01

اگرچه محتوای این سوال به‌راحتی قابل‌ادراک است اما پاسخ‌گفتن به آن می‌تواند در شرایط کنونی بسیار سخت باشد. مطابق با آنچه که کارشناسان می‌گویند هم‌اکنون رویدادهای گوناگونی می‌تواند بر بازار سهام اثر بگذارد اما آنچه درمیان تمامی عوامل بنیادی و غیر‌بنیادی طی سال‌های اخیر بیشترین تاثیرگذاری را بر روند بازار سهام داشته است، تصوراتی بوده که مردم از روند کلی معاملات بازار سهام داشته‌اند.

بررسی‌ها از این واقعیت حکایت دارد که هرگاه خبری قابل‌تامل درمیان فعالان بازار قوت گرفته، حتی اگر آن خبر به‌طور مستقیم بر بازار سهام موثر نباشد، سرمایه‌گذاران وزنی قابل‌توجه به آن داده‌اند. برای مثال اخبار برجامی همواره جزو مسائلی بوده که درمیان بورسی‌ها با دقت مورد ارزیابی قرار گرفته‌است و حتی اگر در زمان مخابره خبری در این‌خصوص تحولات بنیادین مهمی در داخل شرکت‌ها روی‌داده وزن خبر مذکور از وزن رویداد یادشده در رفتار سرمایه‌گذاران بیشتر قابل‌رویت بوده‌است.

خبرهای مربوط به مسائل هسته‌ای را شاید بتوان یکی از مهم‌ترین مواردی دانست که در آن وزن تصورات مردم بر تغییرات قیمت‌ها از واقعیات موجود در جامعه بیشتر بوده‌است؛ در واقع می‌توان اینطور به این قضیه نگاه کرد که مردم خوش‌بینی به آینده را در موارد جزئی نظیر تحولات روی‌داده در یک شرکت یا نهایتا چند صنعت بیش از واقعیات شکل‌دهنده به آینده ارزش‌گذاری می‌کنند. چنین گزاره‌ای را می‌توان با تجربه به‌ثبت رسیده در بازار سهام طی سال‌های گذشته به شکل قابل‌توجهی تطبیق داد.

طی سال‌های اخیر مشخصا با شروع نیم‌سال ‌دوم سال‌99 تا ماه‌های ابتدایی همین سال‌که در آن هنوز مذاکرات احیای برجام با قدرت‌های جهانی ادامه داشت، به کرات شاهد آن بودیم که یک توییت یا مصاحبه‌ای کوتاه از سوی دیپلمات‌ها توانست بازار را در هاله‌ای از خوش‌بینی نسبت به آینده قرار دهد و برای چند روز یا حتی چند هفته طرف تقاضا در برخی از نمادها نظیر بانکی و خودرویی و در موارد کمتری نمادهای گروه حمل‌ونقل را سنگین کند؛ این در حالی است که هیچ‌یک از آن اخبار مثبت هیچ‌گاه به یک توافق واقعی منتهی نشد و در دفتر خاطرات سرمایه‌گذاران، عنوانی بهتر از یک امید واهی که بر روی تابلوی قیمت‌ها نقش می‌بست پیدا نکرد؛ این در حالی است که در تمام این مدت بازار به اخباری عینی‌تر و اثراتی ملموس‌تر از چند ابراز خوش‌بینی احتیاج داشت؛ اخباری که دقیقا مردم عادی را با بازار سهام آشتی دهد و ارزش معاملات خرد را در این بازار به شکلی موثر بالا ببرد، از این‌رو اگر بخواهیم در کنار تمامی عوامل بنیادی نظیر تحولات جهانی، تغییرات داخلی قیمت ارز، نوسان بهای داخلی و خارجی کامودیتی‌‌‌‌‌‌ها و سایر عوامل ریز و درشت که نام‌بردن از تمامی آنها وقت‌گیر است، به نکته‌ای مهم اشاره کنیم که رشد بازار را در پی داشته باشد باید به یک نکته کلیدی اشاره کنیم که بیش از هر چیز می‌تواند مردم را با بازار سهام آشتی بدهد. احتمالا این عامل چیزی نیست به‌جز رشد قیمت ارز. همان‌طور که در طول یک ماه اخیر به‌وضوح دیدیم در کنار خبر حمایت از بازار سهام آنچه که توانست فضای افکار عمومی را به نفع بورس تغییر دهد به‌صدا درآمدن ناقوس قیمت دلار در فضای پرابهام اقتصاد کشور بود.

نمایش انتظارات در نماگرهای بورسی

 بورس تهران در نخستین روز هفته، معاملاتی متعادل را شاهد بود. بازار سهام در کلیت خود تغییرات چندانی را شاهد نبود و نماگر اصلی بازار هم نوسان قابل‌توجهی نداشت. شاخص بورس در این روز تنها 14/ 0درصد نوسان داشت و عمده نمادهای دلاری در آن اگرچه خفیف اما کاهش قیمت داشتند. نکته مهم معاملات این روز اما افزایش تقاضا در نمادهایی بود که پیشتر بازار آنها را‌ ریالی می‌دانست و سرنوشت آنها را به برجام گره می‌زد؛ این در حالی است که هم‌اکنون خوش‌بینی به رشد قیمت در این نمادها توانسته منجر به تقویت دست خریداران نسبت به‌ فروشندگان در این بازارها شود، اما دلیل این استقبال از‌ ریالی‌ها چیست؟

مطالعه عوامل بنیادی موثر بر نمادهای بورسی طی روزهای اخیر نشان می‌دهد که این بازار اگرچه در هفته‌های خیر تحت‌تاثیر اخبار مربوط به حمایت از بازار سهام بوده، با این حال طی همین مدت رشد قیمت‌ها در بازارهای کامودیتی را نیز به نظاره نشسته است. از سویی دیگر پافشاری بر ارزندگی سهام شرکت‌ها و همچنین فاصله قابل‌توجه نسبت‌هایی نظیر p/ e با میانگین تاریخی آنها نکته‌ای بود که سمت و سوی تقاضا در این بازار را جهت می‌داد. البته همه این تحلیل‌ها تا زمانی‌که بدبینی نسبت به عرضه‌ها در بازار سهام بخش قابل‌توجهی از بورسی‌ها را به‌فروش ‌ترغیب می‌کرد، عملا در تقاضای بازار خودنمایی نمی‌کرد. در واقع تا قبل از شروع آبان وزن بدبینی در تصمیم‌گیری بورسی‌ها به حدی زیاد بود که موجی عظیم از عرضه را بدون‌تقاضا می‌گذاشت. همانطور که در روزهای پایانی مهر مشاهده شد، همین بدبینی بود که تنها ظرف چند روز شاخص‌کل را به محدوده یک‌میلیون و 230‌هزار‌واحدی برد.  با این حال پس از رونمایی از بسته 10بندی حمایت از بازار سهام این بدبینی به لطف حجم بالای تقاضا بسیار کمرنگ شد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که رفتن شاخص‌کل به محدوده یک‌میلیون و400‌هزار واحد از کف یک‌‌میلیون و 240‌هزار ‌واحدی و روبه‌رو‌شدن آن با مقاومت نزولی داینامیک در همین محدوده یک فضای مهم را برای آینده قیمت‌ها از لحاظ تکنیکالی به‌وجود آورده است.

این مساله از آن جهت می‌تواند برای بازار مهم باشد که بدانیم محدوده یادشده در روزهای اخیر اگرچه مورد بی‌مهری سرمایه‌گذاران در نمادهای شاخص‌ساز قرار گرفته، اما در مقابل سبب‌شده تا خریداران به سمت نمادهای کم‌وزن اما پر تعدادی کوچ کنند که شاخص هموزن را به بالا می‌برد. بررسی حکایت از این واقعیت دارد که شاخص هموزن در شرایط کنونی می‌تواند با رسیدن به محدوده مقاومت 412‌هزار‌واحدی در شرایط فعلی شاخص‌کل قرار بگیرد، با این‌حال این احتمال نیز مطرح است که گذر از این سطح به خوش‌بینی تقاضا در نمادهای شاخص‌ساز نیز بینجامد و قیمت‌ها را در این بازار بیش از گذشته افزایش دهد.

همان‌طور که در ابتدای گزارش گفته شد افزایش قیمت‌ها در روزهای پیش‌رو آن‌هم به سبب شکل‌گیری خوش‌بینی یا هر خبری که بتواند به صعود نمادهای دیگر نیز منتهی شود، امری منتفی نیست؛ از این روز اگر افزایش قیمت‌ها که در نماگر هموزن نمایان شده در روزهای آتی با افزایش حجم معاملات همراه شود می‌تواند از افت قیمت‌ها در این نماگر که مقاومت مهم 412‌هزار‌واحدی را پیش‌روی خود دارد، جلوگیری کند و موج جدیدی از تقاضا را به این بازار بیاورد. بررسی‌ها حکایت از این واقعیت دارد که اگر قرار باشد به مانند روزهای گذشته افزایش قیمت‌ها با افت حجم معاملات پی گرفته شود، احتمالا دیگر نمی‌توان روی گذر از مقاومت مطروحه حساب باز کرد، با این حال هر نوع افزایش حجمی در بازار می‌تواند این واگرایی موجود را که در نمودار مشخص است، بی‌اثر کرده و صعود بیشتر نماگر هموزن را به‌دنبال داشته باشد.

 طبیعتا در چنین حالتی اگر قرار باشد جا‌ماندگی نمادهای کوچک بازار که هم‌اکنون از سوی برخی کارشناسان به گوش می‌رسد، با نمادهای سنگین‌وزن جبران شود؛ بعید نیست که در ادامه بهبود اوضاع در بازارهای جهانی و افزایش تقاضا که می‌تواند ناشی از بهبود آمار اقتصادی به‌خصوص کاهش تورم باشد، بتواند شاخص‌کل و نمادهای موثر بر آن را هم به سمت بالا بکشد و زمینه را برای اتمام تنفس قیمت‌ها در محدوده فعلی فراهم کند. طبیعتا با توجه به آنکه شاخص‌کل نیز در محدوده 4/ 1میلیون‌واحدی پایدار ‌مانده، می‌توان به گذر آن از این سطح طی روزهای آتی امیدوار بود و اگر خبری ناگوار و مداخلات اقتصادی در کار نباشد، به رشد بیشتر بازار سهام  دل خوش کرد.