ضرورت توسعه صندوقهای بادرآمد ثابت
یکی از انواع صندوقهای سرمایهگذاری «صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت» است و با توجه به ضوابط سازمان بورس، بخش اعظم دارایی خود را در اوراقبهادار درآمد ثابت، گواهی سپردههای بانکی و سپرده بانکی استفاده میکنند. با توجه به این ترکیب دارایی، صندوقهای درآمد ثابت این قابلیت را دارند که سود تقریبا ثابتی را به سهامداران خود عرضه کنند، بههمیندلیل از لحاظ ریسک در رده پایین و از لحاظ بازدهی در رده بالاتر از سود سپردههای بانکی قرار میگیرند. با توجه به مخاطب خاص صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت که ریسکگریز و دارای انتظار کمتری از بازدهی در مقایسه با صندوقهای سهمی با ریسک و بازدهی هستند ترکیب دارایی این صندوقها از سوی مقام ناظر بهاینترتیب تعیین شده است که حداقل 70درصد و حداکثر 95درصد از سرمایه خود را روی اوراق مشارکت، سپردههای بانکی، گواهی سپرده بانکی و سایر اوراقبهادار با درآمد ثابت سرمایهگذاری میکنند، بنابراین این صندوقها براساس ضوابط سازمان بورس مکلف به خرید 5 الی 30درصد سهام نیز هستند و با اساس «فعالیت صندوقهای با درآمد ثابت که قابلیت تحمل ریسک کمتری را نسبت به صندوقهای سهمی دارند» مغایرت دارد.
ترکیب دارایی صندوقهای سرمایهگذاری، میزان ریسکپذیری یونیتهولدر را مشخص میکند و بر اساس بررسی اطلاعات خاص در مورد موضوعاتی مانند تخصیص دارایی، تحمل ریسک و الزامات نقدینگی که در بیانیه سیاست سرمایهگذاری گنجانده شده است، تعیین میشود. بیانیه سیاست سرمایهگذاری (IPS) سندی است که بین مدیر پورتفولیو و مشتری تهیه میشود و قوانین کلی را برای مدیر مشخص میکند. این بیانیه اهداف کلی سرمایهگذاری و مقاصد مشتری را ارائه میدهد و استراتژیهایی را که مدیر باید برای دستیابی به این اهداف بهکار گیرد، توضیح میدهد. هرچند این ترکیب از سوی سازمان بورس به مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت ابلاغ میشود لیکن مسوولیت تعیین این ترکیب برعهده مدیر صندوق است. در این رابطه نکته حائزاهمیت ارزیابی سطح ریسکپذیری و ریسکگریزی ذینفعان این صندوقها و همچنین ارزیابی رتبه اعتباری و نقدشوندگی اوراق و سپردههای بانکی است که باید توسط مدیر پرتفوی برای ایفای تعهدات برنامهریزی شود. تفاوت بین صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت موجود در بازار سرمایه ایران نهتنها به میزان سود تقسیمی در مقاطع تعیینشده در امیدنامه بستگی دارد، بلکه به رتبه نقدشوندگی، رتبه اعتباری بانکهایی که وجوه در آن سپرده میشود و همچنین رتبه اعتباری انواع اوراقی که در ترکیب دارایی آن صندوق وجود دارد بستگی دارد.
زیرا صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت حداقل بازده موردانتظار را نصیب سرمایهگذاران خود میکنند و افرادی که واحدهای این صندوقها را خریداری میکنند، در واقع سرمایهگذارانی کمریسک هستند، لذا این افراد انتظار دارند سودی معقول با حداقل ریسک ممکن را بهدست آورند و به همین علت مدیران این صندوقهای سرمایهگذاری، منابع مالی صندوقها را عمدتا به خرید اوراقبهادار بدونریسک یا کمریسک مثل اوراق مشارکت، اوراق اجاره، اوراق خزانه و... اختصاص میدهند تا بتوانند سود موردنظر را برای سرمایهگذاران محقق کنند اما چنانچه ریسک نکول نقدشوندگی هرگونه اوراق یا استمهال آن در سررسید وجود داشته باشد و یا سپردههای بانکی این صندوقها به هردلیل قابلیت برداشت کمتری نسبت به سپردهگذاری در سایر بانکها را داشته باشند، مسلما سطح ریسک این صندوقها با موضوع اصلی فعالیت آنها مغایرت خواهد داشت. با توجه به عدمرتبهبندی بانکها و اوراق منتشرشده در بازار پول که بهواسطه ضوابط سازمان بورس مدیران صندوق ملزم به رعایت آن شدهاند، بهنظر میرسد بهترین روشی که صاحبان یونیت ممتاز صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در راستای مدیریت ریسک نقدینگی و سپردههای خود انتخاب کردهاند، سپردهگذاری در بانکی است که متقابلا آن بانک منابع صندوق تحتمدیریت خود یا سایر سپردهها را نزد صندوق سپرده کرده و بهاینترتیب عملا کنترل نقدینگی و منابع صندوق، نزد مدیر صندوق محفوظ خواهد ماند.
از آنجا که اغلب بانکها بهرغم در اختیار داشتن منابع مالی قابلتوجه امکان پرداخت سود مازاد بر ابلاغیههای بانک مرکزی به سپردهها را ندارند، یکی از راهکارهایی که از طریق بازار سرمایه این امکان را فراهم میکند که بتوانند سود ترجیحی بالاتری را نسبت به سپردههای عادی بپردازند استفاده از مجوز تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری بادرآمد ثابت است و اساسا بهدلیل بالابودن قیمت تمامشده پول برای هر بانک نسبت به سودی که بهصورت ترجیحی پرداخت میشود، معمولا امکان خروج پول از بانکها با حجم بالا برای بانک توجیه اقتصادی ندارد که در نتیجه در صورت ابطال قابلتوجه یونیت این صندوقها و عدمامکان نقد کردن اوراق دولتی موجود در صندوق، ریسک مضاعفی به یونیت هولدر وارد خواهد شد که منشأ آن اعمال بیانیه سیاست سرمایهگذاری مشخصشده از سوی سازمان بورس به مدیران صندوق است. در این حالت چنانچه کاهش ارزش سرمایهگذاری بر روی سهام این صندوقها نیز محقق شود و امکان تامین نقدینگی از طریق فروش سهام نیز میسر نباشد، صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت توان پرداخت سود پیشبینیشده را نخواهد داشت.
این مساله لوپ باطلی را ایجاد خواهد کرد که یونیتهولدرها بهدلیل کاهش سود صندوق علاقهمند به ابطال یونیت خواهند شد، بنابراین بهدلیل پایینبودن امکان برداشت نقدینگی از حسابهای بانکی سپردهگذاریشده و پایینبودن رتبه نقدشوندگی اوراق موجود در صندوقها، ریسک سرمایهگذاری در صندوقهای بادرآمد ثابت به اندازهای که انتظار میرود، نیست.
چهار نکته مهم در صندوقهای با درآمد ثابت
اول تکلیف به خرید اوراق دولتی با سود تعیینشده و معمولا پایینتر از بازدهی موردانتظار یونیتهولدر است که بهدلیل پایین بودن سطح نقدشوندگی این اوراق امکان فروش و جایگزینی با سایر اوراقی که بازدهی بالاتری دارند را نخواهد داشت و بهجز در تاریخ سررسید نمیتوان بر روی منابع اوراق بهمنظور تامین نقدینگی لازم برای بازپس دادن وجوه یونیتهولدر حساب کرد همچنین همواره ریسک نکول اوراقبدهی نیز وجود دارد. دوم سپردههای بانکی که بهصورت ضربدری در بانکهای تحتمدیریت صندوقهای با درآمد ثابت سپردهگذاری میشود، معمولا بهدلیل کمبود نقدینگی بانکها عملا امکان برداشت با حجم بالا وجود ندارد و به نوعی در حسابهای دو طرف قفل میشود.
سوم سرمایهگذاری در سهام این صندوقها که از پایه و اساس با ریسکپذیری ذینفعان آنها مغایر است، چنانچه بهدلیل شناسایی زیان و کاهش ارزش انجام شود منجر به کاهش سود پیشبینی شده صندوق خواهد شد، بنابراین جذابیت لازم را برای ماندگاری یونیتهولدر از دست خواهد داد.
نتیجه اینکه صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در حجم فعلی که حدود 500 همت است و بیش از 75درصد از منابع تحت اختیار مدیران سرمایهگذاری را شامل میشود، ریسک بالقوهای است که با توجه به استراتژی فروش اوراق دولتی در نیمه دوم سالجاری و نیاز به جبران کسریبودجه و تامین نقدینگی لازم برای دولت، در حالحاضر ریسک نقدشوندگی و کاهش سود پیشبینی شده صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بهطور جدی وجود دارد.
چهارم لزوم اعتبارسنجی صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و اعلام عمومی برای آگاهی ریسکپذیری سرمایهگذاران.