به سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات نگاه تجاری نداریم
اوایل تابستان بود که سیستمهای معاملاتی یا سایت کارگزاریها در بورس دچار اختلال میشدند. مساله این اختلالهای مدام چه بود؟
مساله از این قرار است که سیستمهایی که در فضای آنلاین مشغول فعالیت هستند، باید پیشبینیهای لازم را نسبت به پیکهای احتمالی ورود مخاطبان خود داشته باشند. برای مثال اگر سیستمی این پیشبینی را از آینده کاری خود دارد که ممکن است در بازهای از زمان پذیرای ورودی بالایی باشد، باید زیرساخت خود را به سمت سیستمهای «توزیع شده» یا «پلتفرم ابری» سوق دهد. این سیستمها قادرند در زمانیکه سامانه از نظر میزان ترافیک ورودی در اوج خود قرار میگیرد، بار این ترافیک را بین نقاط مختلف توزیع کنند. همچنین این قابلیت که با از دسترس خارج شدن یک نقطه سایر نقاط به ارائه سرویس ادامه بدهند نیز دیگر مزیت این نوع معماری است. در این سناریو نقاط را باید مراکز داده (دیتاسنترها)ای در نظر بگیریم که سامانه مذکور روی تعدادی از سرورهای آن در حال ارائه سرویس است. استفاده از چنین زیرساختی این امکان را در اختیار مدیران سیستم قرار میدهد که در بازههای زمانی مختلف که ترافیک سایت یا سامانه آنها بهطور غیرقابل پیشبینی رشد میکند، بتوانند تصمیمات بهتری بگیرند و از از دسترس خارج شدن آن جلوگیری کنند. برای مثال «آمازون» که بسیاری آن را بهعنوان یک فروشگاه بزرگ آنلاین میشناسند، بنابر نیاز خود در چنین مواردی زیرساختی طراحی کرد که بعدها آن را بهعنوان یک محصول نیز به فروش رساند. در زیرساخت ارائه شده توسط آمازون این قابلیت در اختیار مدیران سامانه قرار دارد تا فارغ از میزان ترافیک پیشبینی شده یا نشده سامانه خود، آن را روی پلتفرم AWS آمازون میزبانی کنند. در پایان هر دوره آمازون بر اساس میزان منابعی که آن سامانه از دریای منابعش (پردازنده، حافظه، پهنای باند و...) مصرف کرده از آن حق میزبانی دریافت میکند که در اصطلاح به این نوع از میزبانی Pay As You Go نیز میگویند. اما در سمت مقابل مدیران سامانه موظفند بنا بر احتمالات عمل کنند و برای سامانه یا سایت خود سرور(ها)ی در نظر بگیرند که در لحظهای که سیستم زیر بار ترافیک سنگین است ارتقای منابع در آنها امکانپذیر باشد.
آیا سیستم توزیع بار ترافیک وجود دارد؟
متاسفانه خیر. در ایران ما چنین ارائهدهندگانی نداریم که بتوانند سرویس بیدردسری مانند زیرساخت ابری آمازون یا گوگل ارائه کنند. یکی از اصلی ترین دلایل آن مشکلات عدیده زیرساختی و ارتباطی حتی بین دیتاسنترهای داخلی است. به این نکته توجه داشته باشید که وقتی میگوییم استفاده از سیستم ابری، یعنی درباره سیستمی صحبت میکنیم که زیرساخت سختافزاری ایجاد کرده است که فقط در یک دیتاسنتر قرار نگرفته است و بهصورت توزیع شده ممکن است در چندین دیتاسنتر در نقاط مختلف یک شهر، یک کشور یا حتی کل دنیا قرار گرفته باشند. لازمه چنین معماری ارتباطات قابل اعتماد بین این نقاط است. در ایران برخی از شرکتهای بخش خصوصی ادعای ارائه چنین خدماتی را دارند و انصافا در این زمینه کارهایی انجام شده است اما تجربه شخصی خودم در کار با آنها بسیار نامطلوب و پر از ایراد بوده است. از آنکه بگذریم بهطورکلی میتوانیم بگوییم با توجه به مشکلاتی مانند تحریم و موانع اقتصادی که متاسفانه کشور همیشه در سالهای اخیر با آن درگیر بوده است، عمدتا شرکتهای بخش خصوصی در حوزه نرمافزار و زیرساخت هیچ گاه در افق خود بازار فرامرزی و خارج از کشور را متصور نیستند. یعنی به بازار ایران بسنده میکنند که خود با توجه به تصمیمات سلیقهای در حوزه اینترنت بهشدت غیرقابل پیشبینی است. پس با چنین وضعیتی نمیتوانیم انتظار ظهور شرکتها و سرویسهایی در کلاس جهانی را در داخل داشته باشیم. موضوع سرمایهگذاری و حضور شرکتهای خارجی برای ارائه چنین خدماتی در کشور نیز همیشه با اما و اگرهایی (از باب میزبانی دادههای با ارزش روی سرورهای شرکتهای خارجی) روبهرو بوده و در کل نتیجه این است که امروز کمتر شاهد برگزاری رویداد آنلاینی با حجم مخاطب بالا در کشور هستیم که بدون مشکل به پایان برسد. کافی است به اختلالات اخیر در سامانههای ثبتنام خودرو، ثبتنام دانشگاه و حالا هم فعالیت در بورس نگاه کنید تا متوجه این موضوع شوید که در این زمینه جدا مشکل داریم. شما فکر کنید مثلا شرکتی مانند «هتسنر» در شرایطی که تحریمی نیست قصد سرمایهگذاری و ایجاد دیتاسنتر در ایران را داشته باشد. آیا مخالفتی با آن نمیشود؟ برای همین معتقدم نگاه تجاری درستی در کشور ما نسبت به سرمایهگذاری خارجی در حوزه فناوری اطلاعات شکل نگرفته است.
آیا با توجه به مسائلی که مطرح کردید، در ایران چنین توانی وجود دارد؟
در بسیاری از حوزهها توان رقابتی وجود دارد اما در حوزه نرمافزار و اساسا کار اینترپرایس واقعا نوپاییم و در حال تجربه. نکته دیگر هم این است که ما از نظر برنامهنویسی و توسعه نرمافزار، مانند هندیها خیلی در دنیا مطرح نیستیم. این واقعیتی است که باید آن را بپذیریم. مساله جدی و مهم دیگر موج مهاجرت نیروهای متخصص حوزه نرمافزار به خارج از کشور است. برای مثال از ابتدای امسال یکی از شرکتهای مطرح در حوزه آیتی، درخواست استخدام نیروی فنی را داشت و حاضر بود برای او حقوق ماهانه ۲۰ میلیون تومانی در نظر بگیرد، اما پس از گذشت سه ماه هنوز فرد مناسبی را برای این سمت پیدا نکردهاند. جالب است بدانید که این نیرو قرار است جایگزین نیرویی شود که چندی پیش به آلمان مهاجرت کرده است و رفتن او و مشکلات پس از آن حتی شرکت را تا مرز فروش سهام و واگذاری پیش برده است.