هالووین بورسی برای سهامداران
این برود و آن بیاید کار درست میشود، مطرح نیست. باورپذیری این موضوعها برای کاربران سخت شده است. همه چیز را در امروز و وضعیت سرمایههایشان میبینند. با افت شاخص بورس از شروع هفته، سهامداران و کارشناسان در جمع توییتری بورسیها شروع به ابراز گلایه، انتقاد و مطرح کردن شکوائیههایی از وضعیت نابسامان بورس کردند. دیروز که روند افت شاخص ادامهدار شد، فعالان شبکههای اجتماعی هم به این موضوع ورود کردند و از مردم و سرمایههایشان در این بازار نوشتند. کار به جایی رسید که در رادیو هم بعد از مدتها به وضعیت سهامداران خرد بورس پرداخته و گلایههایی نسبت به وضعیت این بازار مطرح شد. اما سمت و سوی گلایهها و انتقادها در برنامه رادیویی نه دولت و مسوولان حوزه اقتصاد، بلکه تحریمها و وضعیت کلان بازارهای جهانی و تاثیر آن روی بازار سرمایه ایران بود. دیروز فضای توییتر فارسی پر بود از نقشه سرخرنگ بازار که کاربران آن را با یکدیگر به اشتراک میگذاشتند و از آب شدن سرمایه مردم، دود شدن سرمایه سهامداران و چیزهایی از این دست مینوشتند.
در اینستاگرام هم این وضعیت تا حدودی در جریان بود. کاربران این شبکه اجتماعی هم در استوریهایشان با به اشتراک گذاشتن خبر ریزش بورس از خبرگزاریها یا اسکرینشات گرفتن از نقشه سرخرنگ بازار، از دولت سیزدهم و مسوولان و مدیران اقتصادی انتقاد میکردند. این انتقادها اما مثل هفتههای گذشته رگههایی از امید و بهبود نداشت و هرچه بود تند و تیز بود. در این فضا اما بودند کاربرانی که همیشه سعی میکنند، با کنایه نوشتههایشان را در شبکههای اجتماعی منتشر کنند. با نزدیک شدن به روزهای برگزاری جشن هالووین، برخی از کاربران این جشن را سوژهای برای انتقاد از وضعیت بورس کرده بودند.
آنها در نوشتههایشان اینطور مینوشتند که چون امکان برگزاری این جشن در کشور نیست و از طرفی هم جشنی غربی است و با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد، مسوولان وقتی علاقه مردم را به این جشن دیدهاند، خواستهاند که نسخه بومی آن را در کشور اجرا کنند. برخی دیگر هم پیرامون این سوژه اینطور مینوشتند که چون امکان جشن و پایکوبی وجود ندارد و شاید برخی از مسوولان به ژانر وحشت، چه در هالوین و چه در فیلم و کتاب علاقه دارند، میخواهند که با ریزش شاخص بورس، هالوین و ژانر وحشت را برای مردم تداعی کنند. اما این بحث توسط برخی از کاربران به سمت جدی شدن رفت و آنها از این موضوع نوشتند که آنچه در حوزه اقتصاد تجربه میکنند، سراسر ژانر وحشت است و این اتفاقها تازه شروع ماجراست و به وسط فیلم هم نرسیدهایم.
رابطه بورس و بودجه
برخی از کاربران هم به کسری بودجه دولت میپرداختند و اینطور مینوشتند که وضعیت بورس شروع ماجراست و اوضاع کسب درآمد دولت از مردم در ماههای آینده جنبههای جدیدتری هم به خود خواهد گرفت و البته مثل همیشه اما پربارتر از همیشه، بازنشر وعدههای رئیس دولت سیزدهم در حوزه بورس در شبکههای اجتماعی بود که منتشر شدن یک پوستر در همین زمینه باعث شد که وعدههای بورسی رئیس دولت دست به دست و این سوال مطرح شود که چرا در این حوزه کاری از پیش نرفته است که هیچ، وضعیت بدتر هم شده است. این پوستر و توییتهایی که حاوی وعدههای ابراهیم رئیسی بود در گروههای پیامرسان تلگرام هم بازنشر میشد. اعضای این گروهها درباره چند و چون کارهای ابراهیم رئیسی از زمان روی کار آمدن بعد از انتخابات اظهارنظر میکردند و به ذکر دلایل و عوامل دخیل در وضعیت امروز بورس میپرداختند. با این حال نکتهای که در این بحث قابلتوجه است، این که مثل گذشته در گروههای تلگرامی آنهایی که در مقام توجیه یا دفاع از دولت برمیآمدند، سکوت کرده بودند و حتی برخی کانالهای خاص که مواضع سیاسی نزدیک به دولت دارند در رابطه با ماجرای بورس و گلایه و انتقادهای سهامداران و کارشناسان که دیروز فضای توییتر را از صبح تا ظهر به خود اختصاص داده بودند، سکوت کرده و صرفا در خبرهایشان به اعلام افت شاخص بورس اکتفا کرده بودند. اما دیروز در جبهه نزدیک به دولت، حمید رسایی، نماینده سابق مجلس قرار داشت که در توییتر خود نسبت به وضعیت بورس و آنچه که بر سهامداران میرود گلایه کرد و توییتی خطاب به ابراهیم رئیسی نوشت. او در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «آقای رئیسی سفر شما به استانها و بررسی مشکلات مردم خصوصا مناطق زلزلهزده، دلها را امیدوار کرده و باید ادامه پیدا کند. فراموش نکنید مدتی است در بازار سرمایه هم زلزله چندهزار ریشتری آمده و آوار روی سرمایه مردم خراب شده. همه منتظر سفر شما به این منطقه و اتخاذ تصمیمات مناسب هستند.»
اعتراضها چه شد؟
در این فضا یک تئوری هم در توییتر کم و بیش مطرح شد: چطور در دوره دولت دوازدهم وقتی بورس با ریزش شاخص همراه میشد سهامداران خرد مقابل مجلس شورای اسلامی یا ساختمان سازمان بورس تجمع برگزار میکردند اما در این دوره که وضعیت به این شکل در آمده است، خبری از اعتراض و تجمع از سوی سهامداران خرد نیست. این تئوری سعی داشت به این موضوع دامن بزند که تجمعها و اعتراضها در رابطه با بورس در دولت دوازدهم سازماندهی شده بوده و با نیت خاصی برگزار میشده است.
با این حال با نگاهی به صفحههای کاربران عادی و سهامداران خرد که در توییتر فعال هستند، میشد به این نکته رسید که آنها درصدد برگزاری تجمعی اعتراضی هستند اما مثل گذشته نتوانستهاند توجه دیگر سهامداران را به خود جلب کنند. چرا که یا عده زیادی از سهامداران خرد از بازار خارج شدهاند یا نسبت به آنچه که در بورس اتفاق میافتد و سرمایههایشان بیتفاوت شدهاند و در کل مثل گذشته در بهت این ریزشها نیستند. این تئوری و بیسر و صدا بودن فضای اعتراض نسبت به وضعیت بورس و سکوت بخشهای خبری سیما که مثل گذشته از وضعیت بورس برنامهسازی نکردهاند، باعث شد که بار دیگر منتقدان داخلی و خارجی دولت سیزدهم که در زمان انتخابات از کاندیداهای دیگری حمایت کرده بودند، در توییترشان نسبت به دولت انتقاد کنند. این دسته از کاربران مثل همیشه از آب گلآلود به نفع خود ماهی میگرفتند و البته فضای «ما گفته بودیم و میدانستیم...» هم در میان آنها به شدت داغ بود.