خروج از کمای سهساله
از سوی دیگر گزارشهای ماهانه شرکتها نیز گزارشهای مناسبی بود که نشان میداد شرکتها میتوانند سود خوبی برای سال 1401 شناسایی کنند. بعد از آن گزارشهای ماهانه را داشتیم که شاهد رشد سودآوری در برخی از شرکتها بودیم. در این شرایط روند رو به رشد نرخ ارز کماکان ادامه داشت و همزمان شاهد رشد سایر بازارها، افزایش تورم، افزایش نقدینگی در اقتصاد، رشد عجیب نرخ ارز در بازار غیررسمی و به تبع آن، شاهد رشد قیمت محصولات، فراوردهها و خدمات در اقتصاد بودیم. همه این عوامل سبب شد عاملی به نام تورم اثر مثبت خود را در بازار سهام و ارزش شرکتها بگذارد. در دو ماه گذشته شاهد افزایش قیمت محصولات شرکتهای تولیدی در بورس کالا بودیم که در نتیجه رشد تورم و نرخ ارز رخ داد و عقبماندگی نسبی بازار کالایی در بورس کالا نیز تقریبا جبران شد. این افزایش نرخها و فروش مقداری اثرات خود را در صورتهای مالی سهماهه امسال و سال 1402 نشان خواهد داد. این عوامل دست به دست هم داد تا در نهایت ما شاهد رشد بازار سرمایه باشیم.
در این میان چند ریسک همچنان در بازار سرمایه وجود دارد. یکی از این ریسکها بحث بودجه و نرخ خوراک پتروشیمیهاست. از سوی دیگر در این مدت بحث قیمتگذاری دستوری خودرو و در مقطعی خروج خودرو از بورس کالا توسط شورای رقابت ریسک پررنگی بود که خوشبختانه بعد از مدتی در کمیسیون تلفیق تصویب شد و عرضه محصولات خودروسازان باید در بورس کالا اتفاق بیفتد. در کنار این بحث، کمیسیون تلفیق مصوبهای داشت مبنی بر اینکه 85درصد از مازاد قیمت پایه باید به حساب دولت واریز شود که خوشبختانه با درایت مجلس این بند حذف و قرار شد محصولات در بورس کالا عرضه شوند و منافع به سهامداران این صنعت برسد و در زیرساختهای صنعت خودروسازی سرمایهگذاری شود که این اتفاق سیگنال خیلی مثبتی بود.
صنعت خودروسازی بیش از 5 دهه به دلیل قیمتگذاری دستوری زیانده بوده و هیچگاه نتوانسته روی پای خود بایستد. اکنون جای امیدواری است با عرضه محصولات این صنعت در بورس کالا شاهد اتفاقات مثبتی در طرحهای توسعهای و سرمایهگذاری در زیرساختهای تولیدی این صنعت باشیم. با این تصمیم میتوان امیدوار بود این صنعت نفسی بکشد و بتواند با افزایش سرمایه از محل آورده و بهبود ساختار مالی و سرمایهگذاری در زیرساختهای تولیدی خود، نسبت به بهبود کیفیت محصولات و نیز تولید محصول جدید اقدام کند.
متاسفانه در فضای رشد تورمی بازارها برخی از افراد میخواهند از محل تولیدات شرکتهایی که در بورس کالا هستند به هر نحوی منتفع شوند. این افراد با ایدههای متفاوت از جمله اینکه باید در اقتصاد دلارزدایی اتفاق بیفتد و با کلیدواژه غلط «دلارزدایی» میخواهند قیمت محصولات شرکتهایی را که در بورس کالا کشف میشود و متعلق به بیش از 50میلیون سهامدار و سرمایهگذار است، با کشف این قیمتها تحتتاثیر قرار دهند. به منظور دستیابی به این اهداف، این افراد بحثهایی مثل قیمتگذاری با دلار نیمایی 28هزار و 500تومانی را مطرح میکنند.
در گذشته شاهد بودیم صدها هزار میلیارد تومان رانت از این محل نصیب عده کمی از افراد شد و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز اشاره کردند که هنوز پرونده قضایی فسادهایی که قبلا رخ داده باز است. باید از دارایی سرمایهگذاران حفاظت کرده و امنیت سرمایهگذاری را حفظ کنیم. این مسالهای است که باید اتفاق بیفتد تا تشکیل سرمایه ثابت که بیش از یک دهه است در کشور ما منفی است حداقل به سمت مثبت پیش رود. قطعا پیشنیاز این موضوع حمایت از سرمایهگذاران و داراییهایی است که در بورس کالا کشف قیمت میشوند. باید دست ارگانها و سازمانهایی که تحت عناوین مختلفی از جمله شورای رقابت، ستاد تنظیم بازار و سازمان حمایت از حقوق مصرفکننده، با قیمتگذاری دستوری همیشه منافع سرمایهگذاران را زیر پا گذاشتهاند، کوتاه شود.
با توجه به اینکه شاهد رشد خارج از تصور نرخ ارز در بازار غیررسمی بودیم، طبیعتا این افزایش اثر خود را در قیمت کالا نشان داده و منتج به افزایش مبلغ فروش شرکتها میشود و در نتیجه این اتفاق شاهد رشد سودآوری اسمی شرکتها در سهماهه پایانی امسال و در سال 1402 خواهیم بود. از سوی دیگر شرکتهای بورسی در سال جاری حدود 800 تا 850هزار میلیارد تومان سود ساختند که بخشی از این سود در مجمع چهار ماه آینده تقسیم میشود، سود برآوردی سال بعد شرکتهای بورسی نیز حداقل بین 850تا هزار همت است که این میزان سود نشاندهنده ارزندگی بازار است. اکنون بازار سرمایه میتواند عقبماندگی سهساله خود از سایر بازارهای موازی را جبران کند.
در این میان افت ارزش دلاری شرکتهای بورسی موضوع حایز اهمیتی است. ارزش دلاری بازار سرمایه بهشدت افت کرده است. با وجود اینکه از سال 1392 تا کنون شرکتهای بورسی بیش از 75میلیارد دلار سرمایهگذاری کردند و تشکیل سرمایه ثابت دادند، اما ارزش دلاری شرکتها به حدود 110میلیارد دلار رسیده و این نشان میدهد ارزش دلاری بازار بهشدت افت کرده است. امیدواریم با افزایش فروش شرکتها، گشایشهای سیاسی اتفاق بیفتد و صادرات شرکتها بهبود پیدا کند.
به طور کلی میتوان امیدوار بود سقف تاریخی شاخص کل را تا فصل مجامع و حتی پیش از آن شاهد باشیم؛ اما اینکه آیا همه شرکتها سقف تاریخی خود را ببینند یا نه، دور از تحلیل است. شرکتهایی که سودآور هستند و وضعیت سوداوری امسال و سال آینده آنها بهتر است، میتوانند ارزشهای بالاتری را نیز تجربه کنند و انتخاب تنوع شرکت و ترکیب سهام بنیادی و سودآور در نهایت میتواند سرمایهگذاران را از رشد آتی بازار سرمایه منتفع کند.