مطالبه از IMF. بلکه یک سند مطالبه بالقوه است که مبتنی بر ارزهای کشورهای عضو IMF صادر شده است و دارندگان این حق ویژه میتوانند این ارزها را در قبال پرداخت SDR خود از دو روش بهدست آورند: از طریق اقدام به مبادله داوطلبانه ارزها بین اعضا و از طریق اعضای مصوب IMF که موقعیت خارجی قوی دارند (این اعضا میتوانند SDR اعضایی که موقعیت خارجی ضعیف دارند را بخرند). SDR علاوه بر ایفای نقش بهعنوان دارایی ذخیرهای مکمل، بهعنوان واحد حسابهای IMF و بعضی دیگر سازمانهای بینالمللی نیز بهشمار میرود.
خرید و فروش SDR
اعضای IMF اغلب به خرید SDR بهمنظور بازپرداخت تعهدات به IMF نیاز دارند یا در مقابل با هدف تعدیل ترکیب ذخایرشان تمایل به فروش SDR دارند. IMF میتواند بهعنوان واسطه بین اعضا و دارنده اجباری وارد عمل شود و تضمین کند که SDR آزادانه با پولهای رایج و حتی طلا قابل معامله است. تخصیص عمومی SDRها که به آن «طلای نقد» نیز گفته میشود میتواند در یک چشم بر هم زدن ایجاد شود. پازل مفقود شده در پاسخ به بحران کنونی از سوی صندوق بینالمللی پول همین ابزار است. این ابزار، بهطور ویژه در بازارهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه که در برابر همهگیری کرونا آسیبپذیر هستند، مزیت خود را بروز داد. این کشورها نه تنها با یک بحران بهداشت عمومی بلکه با چالشهای متعدد اقتصادی و مالی روبهرو هستند که جهان قادر به کنار گذاشتن آنها نیست. SDRها که واحدهای پولی صندوق بینالمللی پول مبتنی بر سبد ارزهای پیشرو هستند، موجب تقویت ذخایر خارجی همه اعضا، قدرت خرید و ارزهای آنها میشود.
استفاده از سلاح ارزی صندوق
این اقدام یک پاسخ سریع، عملی، عادلانه و مقرون به صرفه برای این بحران خواهد بود که تنها یک بار در قرن رخ داده است. ابزار صندوق بیشتر به حمایت از آن دسته کشورهای در حال توسعه که به طور ناکافی تحت پوشش شبکههای ایمنی و مالی یا تمهیداتی مانند سوآپ ارزی قرار ندارند، کمک میکند. بودجه اضطراری از طریق تسهیلات اعتباری سریع صندوق بینالمللی پول و ابزار سریع تامین مالی فقط کمک محدودی را ارائه میدهد. بسیاری از کشورها با استفاده از وامهای سنتی صندوق مشکل دارند. صندوق بینالمللی پول در هر صورت توانایی وامدهی در حدود هزار میلیارد دلار دارد؛ یعنی حدود نیمی از ۲هزار میلیارد دلار بودجه اضافی تخمین زده شده که ممکن است در بدترین سناریو مورد نیاز باشد.
تجربه موفق در بحران دهه گذشته
انتشار و بهکارگیری عمومی این ابزار (SDR) از مزایایی برخوردار است که قبلا تجربه شدهاند. در جریان بحران مالی دهه گذشته، اجلاس گروه ۲۰ به سرعت برای انتشار ۲۵۰ میلیارد دلاری SDRها در سال ۲۰۰۹ در لندن به توافق رسید. این امر نقش مهمی در کاهش صدمات بحران، ایجاد اعتماد به نفس و بهبود اقتصادی داشت. این ابزار همزمان با اقدامات دیگر مبارزه با بحران، سریعا به مرحله اجرا درآمد. در ماه آوریل با توافق در لندن تصویب شد، این موضوع چهار ماه بعد در تاریخ ۷ اوت توسط هیات اجرایی صندوق بینالمللی پول تصویب شد و تخصیص آن در ۲۸ آگوست به اتمام رسید.
دو نگرانی منتقدان
نگرانیهای خاصی درباره انتشار کلی SDR وجود داشته است. یکی مربوط به خطر اخلاقی و عدم اصلاحات شرطی است. اما کووید-۱۹ یک شوک برونزا است و اصرار بر اصلاحات ساختاری در هنگام بروز بحران جهانی بهداشتی هنگام کمبود نقدینگی، ضرورتی ندارد و بقا اولویت خواهد بود. بهعنوان ابزار اضطراری برای جلوگیری از از بین رفتن دائمی ظرفیت تولیدی، تخصیص SDR و همچنین تسهیلات اعتباری سریع صندوق بینالمللی پول و ابزارهای تامین مالی، به درستی مستلزم مقدمات اصلاحات نیستند. در همین حال، برخی از زمان ایجاد SDRها ابراز نگرانی کردهاند اما اینها بهانهای برای عدم تحرک نیست. یک نگرانی این است که تخصیص SDR بدان معنی است که صندوق بینالمللی پول، پول ایجاد میکند. اما SDRها معادل پول نیستند. آنها توسط صندوق بینالمللی پول بهعنوان دارایی ذخیره تکمیلی تعریف شدهاند، آنها به بخش دولتی محدود میشوند که عموما توسط بخش خصوصی قابلقبول نیستند و بسیار کمتر از ارزهای سخت (Hard Currencies) استفاده میشوند. علاوه بر این، تخصیص SDR به صادرکنندگان سبد ارزی SDR پشتیبانی نمیشود، بنابراین آنها مستقیما به ایجاد ارز منتهی نخواهند شد. نگرانی دیگر این است که تخصیص SDR بهمنظور تامین تقاضای بلندمدت برای داراییهای ذخیره است و کووید-۱۹ یک بحران بلندمدت نیست. این تفسیر بسیار باریکبینانه است. این ویروس در حالحاضر سختتر از بحران مالی ۲۰۰۸ به اقتصاد جهانی آسیب زده است. مدت زمان آن بسیار نامشخص است و پیامدهای بلندمدت آن به سختی قابل تخمین خواهد بود.
رابطه چین و SDR
یکی از شیوههایی که چین را قادر به تحمیل فشار تجاری علیه آمریکا میسازد، تضعیف یوآن در برابر دلار است. با توجه به این مساله که سهم یوآن در ذخایر بینالمللی روبه رشد قرار گرفته، صندوق بینالمللی پول نیز سهم رنمینبی را در شاخص ارز منحصربهفرد خود «SDR» افزایش داده و تعداد بازارهای مشتقه فعال بر پایه یوآن نیز پررنگتر شدهاند، تضعیف هرچه بیشتر یوآن به معنای فشار افزایشی برای سایر ارزها بهخصوص دلار آمریکا است.
اگر ایالاتمتحده به وضع تعرفهها ادامه دهد، چین نیز گزینههای تهاجمی خود را بررسی خواهد کرد. آنها ممکن است اجازه دهند یوآن تضعیف شود و این گزینه با منطق چینیها سازگاری دارد. آمریکا در ماههای پایانی سال ۲۰۱۷ میلادی برای مقابله با سیاست چینیها، مساله جنگ ارزی را در نهادهای پولی و مالی بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مطرح کرده بود. زمانی که یوآن نسبت به دلار تضعیف شود، کالاهای آمریکایی نسبت به نمونههای چینی در بازارهای جهانی گرانتر عرضه خواهند شد. به این ترتیب، سیاست ارزی پکن میتواند صادرات آمریکا را دچار اختلال کند. از طرفی تقویت شاخص دلار گرایش به خرید کالاها و مواد خام از کشورهای دیگر را افزایش میدهد. از طرفی، تضعیف واحد پولی یک کشور منجر به تشویق صادرات و تنبیه واردات میشود که در زمینه تنظیم تراز تجاری حائز اهمیت بالایی است.تضعیف یوآن احتمال ورود متقابل آمریکا به صحنه جنگ ارزی را تقویت میکند. تحقق چنین سناریویی با توجه به سیاستهای اقتصادی دونالد ترامپ در راستای جبران بخشی از کسری تراز تجاری بعید نیست؛ کاهش کسری تجاری بهعنوان یکی از مهمترین اهداف رئیسجمهوری آمریکا مطرح شده که با وجود دلار قوی ناهمخوانی دارد.
اقدام مخفی چین علیه دلار
چین با خرید طلای فیزیکی و در اختیار داشتن SDR همچنین عضویت در سبد ارزی صندوق، سعی دارد همبستگی طلا و SDR را تا حد زیادی افزایش داده و این دو را به یکدیگر میخکوب کند. یوآن نیز در برنامه دولت چین در سالهای آتی سهم و نقش بیشتری در مبادلات و تجارت جهانی خواهد داشت. در واقع قیمت طلا بر حسب یوآن خطیتر و کمنوسانتر از قیمت طلا بر حسب دلار آمریکا است. این امر نشان میدهد چینیها سعی در میخکوب کردن SDR و طلا دارند. همزمان با رشد ذخایر فلز زرد خود طلا و یوآن را نیز به سمت یک شیب مشترک نزدیک میکنند.
دعوت رئیس بانک مرکزی چین از صندوق برای اجرای طرح استفاده از SDR نیز میتواند بهدلیل گسترش این سبد ارزی برای افزایش همبستگی آن با طلا و یوآن باشد.
نوظهورها بهدنبال پایان سلطه دلار
علاوهبر چین، کشورهای دیگری مانند روسیه نیز اوراق بدهی مبتنی بر دلار خود را در هفتههای اخیر به فروش رساندهاند. فروش حجم بالای اوراق (نیمی از آنچه در اختیار روسیه بود) به ارزش ۵۰ میلیارد دلار به ازای خرید طلای فیزیکی نشانگر میل دوری از دلار آمریکا در بسیاری اقتصادهای نوظهور است. چین نیز رفتار مشابهی از خود بروز داده و توانسته تا حدودی ارزش طلا بر حسب SDR را به سود خود همراستا با یوآن میخکوب کند. نشانههای بسیاری از تلاش برای پایان سلطه دلار به وسیله نوعی خاص از استاندارد طلا از سوی چین واضح است.