شرکتها منتظر تغییر در تولیدات صنعتی باشند
برنامهریزی برای تسریع اقتصاد چرخشی
به گزارش «بکا» برای بیش از دو قرن، اقتصاد، صنایع و الگوهای مصرف ما از مدل خطی «بگیر، بساز، دور بریز» با فرض عرضه بیپایان منابع، پیروی کردهاند. با این حال، واقعیت کاهش منابع طبیعی اکنون با ما روبهرو شده است، زیرا مصرف فعلی ما از ظرفیت زمین برای تجدید فراتر رفته است. این عدمتعادل، نسلهای آینده را تهدید میکند، که با این واقعیت روبهرو شوند که اگر مصرف جهانی مشابه نیوزیلند باشد، ما در حال حاضر به منابع ۵۹/ ۳ سیاره نیاز داریم. به عنوان یکی از کشورهای تولیدکننده زباله در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، مقادیر زیادی زباله داریم که به محل دفن زباله میرود. انباشت زبالههای قابل بازیافت و انتشار کربن در حال افزایش است و به حدی رسیده که سیستمهای مدیریت پسماند بیشتر از این توانایی ندارند. به حداقل رساندن زباله و بازیافت از دیرباز سنگ بنای استراتژیهای مدیریت پسماند بوده و نقش حیاتی در کاهش اثرات زیست محیطی ایفا میکند.
در مجمع جهانی اقتصاد چرخشی امسال تخمین زده شد که حتی اگر بتوانیم همه زبالههای قابل بازیافت را بازیافت کنیم، تا سال ۲۰۵۰ تنها ۲۰درصد از نیازهای مواد جهان را برآورده خواهیم کرد. این موضوع توسط والری هیکی، اقتصاددان محیطزیست بانک جهانی حمایت شد. وی میگوید: ما نمیتوانیم به سادگی راه خود را به سمت یک اقتصاد چرخشی و یک سیاره قابل زندگی تغییر دهیم. آنچه ما اکنون به شدت به آن نیاز داریم، تغییر تحول آفرین است.
درک اقتصاد چرخشی: دگرگونی پارادایم
اقتصاد چرخشی این تغییر پارادایم را ارائه میکند، اقتصادی که استفاده از منابع را از رشد اقتصادی جدا میکند و تضمین میکند که مواد، محصولات و منابع در یک حلقه پیوسته و احیاکننده گردش میکنند. یک انتقال چرخشی مستلزم تغییر ذهنیت جسورانه برای سیاستگذاران، برنامهریزان، طراحان و صنعت است تا درباره نحوه طراحی، تولید، مصرف و دفع ما تجدید نظر کنند، به روشهایی که زبالهها و آلودگیها را طراحی میکنند، مواد و داراییها را چرخشی و سیستمهای طبیعی را بازسازی میکنند. این امر مستلزم همکاری ریشهای، مشارکت، طراحی مشترک و اعتماد است تا افقهای برنامهریزی و طراحی را قادر سازد تا بین نسلی شوند و زیرساختهایی را توسعه دهند که از جریانهای مواد به هم پیوسته پشتیبانی میکند.
برنامهریزی فضایی چرخشی بخش کلیدی این تغییر ذهنیت است. روشهای سنتی برنامهریزی دیگر نمیتوانند با پیچیدگی و عدمقطعیتی که شهرها و مناطق ما با آن مواجه هستند کنار بیایند. افزایش خطرات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مانند مهاجرت، تغییرات آب و هوایی، چالشهای آب، تقاضای انرژی، تغییرات تکنولوژیکی و جهانیسازی رویکرد جدیدی را میطلبد. ما باید زیرساختهای شهری، ساختمانها، فضاهای باز و ارتباطات بین شهرها و روستاها را برای حمایت از زنجیرههای ارزش حلقه بسته، دوباره پیکربندی کنیم.
گذار به اقتصاد چرخشی، از استراتژی تا اجرا
گذار به اقتصاد چرخشی پیچیده و پویاست و در حالی که چارچوبها وجود دارد، هیچ رویکرد واحد و مورد توافق مشترکی وجود ندارد. اما مدلهای نظری برای تسریع این تغییر کافی نیستند. چالش ما اکنون این است که شکاف بین استراتژی و اجرا را پر کنیم.
برای کاوش عمیقتر در مورد آنچه اجرای موثر منطقهای را تسهیل میکند، ما باید یک رویکرد یکپارچه و چند بعدی را برای هدایت زنجیرههای ارزش منطقهای خود به سمت یکگذار چرخشی به کار ببریم.
مفهوم چرخه بودن
بدیهی است که ما نمیتوانیم همه کارها را یکجا انجام دهیم و این رویکرد عوامل کلیدی موفقیت را برای اجرا در اولویت قرار میدهد. باید از خود بپرسیم: آیا روی زنجیرههای ارزش (فعالیتهایی که محصولات را به بازار میآورند) یا استراتژیهای تغییر طراحی سلسله مراتب از «بازیابی» و «تعمیر» منابع به سمت تغییر اساسیتر در رویکرد تمرکز کنیم یا ذهنیت موردنیاز برای «کاهش»، «بازاندیشی» و «رد کردن»؟
پاسخ برای مشاغل یا بخشهای فردی متفاوت خواهد بود. نکته کلیدی این است که یکی از استراتژیها را انتخاب و شروع کنید!
آمستردام یک مطالعه موردی ارزشمند برای اجرای موفقیتآمیز نقشه راه اقتصاد چرخشی ارائه میدهد. آموختههای کلیدی در مورد آنچه که خوب پیش رفته یا نه، به ما نشان میدهد که نمیتوانیم اهمیت همکاری فشرده بین بخشهای دولتی، تجاری و علمی را دست کم بگیریم.
اغلب انتقالهای چرخشی پیچیده هستند، مجموعه عظیمی از «بازیگران» را شامل میشوند، در سیلوها اتفاق میافتند، و در جاهطلبی و پیشرفتشان متفاوت هستند. توانایی ارزیابی مسیر یک منطقه یا شهر به سمت چرخه، مقایسه آن با خط پایه (یا مناطق دیگر) و انطباق سفر مهم است. البته ما به آگاهی انتقال نیاز داریم چون؛ ۱- هدایت مکالمات شامل سهامداران متعدد با پیشینههای مختلف. ۲- برای اطمینان از اینکه فقط جنبههای اجتماعی-فناوری همه مطالب اصلی نیستند، زیرا ما اغلب جنبههای فضایی، حکومتی و اجتماعی را فراموش میکنیم.
فرصتها و مداخلات را ارزیابی کنید
ارزیابی چالشهای پیچیده، با استفاده از طراحی سیستمی برای ادغام فعالیتهای فضایی و انتقالی برای حمایت از راهحلهای نوآورانه از طریق چند مداخله تعریفشده، برای موفقیت بسیار مهم است. اینجاست که تفکر طراحی و تفکر سیستمی با هم ترکیب میشوند!
هسته اصلی، کاوش و ارزیابی پیچیدگیهای زنجیره تامین، جریانهای مواد و تعاملات فضایی است تا امکان طراحی مجدد سیستم را فراهم کند. درک مرزهای سیستم، زنجیرههای تامین ارزش و ارزیابیهای کمی برای حمایت از نتایج چرخشی کلید موفقیت یک انتقال چرخشی است.