گپی با فرزین محدث برنده جایزه بهترین بازیگر تئاتر
هنوز کارمند بازیگری نشدهام
فعالیتتان در تئاتر را از چه سالی و با چه تئاتری شروع کردید؟
اگر بخواهیم از زمانی که روی صحنه رفتم حساب کنیم؛ سال ۱۳۷۹ بود که برای اولینبار با بازی در تئاتری با نام «هملت» به کارگردانی آقای میکائیل شهرستانی به روی صحنه تئاتر رفتم ولی از سال ۷۸ دانشجوی تئاتر شده بودم؛ پس از اولین تجربه تئاتریای که داشتم وقفهای چند ساله با اجرا داشتم تا سال ۱۳۸۲ که در نمایشی با عنوان «چیستا» به نویسندگی و کارگردانی نادر برهانی مرند به صحنه تئاتر برگشتم. در همان سال اولین جشن بازیگر خانه تئاتر برگزار شد و در سال ١٣٨٣ که اولین دوره آن بود جایزه دوم بازیگری به خاطر بازی در نمایش چیستا به من رسید.از سال ١٣٨٢ تاکنون هر سال یکی، دو تئاتر کار میکنم و البته شده که این تعداد به ۵، ۶ تئاتر هم در سال برسد. ۲ بار کاندیدای جشن خانه تئاتر شدم بهخاطر نمایشی به نام «شببهخیر جناب کنت» به کارگردانی آقای میکائیل شهرستانی و نویسندگی مرحوم استاد اکبر رادی که در آن، در نقش یک پیرمرد ۸۰ ساله ظاهر شدم. بار دیگرهم به خاطر نمایش «ماکاندو» به کارگردانی خانم آزاده انصاری بازهم کاندیدای بازیگری جشن خانه تئاتر شدم و امسال هم به همین ترتیب که موفق به دریافت جایزه بازیگری سال ۹۶ شدم به خاطر بازی در نمایش «شب دشنههای بلند» به نویسندگی و کارگردانی علی شمس که در آن نقش یک پیرزن ۷۰ ساله را بازی کردم.
در حالحاضر شما در عرصه تئاتر کاملا پررنگتر از همیشه ظاهر شدهاید.در رابطه با مسیر کاریتان در این چند ساله کمی توضیح بدهید.
میتوانم بگویم در تمام این سالها تمام تلاشم را کردهام که در زمینه بازیگری خودم را بهروز نگه دارم، سعی کردم مرتب آموزش ببینم و از سیستمهای جدید بازیگری عقب نمانم تا جاییکه حتی دو سال پیش که به همت آقای کیومرث مرادی ورکشاپی ۲۴ روزه برای بازیگری در ایتالیا برپا شد، در آن حضور پیدا کردم و تمام دورههای آن را گذراندم. به محض برگشت به ایران مجددا در دوره بازیگری ایشان با عنوان شخصیتشناسی در بازی شرکت کردم که بتوانم با سیستمهای روز بازیگری بیشتر آشنا شوم. باید بگویم که در تمام این سالها با وجود اینکه جایگاه بازیگری داشتم و در حال فعالیت بودم نیاز به آموزش را همچنان حس میکردم و مدام در آموزش بودم.
از مقایسه کار در تئاتر در مقابل تلویزیون و سینما برایمان بگویید. ترجیح شما بیشتر کار در کدامیک بوده و هست؟
مدیومها در تلویزیون و سینما با تئاتر فرق دارد و ما در تلویزیون و سینما یک نوع و شیوه بازیگری داریم و در تئاتر نوعی دیگر. هیچکدام را بر دیگری برتر نمیدانم. هر سه مدیوم جذاب و لذتبخش هستند، اما خب در سینما و تلویزیون تکنیکهای دیگری هم نسبت به روی صحنه رفتن باید آموزش دیده باشید. برای مثال این تسلط را داشته باشید که چطور مقابل دوربین بایستید، لنزها را بشناسید و با صدابردار هماهنگ باشید. تفاوتها در همین حد هستند و برتریای میان آنها وجود ندارد.
در رابطه با جوایزتان در تئاتر بگویید. به نظرتان دلیل دیده شدن و موفقیتهایتان در تئاتر چه بوده است؟
بالطبع وقتی که جایزهای دریافت میشود هنرمند خوشحال میشود. چرا؟ چون میفهمد که کارش دیده شده و مورد قضاوت قرار گرفته و این خود تاییدی است بر مسیری که انتخاب کرده است.
در جشنواره فیلم فجر پارسال برای تئاتر «شب دشنههای بلند» جایزه گرفتم و باید بگویم که در تمام این سالها مدام در تلاش بودم که مسیر کاری درستی را انتخاب کنم و با وجود این جوایز احساس کردم که راهی که در پیش گرفتهام همانی است که باید باشد. دلیل موفقیتم هم میتواند همین تلاش مداوم باشد. موضوع دیگر، اهمیت زیاد هنر و بهویژه بازیگری برایم بوده و هست تا جاییکه هنوز کارمند بازیگری نشده و هنوز تبدیل به آدمی نشدهام که فقط بخواهم بازی کنم و پول دربیاورم. دلیل دیگر این دیده شدن شاید انتخاب نقشهای متفاوت در تئاتر باشد چون در تلویزیون و سینما پیشنهادها برای من کمتر است، به این دلیل که وسواس بیشتری در انتخابشان به خرج میدهم.
با کدامیک از تئاترهایی که بازی کردید بیشتر ارتباط برقرار کردید؟
نمیخواهم بگویم همه مانند بچههایم بودند (با خنده) اما همه را دوست دارم. شاید بعضی نقشها برایم جذابیت بیشتری داشتند و تاثیرگذارتر بودند. مانند نمایش ماکاندو و همچنین نقش پیرزن «شب دشنههای بلند» یا ایفای نقش یک کشیش در «رمئو و ژولیت» و همچنین «چیستا» که اولین کارم بهطور حرفهای بود که نقش یک انسان عقب مانده جسمی و ذهنی و حرکتی را بازی کردم.
پیشنهادهای تئاتریای که برای خوانندگان دارید؟
در این اواخر دو اجرا دیدم به نامهای «شیطونی» و «رومولیت» که هر دو اجراهای جذابی بودند و توصیه میکنم این اجراها را ببینید. همچنین پیام دهکردی نازنین بعد از مدتها با نمایش «ابلوموف» به روی صحنه رفته که بسیار نمایش دیدنیای است که پیشنهاد میکنم آن را از دست ندهید.
اهل مطالعه هستید؟ بیشتر در چه زمینهای و آخرین کتابی که خواندهاید چه بوده؟
این اواخر کتابی با عنوان «جزء از کل» از تولتز که بسیار جذاب و خواندنی بود. همچنین آثار موراکامی را بسیار دوست دارم.
«ملکوت» بهرام صادقی نیز از کتابهایی است که به تازگی مطالعه کردم که دوباره خواندنش در این مدت بسیار برایم لذتبخش بود. اصولا سعی میکنم که رمان بخوانم چون باعث میشود با شخصیتهای متفاوتی آشنا بشم و در دنیای آنها زندگی کنم.
ارسال نظر