بانک جهانی تاثیر شدت گرفتن جنگ در کرانه باختری بر بازارهای کالایی را ارزیابی کرد
شوک نفتی بر بازارها کماثر شد
واکنش محدود فلزات به اخبار جنگ
سههفته از حمله حماس به سرزمینهای اشغالی در نوار غزه و آغاز جنگی خونین میان اسرائیل و فلسطین میگذرد؛ خبر شروع درگیری جدید در منطقه خاورمیانه از رشد قیمت نفت، نهادههای انرژی و طلا در بازارهای جهانی حمایت کرد. اخبار استمرار جنگ در نوار غزه باعث شد تا هر بشکه نفت برنت از کف کانال قیمتی ۸۰دلاری به کانال ۹۰دلاری در روز ۱۹اکتبر صعود کرد و ظرف روزهای پایانی اکتبر نیز در محدوده ۸۷ تا ۸۹دلار نوسان داشته باشد. در عین حال این جنگ زمینهساز صعود طلا شد، به نحوی که هر اونس طلا در معاملات آتی کامکس آمریکا از کف کانال قیمتی ۱۸۲۰دلاری در روزهای ابتدایی ماه اکتبر به ۲۰۰۵دلار در ۲۷ اکتبر رسید و دهمین ماه میلادی را در محدوده ۱۹۹۸دلار به پایان رساند. البته اثرگذاری این جنگ بر بازار فلزات آهنی و غیرآهنی و همچنین مواد غذایی به مراتب محدودتر بود. در این شرایط بانک جهانی به بررسی تاثیر این جنگ بر بازارهای کالایی در سناریوهای مختلف پرداخته است. در این گزارش تاثیر جنگ در فاز کوتاهمدت و پیامدهای احتمالی تشدید درگیری در منطقه خاورمیانه بر بازارها مورد بررسی قرار گرفته است.
تفاوت واکنش کامودیتیها به جنگ اروپای شرقی و غزه
تاثیر بروز جنگ در کرانه باختری ظرف سههفته ابتدایی بر بازار فلزات و نرخ محصولات کشاورزی محدود بوده است. اما طلا بهعنوان دارایی امن در زمان بحران، ظرف این بازه زمانی رشد ۹.۵درصدی را به ثبت رسانده، نفت نیز رشد ۶درصدی داشته است. در این شرایط از نرخ فلزات و مواد غذایی به شکل محدودی کاسته شده است. به طور کلی بروز تنشهای ژئوپلیتیک باعث سوق سرمایه از داراییهای پرریسک به بازارهای امن نظیر طلا میشود. بازارهای کالایی نیز در زمره داراییهای پرریسک طبقهبندی میشوند و تنش ژئوپلیتیک تاثیر کاهشی بر نوسان قیمتی آنها میگذارد. اما درصورتی که جنگ بتواند روند عرضه کامودیتیها را مختل کند، اختلال در عرضه از رشد نرخ در بازار مورد بررسی حمایت میکند.
حمله روسیه به اوکراین در ۲۴فوریه از جمله جنگهای اثرگذار بر بازارهای کالایی بود. با توجه به سهم بسزای روسیه در تامین انرژی و نقش هر دو کشور در تامین سایر کامودیتیها از جمله محصولات کشاورزی و فلزات، این جنگ به جهش قیمتی قابلملاحظهای در بازار کالاهای پایه در دنیا انجامید. اما سهم اسرائیل و فلسطین در تامین کالاهای پایه در دنیا محدود بوده و استمرار این جنگ به شکل کنونی نمیتواند بر روند بازارها تاثیر بسزایی بگذارد. اما تشدید درگیری و سرایت آن به سایر کشورهای این منطقه میتواند چشمانداز قیمتی در بازارهای کالایی را تیره و تار کند. درواقع تشدید درگیری و گسترش آن به منطقه وسیعتر میتواند به افزایش شدید بهای نفت و سایر نهادههای انرژی منجر شود که این موضوع سیگنال موثر افزایشی برای سایر بازارهای کالایی از جمله بازار فلزات و محصولات کشاورزی به همراه داشته است.
پیامدهای احتمالی تشدید درگیری در رینگ کالایی
اغلب برآوردها از آن حکایت دارد که جنگ در نوار غزه تاثیر محدودی بر نوسان قیمتی کالاهای پایه بهاستثنای نهادههای انرژی دارد. البته درصورتی که این جنگ بتواند به جهش قیمتی در بازار انرژی منجر شود، این موضوع هزینه تولید و حمل مواد غذایی و فلزات را افزایش میدهد که محرک بهای این محصولات است.
درصورتی که سناریوی شدتگرفتن جنگ در کرانه باختری محقق شود، جهش نرخ ۲۰ تا ۷۰درصدی در انتظار بازار نفت خواهد بود و تحقق این جهش زمینه رشد قیمتی در بازار فلزات با محوریت فلزات انرژیبر نظیر آلومینیوم و روی را فراهم میکند. واحدهای اروپایی تولیدکننده آلومینیوم و روی از جهش احتمالی بهای انرژی به دلیل شدت گرفتن تنش در منطقه خاورمیانه، بیش از سایر نقاط دنیا متحمل زیان میشوند. بخش عمدهای از این واحدها پس از جنگ روسیه و اوکراین به کاهش اجباری تولید روی آوردند و اگرچه نرخ انرژی اصلاح شد، میزان تولید در برخی از این واحدها همچنان پایین باقی ماند.
افزایش قیمت نفت همچنین میتواند موجب افزایش هزینههای حملونقل برای مواد معدنی از جمله سنگآهن شود. این موضوع بر بازار محصولات فولادی نیز اثرگذار خواهد شد. به این ترتیب اگرچه تنش میان غزه و اسرائیل به شکل مستقیم تاثیر محدودی بر بازارهای کالایی میگذارد، شدت گرفتن این تنش با اثرگذاری بر نرخ نهادههای انرژی میتواند از رشد قیمت تمامشده تولید سایر کامودیتیها حمایت کند. در این شرایط نتیجه این جنگ بر بازارهای کالایی کاملا به بروز اختلال در عرضه نفت وابسته خواهد بود. در گزارش بانک جهانی تاکید شده است که اگر درگیری در منطقه کرانه باختری به شکل محدود ادامه یابد و عرضه نهادههای انرژی از منطقه خاورمیانه به سیاق قبل ادامه یابد، رینگ کالایی واکنش معناداری به اخبار جنگ نشان نمیدهد. علاوه بر این، در نتیجه تغییرات قابلتوجه در شرایط کلی نفت و سایر بازارهای انرژی و بهبود انعطافپذیری اقتصاد جهانی در برابر شوکهای قیمت انرژی در چند دهه گذشته، تاثیر کلی مناقشه اخیر میتواند کمتر از آن چیزی باشد که در مقایسه با آن رخ داده است.
اقتصاد جهانی در مقابل شوک نفتی قوی شد
اغلب برآوردها از احتمال جهش قیمتی در بازار نهادههای انرژی در صورت تشدید تنش در منطقه خاورمیانه و تاثیر آن بر سایر بازارهای کالایی با محوریت بازار محصولات کشاورزی و فلزات سخن میگویند؛ اما برخی کارشناسان نیز بر این باورند که انعطافپذیری اقتصاد جهانی در برابر شوک عرضه نهادههای انرژی افزایش یافته است.
اثرگذاری محدود بروز جنگ در نوار غزه بر بازار کامودیتیها ظرف سههفته ابتدایی آغاز این جنگ، میتواند نشاندهنده بهبود توانایی اقتصاد جهانی برای جذب شوکهای قیمتی در بازار نفت باشد. از زمان بروز بحران انرژی در دهه ۱۹۷۰، کشورهای سراسر جهان درصدد برآمدند تا در برابر شوک کاهش عرضه انرژی توانمند شوند. اغلب کشورها کاهش وابستگی به نفت در تولید را مدنظر قرار دادند. در شرایط کنونی میزان نفت موردنیاز برای تولید انواع محصولات تقریبا نصف شده است. گسترش منابع وارداتی و افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تامین انرژی، راهکار کشورهای مختلف برای حل بحران انرژی است.
این پیشرفتها باعث میشود که تاثیر شوک نفتی بر بازارهای کالایی محدودتر شود. البته رفع کامل آن فعلا میسر نیست. آنها پایگاه متنوعتری از صادرکنندگان نفت و منابع انرژی را گسترش دادهاند؛ از جمله منابع تجدیدپذیر. برخی کشورها ذخایر استراتژیک نفتی ایجاد کردهاند و ترتیباتی را برای هماهنگی عرضه و بازارهای آتی توسعه دادهاند تا تاثیر کمبود نفت بر قیمتها را کاهش دهند. این پیشرفتها نشان میدهد که تشدید درگیری ممکن است اثرات معتدلتری نسبت به گذشته داشته باشد.