تغییر سیاستهای چین، تحریم ایران و سیاستگذاریهای چالشزا در داخل را باید جدی گرفت
همگرایی سه عامل منفی در بازار سنگآهن
سیاستها و موضعگیری چینیها برای سیاست خرید محصول سنگآهن این کشور مبنی بر خرید سنگهای با عیار بالا است، بهطوریکه در حال حاضر به شدت بحث خرید محصول سنگآهن با عیار ۶۳ درصد مطرح است. هرچند این روند بهصورت قانون نوشته شدهای درنیامده، ولی در حال حاضر ذائقه خرید چینیها سنگآهن با عیار بالا است و در این راستا خرید سنگآهنهای با عیار و خلوص پایینتر از این میزان بسیار با کاهش روبهرو شده است. در راستای همین سیاستهاست که بازار گندله رونق پیدا کرده است، چرا که گندله محصولی است که عیاری بالای ۶۳ درصد دارد و به همین دلیل تقاضای این محصول افزایش پیدا کرده و پریمیوم این محصول با افزایش مواجه شده است.
در این راستا مهرداد اکبریان رئیس انجمن سنگآهن ایران در تحلیل شرایط بازار جهانی سنگآهن به «دنیای اقتصاد» گفت: در زمانهای گذشته سنگآهنهای با عیار زیر ۵۰ درصد ایران در چین، برای خود بازاری داشت، ولی دولت چین با اعمال سیاستهایی این روند را متوقف کرد، در برههای گفته شد که سنگآهن زیر ۵۴ درصد خریداری نمیکنند، در ادامه سنگآهن با عیار زیر ۶۰ درصد خریداری نشد و در حال حاضر عیار زیر ۶۳ درصد از رونق افتاده است. در واقع دولت چین آرام آرام و به تدریج سعی در اعمال این سیاستها داشته تا فشار این روند روی کشورهای دیگر به یکباره احساس نشود.
مهندسی بازار خارج برای تقویت بازار داخل
وی موضوع دومی را درخصوص خرید سنگآهنهای با عیار زیر ۶۳ درصد از سوی چین، تشریح کرد و گفت: سیاست دیگری هم عرض با توسعه معادن چین در حال رخ دادن است. چینیها معادن سنگآهن با عیار و خلوص پایینی دارند، در این راستا زمانی که دولت چین میخواهد به معادن داخلی این کشور به نوعی فرصت و میدان بدهد، سیاستی را بر این مبنا (کاهش و در ادامه ممنوعیت ورود سنگآهن با عیار زیر ۶۳ درصد) در پیش میگیرد. در واقع دولت چین با اتخاذ این تصمیم سعی در رونق کسب و کار و تجارت داخلی معادن این کشور دارد. اما روی دوم این سکه به ایران باز میگردد که از دو نقطه قابل بررسی است: با توجه به شرایط تحریمی برای ایران، این موضوع محدودیتهایی را برای صادرکنندگان سنگآهن به وجود آورده و از طرف دیگر هزینههای حمل بار از طریق کشتی به شدت در حال رشد است و این دو مسأله شرایط ویژهای را برای فعالان حوزههای مختلف خصوصا سنگآهن کشورمان ایجاد کرده است. به گفته وی هفته گذشته رقمی بین ۲۶ تا ۳۰ دلار بر اساس میزان ظرفیت کشتیها، قیمتهای هزینه حمل کشتی اعلام شد که فاجعهای برای حمل بار محسوب میشود. دلایل این رشد قیمت نیز عبارتند از:
۱-شرکتهای کشتیرانی به سمت خلیجفارس نمیآیند.
۲- حمل کانتینری در حال توقف است.
۳- تعداد کشتیهایی که به سمت ایران میآیند در حال کاهش است.
رئیس انجمن سنگآهن ایران ادامه داد: این سه موضوع باعث بالا رفتن قیمت میشود، در چنین شرایطی که قیمتها افزایش پیدا میکنند، بحث رقابت هم مطرح میشود، در واقع رغبت کمتری برای صادرات کالاهایی که ارزش هر تن از آن کمتر است وجود دارد، چرا که در محدوده ضرر قرار میگیرد و فروشنده مجبور است با لحاظ قیمت بالای حمل، مادهای با قیمت بالاتر را صادر کند، در همین راستا است که رغبت برای صادرات سنگآهن دانهبندی کم عیار کم میشود و صادرکننده مجبور به صادرات سنگآهن دانهبندی پرعیار میشود که حداقل اضافه بهای حمل کشتی که در حال پرداخت آن است جبران شود. اما بهترین حالت برای صادرات در این شرایط، گندله است، چراکه صادرات این محصول قطعا مزیت بیشتری دارد و بهتر از محصولات دیگر خرید و فروش میشود و پس از آن هم بیلت را میتوان مثال زد، در واقع بیلت شرایط بهتری در بازار صادراتی از گندله دارد. وی گفت: تنها خبر خوبی که در شرایط نهچندان خوب بازار سنگآهن داخلی میتوان مخابره کرد این است که صادرات بیلت در حال توسعه است، یعنی در فضایی که میتوان به «نقصان صادرات مواد معدنی» از آن یاد کرد، صادرات بیلت اتفاقی خوش برای این بازار میتواند باشد.
بلاتکلیفی در بازار
بعد از مسائل داخلی چین و مسائل سیاسی و موقعیت کنونی ایران در شرایط تحریمها که بر بازار سنگآهن تاثیر میگذارد مسأله دیگر نوعی بلاتکلیفی در بازار است که در واقع این موضوع، یک مساله تکنیکی و فنی نیست، و ارتباطی به عیار مواد معدنی ندارد. اکبریان در توضیح این موضوع گفت: یک بلاتکلیفی در تمام دنیا در سیاستهای خارجی کشورها حادث شده است. در راس این امور میتوان به سیاستهای رئیسجمهوری آمریکا اشاره کرد. در ادامه میتوان به مناسبات تجاری بین آمریکا و کانادا؛ آمریکا با اروپا، آمریکا با چین، چین و اروپا و به همین منوال بقیه کشورها با یکدیگر اشاره کرد. اکبریان در ادامه به سیاستهای نامشخص شرکتهای جهانی فولادی اشاره کرد و گفت: خیلی از شرکتهای بزرگ فولادی دنیا هنوز در زمینه سیاستهای اصلی خود بلاتکلیف هستند و نمیدانند میزان تولید در ماههای آینده را باید پایین بیاورند یا در همان سطح قبلی نگه دارند، این بلاتکلیفی باعث شده است که میل به خرید سنگآهن، کنسانتره، گندله و حتی آهن قراضه فعلا کاهش پیدا کند، اما اگر مقداری ثبات ایجاد شود شرایط بازار بهتر از شرایط حال حاضر میشود.
در جمعبندی این سه نکته باید گفت: این وقایع اعم از:
۱- سیاستهای داخلی چین برای عدم خرید مشتقات کمعیار سنگآهن.
۲- محدودیتهای تحریم و نبود کشتی به قیمتهای بهینه و به صرفه برای ایران.
۳- سیاستهای نامشخص شرکتهای فولادی و کشور، برای صادرکننده یا تولیدکننده مواد معدنی همزمان شده است.
عوامل تاثیرگذار داخلی شامل عوارض سنگآهن، دلار دستوری و ثانویه و بحثهای اقتصادی اجازه رقابت برابر و سالم را به تولیدکنندگان سنگآهن نمیدهند، در واقع با کنار گذاشتن تمامی این عوامل به این نتیجه میرسیم که شرایط برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان آهنی، خوب و مساعد نیست و باید یک تصمیم و هماندیشی عمومی در این زمینه صورت بگیرد.
ارسال نظر