«دنیایاقتصاد» چالشهای معاملات آتی زعفران را بررسی کرد
روزهای خاکستری طلای سرخ
این روند نزولی در فصل برداشت به ثبت رسیده و شاید بازار با گذشت زمان بتواند بخشی از این افت قیمتها را جبران کند. البته در فصل برداشت بعضا شاهد رشد نرخ هم بودهایم؛ ولی در شرایط فعلی با رشد حجم تولید زعفران، روند نزولی قیمتها حتی شتاب بیشتری گرفته است. این کاهش قیمتها تا جایی ادامه یافته که در خبرها از آغاز خرید تضمینی زعفران هم سخن بهمیان آمده است. قیمتها در بازار آتی زعفران هم متاثر از کاهش نرخ در بازار فیزیکی، روند نزولی شدیدی داشته اگرچه با نزدیکی به زمان تحویل فیزیکی مثلا در آبانماه، انتظار داریم بهای نقدی و آتی زعفران به یک رقم مشخص بر اساس قیمتهای بازار میل کند. این روند یعنی کاهش قیمتها را بهصورت کلی میتوان توجیه کرد؛ اگرچه شتاب افت نرخ بیش از حد انتظار بوده و قیمتهای پایینی را در بازار شاهد هستیم که شاید بتوان این نرخ را با چند سال گذشته مقایسه کرد. در هر حال قیمتهای فعلی در بازار آتی و گواهی سپرده زعفران در کمترین نرخهای خود در چند ماه اخیر است و این افت نرخ حتی در روزهای برداشت محصول، باز هم به ریشهیابی دقیقتری نیاز دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
افت حجم معاملات؛ چالش دوم
حتی اگر از روند نزولی قیمتها نیز چشمپوشی کنیم، رخدادی که بیش از همه در بازار آتی زعفران آزاردهنده است افت حجم معاملات خواهد بود. در مهرماه حجم قراردادهای منعقدشده در بازار آتی زعفران بورسکالا برای همه سررسیدها رقمی نزدیک به ۶۳۳ هزار و ۵۰۰ قرارداد بود که از یک روند نزولی در این متغیر بازار حکایت دارد. بهعنوان یک نمونه میتوان گفت اگر روزهای نیمهتعطیل فروردین سالجاری را در نظر نگیریم، حجم قراردادهای مهرماه در کمترین رقم خود از زمان آغاز بهکار رسمی و جدی آتی زعفران در مردادماه سال گذشته است. این سیگنال را نمیتوان کماهمیت در نظر گرفت آنهم در شرایطی که بخشی از انرژی و توانمندی بورسکالا به سمت رونق بازارهای آتی گسیل شده است. البته انتظار برای آغاز بهکار چندین سررسید جدید زعفران هم وجود دارد تا شاید از این مسیر بتوان بخشی از رونق از دست رفته را به این بازار بازگرداند، ولی شرایطی را که در فصل برداشت تاکنون رونق چندانی در این بازار حس نشده است هم باید در نظر گرفت. در هر حال اگر سررسیدهای جدید هم به کمک بازار آتی زعفران در بورسکالا نیاید دیگر چشمپوشی از رخدادهای این بازار بیش از این جایز نیست. با فرض نادیده گرفتن حجم معاملات فروردین ماه سالجاری، حجم معاملات مهرماه در کمترین رقم خود قرار دارد و هیچ بعید نیست که این روند نزولی یا ادامه یافته یا با رشد چندانی روبهرو نباشد، زیرا جذابیت قیمتی برجستهای در این بازار دیده نمیشود. این درحالی است که اوج حجم داد و ستد آتی در بورسکالا در آذرماه سال گذشته به ثبت رسیده ولی حجم معاملات مهرماه رقمی کمتر از یک سوم اوج معاملات آذر سال قبل بهشمار میرود. از سوی دیگر حجم دادوستد مهرماه سال گذشته نیز رقمی نزدیک به یک میلیون و ۵۰۰ هزار قرارداد بوده که برای سالجاری به کمتر از ۶۳۴ هزار قرارداد کاهش یافته است. این افت جدی حجم معاملات به خودی خود توجیهپذیر نیست و نیاز به پاسخگویی را مطرح میکند. البته سال گذشته هم حجم دادوستد مهرماه اندکی کاهش یافت ولی در ماههای آبان و آذر پارسالجبران شد و حتی رکورد تاریخی این بازار از مسیر حجم معاملات در آذرماه سال قبل به ثبت رسید. با توجه به این موارد میتوان یکی دو ماه منتظر ماند و دید که آیا این بازار میتواند عقبافتادگی تاریخی خود را جبران کند یا آتی زعفران هم به سرنوشت آتی سکه دچار خواهد شد؛ ولی آتی زعفران با حمایت اغلب نهادهای تصمیمساز و مجری همراه بود و در کنار دنیایی از حمایتها و همچنین عدم سختگیریهای دولتی و حتی حمایت از رشد قیمتها، شاهد هستیم که سرنوشت جذابی پیش روی این بازار تاکنون ترسیم نشده است؛ اگرچه همه امیدواریم که این بازار به حرکت خود ادامه دهد و عقبافتادگیهای پیشین را جبران کند. اگر افت نرخ یا کاهش حجم معاملات در بازار آتی زعفران جبران نشود دیگر تیغ انتقادات در نیام باقی نخواهد ماند.
مزیتهای زعفران در بازار آتی
موفقیت معاملات آتی زعفران یا حتی دادوستدهای رایج در این بازار برای اقتصاد بازار آزاد حیثیتی است از آن جهت که در این بازار خاص تقریبا همه چیز مهیا بوده و حتی رشد نرخ هم یک سیگنال مثبت و جذاب ارزیابی میَشود. بخش مهمی از بازار زعفران صادراتی است و حمایت از آن به معنی ارزآوری بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر هیچ سختگیری دولتی برای قیمتگذاری وجود ندارد و آزادی عمل برای نوسان نرخ زعفران هم در بازار داخلی مشابه چندانی ندارد. همچنین زعفران اولین کالای بخش کشاورزی است که زنجیره معاملاتی آن کامل است یعنی بعد از دادوستد فیزیکی، گواهی سپرده کالایی و قراردادهای مشتقه برای زعفران تعریف شده و مکانیزم انبار قابل اتکایی دارد.این شرایط را حتی مس که یک کالای بورسی در جهان است هم در اختیار ندارد، ولی طلای سرخ یا همان زعفران از تمام این امکانات بهره میبرد.بهرغم همه این امکانات شاهد هستیم که حال و روز این بازار چندان مساعد نیست، قیمتها چنگی به دل نمیزند، مگر آنکه گذشت زمان به داد این بازار برسد. ولی چرا زعفران با همه این مزیتها نتوانست به یک نمونه بسیار موفق از زنجیره کامل قراردادها بدل شود؟ آیا باید مشکل را در بورسکالا جستوجو کرد یا دادههای جانبی دیگری در این مسیر، نقش سرعتگیرهای برجستهای را ایفا کردهاند؟
برای پاسخ به این پرسش و پرسشهای مشابه همیشه اولین گزینه تحریمهاست. چون تحریمها دشوارتر شده دیگر نمیتوان به سادگی گذشته کالا صادر کرد بنابراین با عرضه مازاد بر نیاز روبهرو شدهایم تا جایی که حتی خرید تضمینی زعفران هم به زنجیره معاملاتی بورسکالا افزوده میشود. درخصوص خرید تضمینی باید گفت که در نگاه اول اغلب فعالان این بازار از این رویکرد خوشحال میشوند ولی واقعیت اینگونه نیست. خرید تضمینی (و نه قیمت تضمینی) زمانی اجرا میشود که ترس از زیاندیدن کشاورز وجود داشته باشد و بهعنوان یک اقدام حمایتی بهکار گرفته میشود. حال در شرایطی که دنیایی اظهارنظر مثبت از کارشناسان و مقامات اقتصادی کشورمان درخصوص مزیتهای معاملات زعفران در بورسکالا مخابره شده و جمعبندی این اظهارنظرها در مقایسه با واقعیتهای معاملاتی این کالا خالی از لطف نخواهد بود، باید گفت که یک جای کار مشکل دارد. مکانیزم بازار با تکیه بر ابزارهای مالی نوین هم در بازار زعفران شاید جواب نداده باشد بنابراین در مسیر معاملات خللی وجود دارد. جمعآوری اخبار و اظهارنظرها پیرامون معاملات آتی زعفران در طول زمان به این چند واژه ختم میشود: خوب، بد، زشت.زنجیره معاملات زعفران با دنیایی خوشبینی آغاز بهکار کرد، سپس با کاهش حجم داد و ستد آتی و افت قیمتها روبهرو شدیم و بعد از آن به خرید تضمینی منجر شده است. کسی هم در مورد زیانهای وارده به معاملهگران آتی در این بازار کلمهای صحبت نمیکند، گویی ترجیح داده میشود که این رخداد مهم اصلا دیده نشود.
ردیابی چالشهای زعفران
اگر به بحث اصلی بازگردیم باید مسیر معاملات زعفران را رهگیری کرد تا ببینیم کجای کار با مشکل روبهرو شده که این بازار را اینگونه درهم تنیده است. بازار زعفران باکیفیت با محوریت بازارهای صادراتی تعریف شده است. با عدم رشد قیمت دلار میل به کاهش نرخ در بازار زعفران ایجاد شد اما شاهد هستیم که کاهش نرخ در بازار زعفران بیشتر از افت قیمت دلار بوده است. این یعنی همهچیز هم زیر سر قیمت ارز نیست و باید مکانیزمهای جدیدی را جستوجو کرد. بورسکالا اما در برنامههای خود گویا نگاه به بازارهای صادراتی یا حتی توجه به حمایت از صادرات را جز در مسیر پذیرش انبار و رخدادهای جانبی آن یا امکان پوشش ریسک قبول ندارد. فقط در زمانی که بتوان بر کالا در بازار داخلی یا بر خریدار و فروشنده نظارت کرد، تکلیف بورسکالا به پایان میرسد.
آیا همین کافی است یا لازم است بورسکالا اندکی ریسک را پذیرفته و به حمایت واقعی از صادرات همت گمارد؟ سوال اینجاست که آخرین عرضه صادراتی زعفران در بورسکالا چه زمانی انجام پذیرفته و آیا اصلا چنین چیزی برای بورسکالا تعریف شده است؟ البته با توجه به آمارهای خود بورسکالا، صادرات قیر از این بازار رسمی بهخوبی و بدون هیچ نگرانی و خدشهای صورت میپذیرد، ولی چرا شاهد عرضههای صادراتی زعفران نیستیم؟ شاید در نگاه اول صادرات از بستر بورسکالا اندکی دشوار بوده یا با هدف بورسکالا در تناقض باشد ولی در شرایطی که هم تجربه بهشدت موفق معاملات قیر صادراتی در بورسکالا وجود داشته و بازار زعفران هم نیاز به حمایت دارد، میتوان گفت که عرضههای صادراتی زعفران از بستر بورسکالا یک الزام نانوشته است. البته بورسکالا که درخصوص تسویه وجوه با داستانهای خاصی روبهروست میتواند با تلاش برای شفافیت فرآیند تسویه وجوه اندکی از بار دشواریهای بازار زعفران را به دوش بکشد. تنها بهعنوان یک مقایسه میتوان به بورس انرژی اشاره کرد که همهروزه در تلاش برای جذب حداکثری عرضههای صادراتی است و برای بازاریابی بینالمللی هم چیزی کم نگذاشته است.در این وضعیت شاهد هستیم که زعفران که با برتری عرضه بر تقاضا روبهروست مورد توجه بورسکالا برای عرضههای صادراتی قرار نمیگیرد. سوال دیگر آنکه اگر تحریمها برای صادرات مشکل ایجاد کرده است آیا برای صادرات فرآوردههای نفتی مشکلات بیشتری ایجاد نکرده است؟
اینها همگی سوالاتی است که در ذهن مخاطب وجود داشته و در گفتوگو با برخی از اهالی بازار بهصورت مستقیم و غیرمستقیم عنوان میشود. البته میتوان چند هفته صبر کرد و منتظر شد که آیا بازار آتی زعفران و قیمتها در بازار نقدی به روال عادی خود بازمیگردد یا باید به خرید تضمینی دل خوش کرد. خرید تضمینی در شرایطی انجام خواهد گرفت که انتقادات از دولت برای اعلام قیمت تضمینی پایین گندم بالا گرفته و داستانهای خاص خود را دارد. حال باید خرید تضمینی زعفران را هم به مشکلات دولت افزود. اگر بورسکالا برای رونق صادرات بهصورت واقعی و نه قراردادهای مشتقه چابکتر وارد عمل میشد و شبیه تلاشهای بورس انرژی برای رونق صادرات را در دستور کار قرار میداد شرایط بازار زعفران هم دگرگون میشد. البته اولویت اصلی بورسکالا هماکنون رونق معاملات زیره و پسته است و شاید اگر زعفران هم در کرمان و در مجاورت این دو محصول کشت میشد امکان جلبتوجه بیشتری داشت و اوضاع آن بهتر بود.
ارسال نظر