باخت بورس به مافیا
به اعتقاد آنها لغو عرضه خودرو در بورسکالا صرفا دلالان خودرو را خوشحال کرده است و بس. برخی از آنها مینوشتند که «دلالان و بنگاهداران خودرو از این تصمیم وزارت صمت خوشحال شدند» و یا مینوشتند «وزارت صمت دولت آقای رئیسی جایی ایستاده است که خوشحالی دلالان را توانسته است تضمین کند.» پیمان حدادی هم از فعالان حوزه بورس نوشت: «عرضه خودرو در بورسکالا تعلیق شد چون خوب نیست معاملات شفاف شود، خوب نیست مصرفکننده با قیمت ارزانتر خرید کند و خوب نیست سود رانتخواران به جیب تولیدکننده برود. منطقی تصمیم بگیریم، نه محرمانه!» اشاره او در پایان توییتش به بخشی از نامه وزارت صمت به مدیرعامل بورس بود که در آن نوشته شده بود «مصوبه به علت محرمانهبودن بهصورت جداگانه ارسال خواهد شد.» در ادامه روز اما فعالان و کارشناسان زیادی از حوزه بازار سرمایه در صفحههایشان نسبت به وجود مافیا در حوزه خودروسازی کشور و نفوذ در تصمیمگیریها نوشتند. آنها با کنایه و شوخی و گاهی با زبان انتقاد نسبت به لغو عرضه خودرو در بورسکالا توییتهایی را منتشر میکردند و البته خیلیها هم در نوشتههایشان به این موضوع اشاره میکردند که زور رانت در بازار دلالی خودرو به بورس چربید.
هاشم آردم، فعال رسانهای بازار سرمایه هم در صفحه خود و در واکنش به لغو عرضه خودرو در بورسکالا، از این زاویه به این موضوع پرداخت و نوشت: «این همه تلاش برای رانتخوارپروری ستودنی است. بگذریم از ساعت انتشار خبر که فقط کمی مصادف شده با شروع بهکار بازار سهام.» کامل ابراهیمیان هم از دیگر فعالان بازار سرمایه در واکنش به این اتفاق در صفحه توییتر خود نوشت: «با قیمتگذاری دستوری، هم تولیدکننده را تضعیف کردند، هم سرمایهگذار را و هم مصرفکننده را.» او بعد سپس چند پرسش مطرح کرد: «چطور ممکن است از عرضه خودرو در بورسکالا جلوگیری بشود؟ چرا باید از شفافیت ترسید؟ چرا سرمایهگذار و سهامدار را تهدید میکنید و فراری میدهید؟» سوال دیگری هم که در فضای توییتر فارسی بعد لغو عرضه خودرو در بورسکالا آنهم بعد از کلی تبلیغ و اظهارنظر و وعده به چشم میخورد از این قرار بود: «شما کی هستید؟» این سوال یکبار دیگر در فضای توییتر فارسی موردتوجه قرار گرفته بود و آنهم وقتی بود که در جریان تخریب برخی از ویلاها در اطراف رودخانه چالوس، فیلمی از ویلایی منتشرشده بود که تمام پنجرههای آن ضدگلوله بود. کاربران در آن زمان با انتشار این فیلم مینوشتند که؛ شما کی هستید که در چنین ویلاهایی زندگی میکنید و نگران سوءقصد به جانتان هستید؟ برخی هم انتقادهایی را روانه دولت میکردند؛ «خودروییها دیدند نمیتوانند دولت را از قیمتگذاری دور کنند، گفتند میریم در بورس عرضه میکنیم. اینطوری هم قیمت شفافتر است و هم دولت اجازه قیمتگذاری ندارد. حتی یکی از خودروهایی که در بورس عرضه شد، چند ۱۰میلیون زیرقیمت بازار آزاد بود، اما حالا دولت اجازه عرضه خودرو در بورس را گرفته است.» کاربرانی که به دولت انتقاد میکردند، به این مساله میپرداختند که دولت باوجود اینکه مدام شعار مردمیبودن میدهد اما در عمل به فکر مردم و جیب آنها و کیفیت زندگیشان نیست.
در ادامه روز صحبتهای علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت مبنیبر اینکه گرانی کالاهای خارج از طرح عادلانهسازی یارانهها ناشی از تورم جهانی و تصمیمات مجلس در دریافت سود گمرکی است، همراه با واکنش جمع توییتری بورسیها و اقتصادیها بود. رضا کاشف با بازنشر صحبتهای سخنگوی دولت سیزدهم نوشت که در پاسکاری دولت و مجلس فقط سفره مردم است که روزبهروز کوچکتر میشود. او در ادامه توییت خود اینطور نوشت که؛ افزایش چند برابری نرخ تسعیر ارز را دولت پیشنهاد کرد و مقدار مطلق سود گمرکی تمام کالاهای وارداتی بهرغم کاهش نرخ آن چندبرابر شد.
از دیگر سوژههایی که در جمع اقتصادیها به چشم میآید، بحث سرمایهگذاری در ایران است. مدتهاست از یکطرف با توجه به طولانیشدن روند احیای برجام و حالا هم زمزمههای ارسال پرونده ایران به سازمان مللمتحد و از طرف دیگر تحولات بینالمللی و داخلی در حوزههای مختلف، فعالان اقتصادی به این مساله میپردازند که اوضاع سرمایهگذاری در کشور روزبهروز بدتر میشود و آینده مبهم و بیثباتی اقتصاد باعث میشود که سرمایهگذاران سرمایههای خود را از کشور خارج کنند و تمایلی به سرمایهگذاری در ایران نداشته باشند. به اعتقاد آنها سرمایهگذاران ثبات و امنیت میخواهند. دو موضوعی که مدتهاست از فضای سیاستگذاری و اقتصاد کشور رخت بر بسته است و سیل اخبار و تصمیمگیریها و قوانین متعدد باعث شده که فضایی مبهم و بیثبات ایجاد شود. دیروز در همین رابطه سیامک قاسمی، فعال حوزه اقتصاد در صفحه توییتر خود نوشت: «موضوع خروج سرمایه و کسبوکارها از ایران جدی است! ما بعد از موج مهاجرت نیروی انسانی، با موج مهاجرت نه فقط سرمایه که مهاجرت کسبوکارها و تولیدکنندگان بخشخصوصی به خارج از کشور مواجه هستیم. متاسفانه بهنظر میرسد چشمانداز بخشخصوصی واقعی اقتصاد ایران از آینده بسیار مبهم است.»